کتاب شاه کتاب ثروت (جلد شانزدهم؛ هولوگرام ثروت)

کتاب الکترونیکی «شاه کتاب ثروت (جلد شانزدهم؛ هولوگرام ثروت)» نوشتهٔ مرتضی کیان‌مهر اثری در حوزهٔ موفقیت فردی و روان‌شناسی ثروت است که نشر فرا انگیزش آن را منتشر کرده است. این جلد از مجموعهٔ «شاه کتاب ثروت» به بررسی نقش شخصیت و هویت فردی در خلق ثروت و موفقیت می‌پردازد و تلاش می‌کند با رویکردی تحلیلی و تلفیق آموزه‌های روان‌شناسی و معنویت، راه‌هایی برای شناخت خود واقعی و هماهنگی ذهن و قلب ارائه دهد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب شاه کتاب ثروت (جلد شانزدهم؛ هولوگرام ثروت)

«شاه کتاب ثروت (جلد شانزدهم؛ هولوگرام ثروت)» بخشی از یک مجموعهٔ گسترده در زمینهٔ خودشناسی، موفقیت و ثروت‌آفرینی است که توسط مرتضی کیان‌مهر نگاشته شده. این کتاب در قالب ناداستان و با ساختاری تحلیلی، به بررسی عمیق مفهوم شخصیت و تأثیر آن بر سرنوشت و ثروت می‌پردازد. نویسنده با تکیه‌بر آموزه‌های روان‌شناسی، فلسفهٔ معنوی و حتی اشاراتی به متون دینی، تلاش کرده است تا تصویری از فرایند شکل‌گیری شخصیت، نقش شرطی‌شدگی ذهن و اهمیت بازگشت به خود واقعی را ترسیم کند. «شاه کتاب ثروت» در این جلد، شخصیت را به‌عنوان هولوگرام یا تصویری ذهنی معرفی می‌کند که بر اساس تجربیات، باورها و شرطی‌شدگی‌های فردی شکل می‌گیرد و بر انتخاب‌ها، رفتارها و در نهایت بر کیفیت زندگی و میزان موفقیت مالی و معنوی اثرگذار است. کتاب با زبانی تحلیلی و گاه استعاری، خواننده را به بازاندیشی در مورد هویت، فردیت و نقش آن‌ها در تحقق اهداف و آرزوها دعوت می‌کند. این اثر برای علاقه‌مندان به مباحث توسعه فردی، خودشناسی و روان‌شناسی موفقیت، منبعی قابل توجه به‌شمار می‌آید.

خلاصه کتاب شاه کتاب ثروت (جلد شانزدهم؛ هولوگرام ثروت)

در «شاه کتاب ثروت (جلد شانزدهم؛ هولوگرام ثروت)» مرتضی کیان‌مهر به بررسی این موضوع می‌پردازد که شخصیت هر فرد چگونه شکل می‌گیرد و چه نقشی در خلق ثروت و موفقیت دارد. نویسنده شخصیت را به‌عنوان نقابی معرفی می‌کند که ذهن، بر اساس شرطی‌شدگی‌ها و تجربیات زندگی، بر چهرهٔ خود واقعی انسان می‌گذارد. این نقاب، مجموعه‌ای از باورها، افکار، احساسات و رفتارهایی است که فرد در طول زندگی می‌آموزد و به‌تدریج با آن هم‌هویت می‌شود. کتاب تأکید دارد که هر انسان با هویتی الهی و فردیتی منحصر به فرد به دنیا می‌آید، اما در مسیر رشد، تحت تأثیر عوامل بیرونی و شرطی‌شدگی‌های ذهنی، از خود واقعی‌اش فاصله می‌گیرد. این فاصله باعث می‌شود فرد دچار سردرگمی، بحران هویت و احساس نارضایتی شود. نویسنده معتقد است که بازگشت به خود واقعی و هماهنگی ذهن و قلب، کلید تجربهٔ رضایت، آرامش و موفقیت پایدار است. در بخش‌های مختلف کتاب، به نقش ناخودآگاه، تأثیر خاطرات و باورهای گذشته، اهمیت شناخت فردیت و چگونگی تغییر شخصیت پرداخته شده است. همچنین، نویسنده به این نکته اشاره دارد که شخصیت فعلی هر فرد، محصول انتخاب‌ها و شرطی‌شدگی‌های گذشته است و با آگاهی و تمرین می‌توان آن را تغییر داد و به نسخهٔ متعالی‌تر و هماهنگ‌تر با حقیقت وجودی دست یافت. در نهایت، کتاب بر این باور است که شناخت و پذیرش خود واقعی، زمینه‌ساز خلق ثروت، موفقیت و رضایت عمیق از زندگی خواهد بود.

