کتاب لایلا
معرفی کتاب لایلا
کتاب «لایلا» نوشتۀ کالین هوور و ترجمۀ مرضیه موسوی است و نشر دختر آفتاب آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب لایلا
لایلا، رمانی رازآلود و عاشقانه، داستانی پرتنش و عاطفی است که بین دنیای واقعی و ناشناخته حرکت میکند. کتاب دربارۀ لیدز گابریل، مردی است که وقتی با لایلا آشنا میشود، احساس میکند او همانی است که باید بقیهٔ زندگیاش را با او بگذراند. اما یک حملهٔ غیرمنتظره و خشونتآمیز، زندگی آنها را به کابوسی تبدیل میکند و لایلا را بهشدت تحتتأثیر قرار میدهد. او پس از هفتهها بستریشدن در بیمارستان، از لحاظ جسمی بهبود مییابد، اما تغییرات عمیق روانی در او رخ میدهد و رفتارهایش بهکلی دگرگون میشود.
برای بازسازی رابطهشان و زنده کردن خاطرات عاشقانهٔ اولیه، لیدز تصمیم میگیرد لایلا را به مهمانخانهای که اولینبار یکدیگر را ملاقات کرده بودند، بازگرداند. اما از همان لحظهای که وارد مهمانخانه میشوند، اتفاقات عجیبی رخ میدهد و رفتارهای لایلا عجیبتر میشود. در میان این حوادث، لیدز با ویلو، یکی از مهمانان دیگر مهمانخانه، آشنا میشود و در او احساس آرامش پیدا میکند. ویلو نیز به طرز عجیبی با دغدغههای لیدز همدلی دارد. بااینحال، رابطهٔ لیدز و ویلو، او را در مسیری قرار میدهد که مستقیماً با سلامت روانی و احساسی لایلا در تضاد است. لیدز مجبور میشود بین لایلا و ویلو یکی را انتخاب کند و میداند که اگر تصمیم اشتباهی بگیرد، ممکن است پیامدهای جبرانناپذیری برای همهٔ آنها داشته باشد.
رمان لایلا با جملاتی گیرا و تنشزا آغاز میشود که حسی از خطر و اضطراب را به خواننده منتقل میکند و به طور ماهرانهای زمینهسازی برای ورود به دنیای پیچیدهٔ داستان میکند. این کتاب که ترکیبی از عشق، تعلیق و ماوراءالطبیعه است، سؤالاتی را دربارهی انتخابهای احساسی و مسئولیتهای فردی در قبال عزیزان به میان میآورد
خواندن کتاب لایلا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران رمانها جنایی و ترسناک پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب لایلا
«قبل از اینکه از پلهها پایین بیایم، دولایه نوارچسب روی دهان لایلا گذاشتم؛ ولی همانطور که کارآگاه در حال نشستن پشت میز است میتوانم فریادهای خفهاش را بشنوم. او از همان دستگاه ضبطصوت قدیمی استفاده میکند که آدم میتواند آن را در یک فیلم دهۀ هشتاد ببیند. حدود ده اینچ طول و شش اینچ عرض دارد و دایرۀ قرمز بزرگی روی دکمۀ سمت چپ آن است. دکمۀ پخش آن را فشار میدهد و ضبطصوت را وسط میز میکشاند. چرخهای روی نوار شروع به چرخیدن میکنند. کارگاه میگوید: لطفاً خودتو معرفی کن: گلویم را صاف میکنم: لیدز گابریل.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه