دانلود و خرید کتاب شاهد نابینا آروپ کومار داتا ترجمه مهرداد مهدویان
تصویر جلد کتاب شاهد نابینا

کتاب شاهد نابینا

انتشارات:نشر پیدایش
امتیاز:
۳.۵از ۷۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شاهد نابینا

«شاهد نابینا» اثر نویسنده هندی آروپ کومار داتا (-۱۹۴۲) رمانی با ژانر پلیسی- جنایی است. داستان با مرگ آقای «گوپالان» و ورود پلیس برای بازجویی آغاز می‌شود: رامو در این عالم سیر می‌کرد که ناگهان صدای پاهایی را از بیرون شنید. صداها مربوط به سه جفت پا بود که به آرامی از پلّه‌ها بالا می‌آمدند و ظاهراً خیلی معمولی بودند. رامو صدای یکی از آنها را تشخیص داد که متعلّق به آقای گوپالان،مستأجر طبقه بالا بود؛ ولی دو صدای دیگر برایش تازگی داشت و اوّلین باری بود که آنها را می‌شنید. گوشش را تیز کرد تا صداها را خوب به خاطر بسپارد و بشناسد. آنها هر دو، مرد بودند. صدای پای یکی از آنها سنگین بود و فاصله قدم‌ها بسیار سنگین می‌نمود. رامو پیش خود او را مردی قدبلند و سنگین وزن مجسّم کرد. قدم‌هایش محکم و با فاصله بودند. یعنی اینکه او مردی عضلانی بود. قدم‌های مرد دوم سبک و سریع و تند بود. بله! او باید مردی کوتاه قد و لاغر و سبک‌پا باشد. زیرا صدای پای او به خوبی شنیده نمی‌شد. آن سه نفر داشتند درباره کار با هم حرف می‌زدند و رامو می‌توانست صدایشان را به وضوح بشنود؛ ولی نمی‌فهمید آنها درباره چه موضوعی صحبت می‌کنند. چیزی در صدای آنها کنجکاوی رامو را تحریک می‌کرد. او می‌توانست حالت صداها را تشخیص دهد؛ همان‌طور که دیگران از حالت صورت و طرز بیان دیگران این کار را می‌کنند. آقای گوپالان را که می‌شناخت. او مردی بود که بسیار آرام صحبت می‌کرد. مرد لاغر و قدکوتاه، کمی نفس‌نفس می‌زد؛ درست مثل صدای یک توله سگ که کتک خورده باشد ولی ذهن تیز رامو توانست دروغگویی را در صدایش تشخیص دهد و در آنِ واحد فهمید که او مردی چاپلوس است. حالت صدای آن یکی خشن و بَم بود و آن‌قدر خشونت در صدایش موج می‌زد که رامو با خود فکر کرد که اگر او را تنها در یک کوچه خلوت ببیند، احتمالاً پا به فرار می‌گذارد! اما آقای گوپالان با یک چنین آدم‌هایی چه‌کار داشت؟
سیّد جواد
۱۳۹۶/۰۸/۱۱

متاسفانه پر از غلط های املایی و نگارشی بود. داستانی ساده و روان بدون پیچیدگی های معمول در داستان های جنایی

shadi
۱۳۹۹/۰۴/۲۷

کتابای هندیا مثل فیلماشون غیر قابل باوره هندیا کلا شعور مخاطبو در نظر نمیگیرند درسته ک افراد نابینا بقیه حس هاشون قویه ولی ن دیگ در این حد ک....قایم شدنش لبه پنجره و اون مردی ک شماره پلاک رو دقیق

- بیشتر
مریم
۱۳۹۸/۰۲/۰۴

انگار داشتم فیلم هندی می دیدم...

هنرمند هنردوست
۱۳۹۶/۱۱/۰۷

دوست داشتم چون 1 باز هم ولی قضاوت نادرست درمیان بود(گوپالان) 2معلولیت بدین معنا نیست که خودتو ببازی و زندگی رو واسه خودتو اطرافیان جهنم کنی (رامو)3بهت یاد میده خیلی زود اعتماد نکنی(ام مراکشی)4داستان جنایی بود شروع و پایان خوبی

- بیشتر
بلاتریکس لسترنج
۱۳۹۷/۰۸/۰۵

کاملا تکراری داستان مشابه عملیات شکر قهوه ای😒

عشق یعنی کتاب
۱۳۹۹/۰۷/۰۱

جالب بود. اگه به کتاب های جنایی علاقه دارید بهتون توصیه میکنم مطالعه کنید

نفیسه
۱۳۹۸/۱۲/۲۲

بقول یکی از دوستان فیلم هندی.بسیار سبک و سطحی. تنها چیزی که برام جالب بود کور بودن رامو بود و اینکه چطور به چیزها دقت می کرد.ولی به نظرم ماجرای کتاب کاملا خیالی بود و یک آدم کور نمی تونه چنین

