کتاب عملیات شکر قهوهای
نویسنده:آروپ کومار داتا
مترجم:مهرداد مهدویان
انتشارات:نشر پیدایش
دستهبندی:
امتیاز:
از ۳۷ رأیخواندن نظرات
۳٫۸
(۳۷)
خواندن نظراتمعرفی کتاب عملیات شکر قهوهای
«عملیات شکر قهوهای» نوشته آروپ کوپار دوتا(-۱۹۴۸) نویسنده هندی است. او تاکنون ۱۷ عنوان رمان ماجراجویانه کودکان و نوجوانان نوشته است. این کتاب نمونهای از این مجموعه است.
در بخشی از رمان میخوانیم:
چهار مرد دور لالاجی حلقه زده بودند و داشتند با صدایی آرام از او سؤالاتی میکردند. حالا دیگر بهطور حتم خواب از سر آقای لالاجی پریده بود. گولو از همانجا حس میکرد که او حسابی ترسیده است. لالاجی با وحشت با سرش به پشت پردهای که امداد علی پشت آن پنهان شده بود، اشاره کرد.
مردان پوزخندی زدند؛ ولی در لبخندشان هیچ اثری از ترحّم وجود نداشت. گولو وقتی به آنها نگاه میکرد، وحشت سر تا پای وجودش را فرا میگرفت. آنها انسانهایی وحشی با صورتهای خشن و سرد و چشمانی خالی از هرگونه احساس بودند. یکی از آنها دست در جیبش کرد و چاقویی بیرون کشید. لبههای چاقو زیر نور چراغها میدرخشید.
آن چهار نفر آهسته آهسته به سمت محفظه راه افتادند. امداد علی در گوشهای از محفظه، مثل یک کودک کز کرده بود. سردستۀ مردان وقتی که پرده را کنار زد و شکارش را دید، قهقههای از موفقیت سر داد و گفت: «بهبه آقای جاسوس!»
بعد غرّشی کرد و در حالی که با چشمان بیروح و سردش به او خیره شده بود، ادامه داد: «کثافت. آشغال.»
امداد چیزی نگفت. دوتا از مردها او را گرفتند و بلند کردند. سردسته گفت: «او را خوب بگردید.»
امداد بهطور ناگهانی لب به سخن گشود و به سردسته گفت: «من چیزی همراهم نیست کاکا. من جاسوس نیستم. دارید اشتباه بزرگی میکنید.»
یکی از مردها پس از اینکه او را خوب بازرسی کرد، گفت: «چیزی ندارد.»
امداد بلند گفت: «فکر میکردی چه شِرو. من که گفتم جاسوس نیستم.»
چیزی در ذهن گولو جرقّه زد. کاکا! شرو! امداد عمدی نام آنها را بلند میگفت تا بتواند آن را به گوش گولو و مأموران پلیس برساند.
سایه
آریا نوری
اندرس قاتل و معنای هرآنچه هستیوناس یوناسون
تازه واردکیگو هیگاشینو
مرد گمشدهجین هارپر
باشگاه دوماآرتورو پرز رورته
هفت جنایت مرموزجیمز هادلی چیس
کارد و طنابژرژ سیمنون
ماجرای ناپدید شدن استفانی ملرژوئل دیکر
مردی که دوبار مردریچارد آزمن
شاهد نابیناآروپ کومار داتا
بیگانگان در خانهژرژ سیمنون
شاعرحمیده رستمی
بازماندهاندرو پایپر
تبهکارژرژ سیمنون
نزدیک خانهکارا هانتر
محافظانجان گریشام
آقای مرسدساستیون کینگ
من خیلی وقته مرده معلی مقدم
گزارش به کمیسرجیمز میلز
گلوله ای که خطا رفتریچارد آزمن
لنا لیستی و آرزوهای دور و دراز
فرانسین امن
لنا لیستی و رازهای فوق سریفرانسین امن
لقب من، هیولاآر. ال. استاین
احضار کطولحوهاوارد فیلیپس لاوکرفت
پلکان نهمپروانه آذرگون
برف جنایت را پنهان نمی کند و داستان های دیگرنوید فرخی
برای شروع منتظر کسی نباشلین ری پرکینز
یک نخود سبز برای شش نفرژان فیلیپ آرو وینو
دستور پخت سرآشپزژان فیلیپ ارووینی یو
من مینوتار هستمآنتونی مک گان
حجم
۱۰۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه
حجم
۱۰۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه
قیمت:
۵۷,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
نوجوانی که به همراه دوستش تصمیم شجاعانه ای میگیرد و.......
عااااالی بود بزرگترین گناه بشر دزدیه با فروش مخدر زندگی های زیادی دزدیده میشه
کتابی خیلی جذاب و هیجانی بود و متنش و طرز نوشتار جالب و دلنشینی داشت🤩
خوب بود🌸بعضی جاهاش واقعا غیرقابل پیش بینی بود مثل اونجایی که پارل اتفاقی به سمت دکه رفت و از نزدیک اسم فیلم رو دید یا اونحایی که گولو جلوی سوخیا زبون جوابی کردو پارل را جاسوس معرفی کرد.
خوب بود . ولی یخورده به قول دوستان آخرش مشخص بود . ولی در کل مثل فیلمای ایرونی تموم شد . من مطمئن نیستم که خوبه یا ن. ولی در کل فضاسازی و داستان پردازی خوبی داشت
عالی بود.
کتاب داستانی کاراگاهی داره که همین نقطه قوتشه. خیلی هیجان انگیز بود و باعث می شد ادامه رو دنبال کنی . بهتون پیشنهاد میکنم چون از خوندنش پشیمون نمیشید.
وای دست نویسنده و طاقچه طلا
داستان با این که کوتاه بود ولی کشش خوبی داشت کلا کتاب خوبی بود
بدون شرح ... عالی عالی !!! 👍😘👌