چرا باید کتاب شاه کتاب ثروت (جلد شانزدهم؛ هولوگرام ثروت) را بخوانیم؟

این کتاب با تمرکز بر پیوند میان خودشناسی، شخصیت و موفقیت مالی و معنوی، فرصتی برای بازنگری در باورها و الگوهای ذهنی فراهم می‌کند. «شاه کتاب ثروت (جلد شانزدهم؛ هولوگرام ثروت)» به خواننده کمک می‌کند تا ریشه‌های شرطی‌شدگی ذهنی و تأثیر آن بر انتخاب‌ها و سرنوشت را شناسایی کند و با بازگشت به فردیت اصیل خود، مسیر تازه‌ای برای رشد و رضایت در زندگی بیابد. این اثر برای کسانی که به دنبال تحول درونی و یافتن معنای عمیق‌تر برای موفقیت هستند، می‌تواند الهام‌بخش باشد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ این کتاب به علاقه‌مندان به توسعه فردی، خودشناسی، روان‌شناسی موفقیت و کسانی که دغدغهٔ رشد معنوی و مالی دارند پیشنهاد می‌شود. همچنین برای افرادی که با بحران هویت، احساس نارضایتی یا سردرگمی در مسیر زندگی مواجه‌اند، این کتاب می‌تواند راهگشا باشد.

بخشی از کتاب شاه کتاب ثروت (جلد شانزدهم؛ هولوگرام ثروت)

«هرکدام از ما انسان‌ها جلوه‌ای منحصر به فردی از خداوند هستیم که به این صورت فردیت یافته تا بتواند به سفر شگفت‌انگیز روحانی خویش برای کسب تجربه در دنیای واقعی ادامه دهد. در اصل هر روح در حال سفر برای درک خود واقعی و پیدا کردن ماهیت آگاهی الهی درونش خودش است؛ کشف الوهیت درونش و هر چه در این سفر از طریق روحش بیشتر تجربه کسب کند؛ بیشتر خدا را شناخته و دیگر خدا را از خودش جدا ندیده و دریابد جلوه‌ای از اوست و همانند او باید آگاهانه خلق کند. هر انسان در مسیر شناخت فردیت خود، باید بفهمد خاطرات گذشته و شرطی‌شدگی‌هایی که در ذهنش صورت گرفته نمی‌باشد و با هویت واقعی‌اش همخوانی ندارد و هر گاه انسان، خودش را با دانشی که از تجربیات زندگیش هم هویت کند، یعنی با مالی که به دست آورده، تحصیلاتی که کسب کرده، فرزند و با همسرش، با جنسیت و یا با ظاهرش، با شغل و یا سمتش و هر چیز دیگری که از این دنیا کسب کرده و به آن وابسته شود، توجهش از روی فردیت ارزشمندش برداشته شده و روی شخصیت یا همان تصویری متمرکز می‌شود که این چیزها به وی می‌دهند. در این صورت، مدام درونش تناقضی ایجاد می‌شود و نمی‌تواند از اینی که باور کرده بگذرد و به خود واقعی‌اش برسد.»