
کتاب از اروپا و آمریکای لاتین
معرفی کتاب از اروپا و آمریکای لاتین
کتاب از اروپا و آمریکای لاتین نوشتهٔ گابریل گارسیا مارکز و ترجمهٔ بهمن فرزانه است. گروه انتشاراتی ققنوس این مجموعه مقاله را منتشر کرده است.
درباره کتاب از اروپا و آمریکای لاتین
کتاب از اروپا و آمریکای لاتین مجموعهای است از نوشتهها و مقالات گابریل گارسیا مارکز که از کتابی جامعتر دربارهٔ اروپا و آمریکای لاتین برگزیده شدهاند. مطالب این مجموعه گسترهای از موضوعات گوناگون را در بر میگیرند؛ از ماجرای یک قتل معمایی در رم تا جشنوارهٔ فیلم ونیز، رقابت بین دو ستارهٔ سینمایی ایتالیا (سوفیا لورن و جینا لولوبریجیدا) و خاطرات سفر گارسیا مارکز به مجارستان و روسیه. هر یک از نوشتههای این کتاب شبیه به یک داستان کوتاه مستقل میمانند و به همین دلیل میتوان این اثر را به شکل یک مجموعه داستان در نظر گرفت.
خواندن کتاب از اروپا و آمریکای لاتین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ متون غیرداستانی گابریل گارسیا مارکز پیشنهاد میکنیم.
درباره گابریل گارسیا مارکز
گابریل گارسیا مارکز در سال ۱۹۲۸ در کلمبیا به دنیا آمد. او داستاننویس و رماننویسی است که به حرفۀ روزنامهنگاری نیز مشغول بود. مارکز خبرنگار و منتقد فیلم نیز بود و نمایشنامه و فیلمنامه هم مینوشت. برخی گابریل گارسیا مارکز را محبوبترین و شاید بهترین نویسنده در اسپانیا، پس از سروانتس میدانند. این نقلقولی از «کارلوس فوئنتس» (نویسنده) است.
مارکز در کودکی، پیوسته در معرض افکار، باورها و قصههای خیالی و خرافاتی مردم اطرافش بود؛ بهطوریکه تفکیک خیال و واقعیت از یکدیگر برایش سخت و دشوار شده بود. این نویسندۀ مشهور در دوران جوانی در رشتۀ حقوق تحصیل میکرد، اما آن را رها کرد و به نوشتن روی آورد. گابریل گارسیا مارکز نخستین داستان خود را در سال ۱۹۴۶ در یک روزنامه به چاپ رساند. این داستان «سومین استعفا» نام داشت. درونمایههای تاریخی که حاصل و نشاندهندۀ شناخت گابریل گارسیا مارکز از کشورش است، در آثار او هویداست. سبک نگارشی مارکز را رئالیسم جادویی میدانند. این سبک، در بستری واقعگرایانه، حاملِ رخدادهایی غیرواقعی است. برخی از آثار او عبارتند از: صد سال تنهایی، عشق سالهای وبا، شرح وقایع پیشگوییهای مرگ، تشکیلات سری شیلی، ژنرال در دخمهٔ پر پیچوخم، مهاجر غریبه، عشق و مصیبتهای دیگر، حقیقت ماجراجوییهای من، کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد، اسیر ساعت شیطانی، یک روز پس از شنبه، تدفین مادربزرگ و... . گابریل گارسیا مارکز در سال ۲۰۱۴ در مکزیکوسیتی درگذشت.
درباره بهمن فرزانه
بهمن فرزانه در سال ۱۳۱۷ متولد شد. او به زبانهای ایتالیایی، فرانسوی، انگلیسی و اسپانیایی مسلط بود و بیش از ۵۰ کتاب به فارسی ترجمه کرده است. فرزانه در انتخاب کتاب برای ترجمه دقت زیادی بهکار میبرد و اولین بار او بود که مارکز را به خوانندگان ایرانی معرفی کرد. او سالها در فلورانس و رم زندگی کرد؛ در بهار ۱۳۹۲ به قصد استراحت به ایران بازگشت و اعلام کرد دیگر قصد رفتن به ایتالیا را ندارد. بهمن فرزانه در هفدهم بهمن همان سال و در ۷۵سالگی در تهران درگذشت.
بخشی از کتاب از اروپا و آمریکای لاتین
«بوداپست به مدت ده ماه تبدیل به شهری «ممنوع» شده بود. آخرین هواپیمای غربی که از فرودگاه آنجا پرواز کرده بود (۶ نوامبر ۱۹۵۶) هواپیمایی دو موتوره بود که مجله فرانسوی ماچ از دولت اتریش کرایه کرده بود تا جسد خبرنگار خود را که در جنگ بوداپست کشته شده بود به فرانسه حمل کنند. پس از آن جریان، مجارستان در را به روی جهان بسته بود و فقط اکنون، ده ماه بعد، در را به روی ما گشوده بود. آن هم به سبب میانجیگری جشنواره مسکو که برای ورود هیئتی هجده نفره دعوتی از جانب بوداپست گرفته بود.
دو معمار، یک وکیل دادگستری آلمانی، یک قهرمان شطرنج نروژی و یک روزنامهنگار دیگر به اسم موریس مایر، اهل بلژیک. مردی با سبیلی حناییرنگ و بسیار خوشنود. خیلی هم نوشیدنی مینوشد و دوست دارد لطیفههای لوس تعریف کند. او کار خود را در جنگهای داخلی اسپانیا آغاز کرده بود و در شهر لیژ در دوران اشغال آلمانیها زخمی شده بود. من با هیچ یک از اعضای آن هیئت آشنایی نداشتم. در مرز مجارستان، هنگامی که مقامات گمرکی به مدت سه ساعت مدارک یکایک ما را بازرسی میکردند، یک مترجم همگی ما را در رستوران قطار جمع کرد. ما را به هم معرفی کرد و برای خیر مقدم هم نطق کوتاهی ایراد کرد. بعد هم برنامه پانزده روز بعد را برایمان خواند: دیدار از موزهها، شرکت در جلسات جوانها، نمایشهای ورزشی و بعد هم یک هفته استراحت در دریاچه بالاتون.
موریس مایر از جانب همه اعضای هیئت از این دعوت سپاسگزاری کرد و در عین حال به آنها حالی کرد که مسائل توریستی برای ما چندان جالب توجه نبود. ما میخواستیم چیزهای دیگری را بدانیم. میخواستیم بفهمیم که در مجارستان چه اتفاقی رخ داده بود. آن هم بسیار واضح. بدون آن توضیحات سردرگمکننده سیاسی، بدان نحو میخواستیم بفهمیم که آن کشور در چه حال است. آقای مترجم در جواب گفت که دولت کادار سعی خود را میکند تا ما را راضی کند. این را در ساعت سه بعدازظهر ۴ اوت به ما گفته بود. ساعت ده و نیم شب قطار ما وارد ایستگاه متروک بوداپست شد. چندین نگهبان در انتظارمان بودند قرار بود طی پانزده روز آینده ما را همراهی کنند و همه سعی خود را به کار ببرند تا موفق نشویم از حال و روز آن کشور چیزی سر در بیاوریم.»
حجم
۱۹۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۶۳ صفحه
حجم
۱۹۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۶۳ صفحه