کتاب پسر
معرفی کتاب پسر
کتاب پسر نوشتۀ تمی هیوگ با ترجمۀ مهدیس بهنیا در نشر دختر آفتاب به چاپ رسیده است.
درباره کتاب پسر
کتاب پسر داستانی جنایی و معمایی دارد و در ایالات متحدۀ آمریکا میگذرد. قتل وحشیانۀ پسربچهای، پای کارآگاهی به نام نیک فورکید را به پرونده باز میکند. وقتی کارآگاه نیک به خانۀ زنی به نام ژنویو گاتیر در حومۀ شهر بایو بروکس واقع در لوئیزیانا وارد میشود، صحنۀ جرم خونینی میبیند که به نظرش وحشیانهترین و گیجکنندهترین صحنهای است که تا آن لحظه دیده بود. پسر ۷ سالۀ ژنویو، به نام کی جی را یک متجاوز به قتل رسانده و خود ژنویو زنده مانده و حالش خوب بود. همسر نیک به نام کارآگاه آنی بروسارد، در کنار ژنویو میماند و با او همدلی میکند؛ اما همچنان به عنوان یک کارآگاه پرسشهایی هم برایش پیش میآید؛ از جمله اینکه چه کسی ممکن است یک پسربچه را به قتل برساند و تنها شاهد ماجرا را به حال خود رها کند. کارآگاه نیک قتل کی جی را به دور از انگیزۀ جنسی میداند. به باور او احساسات در این قتل دخیل بودهاند؛ اما حسی که منجر به این جنایت شده چیست؟
خواندن کتاب پسر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به دوستداران رمانهای جنایی، معمایی و تعلیق پیشنهاد میکنیم.
درباره تمی هیوگ
تمی هیوگ، اولین نویسندۀ بینالمللی است که برای ۳۰ مورد از کتابهایش، عنوان پرفروشترین نویسندۀ کتاب را کسب کرده است. تاکنون بیش از ۴۰ میلیون نسخه از کتابهای او به بیش از ۳۰ زبان زندۀ دنیا ترجمه شده است. هیوگ به ساختن ماجراهایی مهیج و جنایی با شخصیتهایی معلق شهرت دارد.
بخشی از کتاب پسر
«یک قاتل بی تجربه و یا یک قاتل احساساتی. حرکات افراطی در کشتن کسی همواره نشان دهندهی احساسات بود؛ خشم، نفرت، ترس، هیجان جنسی (چاقوکشی معمولا و البته برحسب قربانی، روشی برای آدم کشی بود که انگیزههای جنسی آن را تهییج می کرد.) این قتل به هیچ طریقی نمیتوانست انگیزه ی جنسی داشته باشد، هرچند که هیچ چیزی غیرممکن نبود. نیک مستقیما و به چشم خود دیده بود که هیچ انتهایی برای فساد و تباهی بشریت وجود ندارد. او دیده بود که به وحشتناکترین روشهای قابل تصور از بچهها استفاده و سوءاستفاده شده است؛ چیزی فراتر از تصور اغلب انسانهایی که فکر سالمی داشتند. اما او گمان نمیکرد که در این پرونده موضوع این باشد. کی جی گاتیر با لباس روی زمین اتاقش افتاده بود. بر روی بدنش هم هیچ نشان تجاوزی به جز اثر آن زخمها دیده نمیشد. ژنویو میگفت که در اثر صدای فریادهای پسرش از خواب برخاسته است. او هنگام پایین آمدن از تخت به زمین افتاده و سرش صدمه دیده بود. آیا همان زمین خوردن باعث کبودی چشم و صدمه دیدن سرش شده بود؟ او به راهش برای رفتن به راهرو ادامه داده و به سمت اتاق خواب پسرش رفته. ناگهان با شخصی مواجه شده که چاقو به دست در راهرو ایستاده بوده است. اما قاتل به او اجازه داده که به راهش ادامه دهد و وارد اتاق پسرش شود.»
حجم
۳٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۷۶ صفحه
حجم
۳٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۷۶ صفحه