- بیشتر
حسینی
۱۳۹۷/۰۸/۱۳

جالب نبود.از نصفه ولش کردم.بچه گونس

نازبانو
۱۳۹۷/۰۷/۱۲

عالی، ترجمه عالی

mozhgan
۱۳۹۹/۰۵/۰۸

مناسب سن نوجوان است...برای من جذابیتی نداشت

یک نفر به تنهایی هر چند که معلول باشد، می‌تواند با استفاده از اراده و شجاعت، کمبودهای خود را جبران کند.
گل نرگس
شجاعت واقعی در نترسیدن نیست؛ بلکه غلبه بر ترس کار درست و عاقلانه‌ای است که او باید انجام دهد.
گل نرگس
. تجربه نشان می‌دهد که شجاعت و نبوغ را بیشتر می‌توان در مردمی یافت که اَنگ معلول بودن رویشان خورده است، البتّه باید اضافه کنم که آنها لاف شجاعت هم نمی‌زنند؛ ولی واقعاً شجاع هستند.»
گل نرگس
شجاعت همواره حرف اوّل را می‌زند.
گل نرگس
یک نفر به تنهایی هر چند که معلول باشد، می‌تواند با استفاده از اراده و شجاعت، کمبودهای خود را جبران کند.
soli.s
یک نفر به تنهایی هر چند که معلول باشد، می‌تواند با استفاده از اراده و شجاعت، کمبودهای خود را جبران کند.
._.
«یادت باشد! شجاعتِ ذاتی، ترس حالی‌اش نمی‌شود؛ ولی توانایی غلبه بر ترس مهم‌تر است.»
هنرمند هنردوست
یک نفر به تنهایی هر چند که معلول باشد، می‌تواند با استفاده از اراده و شجاعت، کمبودهای خود را جبران کند.
هنرمند هنردوست
یک نفر به تنهایی هر چند که معلول باشد، می‌تواند با استفاده از اراده و شجاعت، کمبودهای خود را جبران کند.
ailin
شجاعت واقعی در نترسیدن نیست؛ بلکه غلبه بر ترس کار درست و عاقلانه‌ای است
AMIR
شجاعت واقعی در نترسیدن نیست؛ بلکه غلبه بر ترس کار درست و عاقلانه‌ای است که او باید انجام دهد
کاربر ۱۴۱۲۲۷۸
شجاعت همواره حرف اوّل را می‌زند.
zeinab
او فقط دلش می‌خواست مردم مثل یک آدم معمولی با او رفتار کنند؛ درست آن‌طوری که با یک انسان با دو چشم سالم تا می‌کنند؛
فرنام عسگری
تجربه نشان می‌دهد که شجاعت و نبوغ را بیشتر می‌توان در مردمی یافت که اَنگ معلول بودن رویشان خورده است
hamtaf
رامو برای اوّلین بار در عمرش به خاطر نابینایی‌اش از خدا تشکر کرد؛ چون اگر یک نفر با چشمانی سالم در آن حالت از بالا به پایین نگاه می‌کرد، سرش گیج می‌رفت و سقوط می‌کرد، ولی رامو این گونه نبود؛ چون نابینا بود
hamtaf
او این موقع روز را خیلی دوست داشت؛ چون دیوارهای قطور مانع از رسیدن سروصدای ماشین‌ها و هیاهوی مردم به داخل عمارت می‌شدند. همسایه‌ها هم یا سرِکار بودند یا در خواب قیلوله! حالا آنجا آرام و باصفا بود
hamtaf
یک نفر به تنهایی هر چند که معلول باشد، می‌تواند با استفاده از اراده و شجاعت، کمبودهای خود را جبران کند.
Amir Ataee
یک نفر به تنهایی هر چند که معلول باشد، می‌تواند با استفاده از اراده و شجاعت، کمبودهای خود را جبران کند.
Mason Ms
زندگی برای ضعیف‌ترها و معلول‌ها وجود ندارد! یادت باشد که تو فقط یک گدای کور هستی. زندگی مال قوی‌ترهاست. آنهایی که دارای قدرت و پول و نفوذ هستند! من قوی هستم، قدرت بدنی خوبی دارم. پول دارم. نفوذ دارم و به همین دلیل، به من می‌گویند سلطان؛ و تو، تو فقط یک گدای کوری!
Mason Ms

حجم

۶۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

حجم

۶۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان