دانلود و خرید کتاب مقدمه ای بر جامعه شناسی موسیقی تئودور آدورنو ترجمه حسن خیاطی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب مقدمه ای بر جامعه شناسی موسیقی

کتاب مقدمه ای بر جامعه شناسی موسیقی

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب مقدمه ای بر جامعه شناسی موسیقی

کتاب مقدمه ای بر جامعه شناسی موسیقی نوشتهٔ تئودور آدورنو و ترجمهٔ حسن خیاطی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. این اثر در باب آرای فلسفی و جامعه‌شناختی نویسنده دربارهٔ موسیقی است.

درباره کتاب مقدمه ای بر جامعه شناسی موسیقی

کتاب مقدمه ای بر جامعه شناسی موسیقی دربردارندهٔ درسگفتارهایی است که تئودور آدورنو در ترم زمستان ۱۹۶۱ - ۱۹۶۲ در دانشگاه فرانکفورت ارائه کرده است. بخش‌های عمدهٔ آن‌ها از رادیوی آلمان شمالی پخش شدند. آدورنو در سال ۱۹۶۱ برای ایراد دو سخنرانی کوتاه با مضمون جامعه‌شناسی موسیقی در برنامه «دانشگاه رادیویی» از رادیوی بخش آمریکایی در برلین دعوت شد. سخنرانی‌های یادشده هستهٔ اصلی دو درسگفتار اول را تشکیل دادند. آدورنو در پیشگفتار کتاب حاضر بیان کرده است که جامعه‌شناسی موسیقی‌ای که معنا و جایگاه موسیقی در آن والاتر از جایگاهی است که سیگار و صابون در تحقیقات بازار دارد به چیزی بیش از آگاهی از جامعه و ساختارهای آن و اطلاعات صرف درباره پدیده‌های موسیقایی نیاز دارد. این جامعه‌شناسی موسیقی نیازمند فهم کامل خود موسیقی و همه دلالت‌هایش است. روش‌شناسی‌ای که از این فهم بی‌بهره باشد و بنابراین آن را بیش از اندازه سوبژکتیویستی و بی‌ارزش بینگارد بیشتر به قعر سوبژکتیویسم، یعنی میانگینی از نظرهای پژوهش‌شده، درمی‌غلتد. کتاب حاضر در ۱۲ بخش نگاشته شده که عنوان آن‌ها عبارت است از «انواع سلوک موسیقایی»، «موسیقی سبُک»، «کارکرد»، «طبقات و اقشار»، «اپرا»، «موسیقی مجلسی»، «رهبر ارکستر و ارکستر؛ وجوه روان‌شناسی اجتماعی (۱)»، «حیات موسیقایی»، «افکار عمومی و منتقدان»، «ملل»، «آثار مدرن» و «میانجی‌گری».

خواندن کتاب مقدمه ای بر جامعه شناسی موسیقی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران حوزهٔ جامعه‌شناسی موسیقی و علاقه‌مندان به آرای آدورنو پیشنهاد می‌کنیم.

درباره تئودور آدورنو

تئودور آدورنو با نام کامل «تئودور لودویگ ویزنگروند آدورنو» (Theodor Ludwig Wiesengrund Adorno) در ۱۱ سپتامبر ۱۹۰۳ در آلمان متولد شد و در ۶ اوت ۱۹۶۹ میلادی درگذشت. او فیلسوف، جامعه‌شناس، موسیقی‌شناس و آهنگسازی آلمانی بود که به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین اعضای «مکتب فرانکفورت» شناخته می‌شود. او به‌خاطر نظریات نقادانه‌اش درمورد جامعهٔ صنعتی، فرهنگ جمعی و ایدئولوژی نئولیبرالیسم شناخته شده است. از جوانی در زمینه‌های موسیقی و فلسفه فعالیت داشت و تحصیلات خود را در دانشگاه‌های فرانکفورت و وین به پایان رساند. در سال‌های بعد به‌عنوان یکی از نظریه‌پردازان اصلی مکتب فرانکفورت به شهرت رسید. با نگاهی نقادانه به فرهنگ مصرفی و رسانه‌های جمعی، به نقد جامعهٔ سرمایه‌داری پرداخت و از این روش‌ها به‌عنوان ابزارهایی برای اعمال کنترل اجتماعی و فردی یاد کرد. در آثار خود از جمله «دیالکتیک روشنگری» که همراه با «ماکس هورکهایمر» نوشت، به بررسی تأثیرات منفی فرهنگ صنعتی بر خودآگاهی و آزادی فردی پرداخت. در زمینهٔ موسیقی، آثار مهمی از جمله «فلسفهٔ موسیقی جدید» را نوشت که در آن به تحلیل و نقد موسیقی دوازده‌تنی و آثار کمپوزیتورهایی مانند آرنولد شوئنبرگ پرداخت؛ همچنین به‌عنوان آهنگساز فعالیت داشت و در آثار خود سعی کرد تا بین موسیقی و فلسفه پل بزند. آدورنو به‌خاطر توانایی خود در تحلیل عمیق و دقیق جامعه و فرهنگ و همچنین برای ارائهٔ نظریاتی که اغلب به چالش‌کشیدن نُرم‌های پذیرفته‌شده بودند، از احترام بالایی برخوردار است. او به‌عنوان یکی از مهم‌ترین فیلسوفان قرن بیست شناخته می‌شود و آثارش همچنان به‌عنوان منابع اصلی در بحث‌های فلسفی، جامعه‌شناسی و مطالعات فرهنگی مورد استفاده قرار می‌گیرد. کتاب‌های «زبان اصالت در ایدئولوژی آلمانی»، «فتیشیسم در موسیقی و واپس‌روی شنیدن»، «یادداشت‌هایی دربارهٔ کافکا»، «علیه ایده‌آلیسم» و «سویه‌ها» (مطالعه‌ای در فلسفهٔ هگل) از آثار مکتوب تئودور آدورنو است.

بخشی از کتاب مقدمه ای بر جامعه شناسی موسیقی

«نوازندگان و خوانندگان این موضوع را مسلم می‌گیرند که رهبران ارکستر در مقایسه با سهمی که اغلب آن‌ها در بازتولید موسیقی دارند از اعتبار عمومی بیشتری برخوردارند. دست‌کم، اعتبار و کار هنری واقعی این دو سمت‌وسوی متفاوتی دارند. شهرت رهبر ارکستر ناشی از، یا قطعا فقط ناشی از، توانایی وی برای تفسیر پارتیتور نیست. او نوعی ایماگو، ایماگوی قدرت، است که به‌وضوح در هیئت برجسته و ژست‌های قاطعانه‌اش تجسم یافته است. الیاس کانِتی به این عنصر اشاره کردهاست، که در موسیقی به‌هیچ‌وجه به رهبر ارکستر محدود نمی‌شود. نوازندگان چیره‌دست ــ برای مثال، پیانونوازی از نوع لیست ـویژگی‌های مشابهی نشان می‌دهند. در همذات‌پنداری با او، فانتزی‌های قدرت اجرا می‌شوند در حالی که مصون از مجازات‌اند، زیرا نمی‌توان آن‌ها را به‌خودی‌خود تعریف و مشخص کرد. من یک بار در بحث راجع به یکی از قطعات مشهور موسیقی سالنی اثر راخمانینف، توجه مخاطبرا به این بافتار جلب کردم و پیشنهاد کردم نام آن را «عقده نرون» بگذاریم. به‌علاوه، رهبر ارکستر نقش رهبری خود را خیلی واضح نشان می‌دهد: ارکستر واقعا باید مطابق فرمان او بنوازد. این ایماگو، در جایگاه یک امر زیباشناختی محض، مؤلفه‌ای مُسری و در عین حال بی‌اثر دارد: اطوار حاکمِ مستبد نه جنگ بلکه اوجی برپا می‌سازد، و اجباری که اِعمال می‌کند بر نوعی توافق استوار است. اما آنچه در خدمت اهداف غیرواقعی است به‌سان امری واقعی رفتار می‌کند و رهبر ارکستر طوری عمل می‌کند که گویی این‌جا و اکنون در حال خلق اثر است. این همان چیزی است که تک‌تک دستاوردهای عینی او را مسموم می‌سازد. شنوندگان، تحت تأثیر ژست‌های پزشک‌وارانه او، گمان می‌برند که چنین نگرشی برای استخراج بهترین اجرای هنری نوازندگان ــ یعنی چیزی که با ثبت یک رکورد فیزیکی اشتباه گرفته می‌شود ــ ضرورت دارد. اما کیفیت اجرا، جنبه‌ای از رهبری ارکستر که ارکستر آن را تجربه می‌کند، تا حد زیادی مستقل از آن چیزی است که رهبرْ مخاطب را با آن می‌فریبد. رهبر ارکستر به طور پیشینی در برابر مخاطب واجد مؤلفه‌ای تبلیغاتی و عوام‌فریبانه است. آدم به یاد آن جوک قدیمی می‌افتد که خانمی که به‌تازگی در یکی از کنسرت‌ها حضور یافته بود از متخصصحاضر در صندلی کناری می‌خواهد تا وقتی افسون نیکیش شروع شد به او اطلاع بدهد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۳۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۷۵ صفحه

حجم

۴۳۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۷۵ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
۱۲۰,۰۰۰
۲۰%
تومان