کتاب راهنمای استرس
معرفی کتاب راهنمای استرس
کتاب راهنمای استرس نوشتهٔ جنی استینمتز و جان بلانکنشیپ و لیندا براون و دبورا هال و گریس میلر و ترجمهٔ مهناز خزاییلی است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب راهنمای استرس
کتاب راهنمای استرس (Manage Your Stress: Before It Manges You) حاصل تلاش چندسالهٔ گروهی از محققان و کارشناسان برای تأمین نیاز مراجعان درمانگاهها و دفترهای مشاوره بوده است. مترجم این اثر، مهناز خزاییلی در یادداشتی که در ابتدای کتاب حاضر نگاشته، بیان کرده است که این اثر برای کسانی که در معرض فشارهای عاطفی و محیطی بودهاند، مفید است. این اثر میتواند بهعنوان نوعی خودآموز در نظر گرفته شود و راهکارهای آن برای کاهش استرس در محیط کار و در روابط با افراد مورد استفاده قرار گیرد. نویسندگان در این اثر از رویکرد چندبُعدی برای کاهش استرس استفاده کردهاند. با مطالعهٔ کتاب حاضر با تمرینهای گام به گام، با چرخهٔ استرس، تکنیکهای آرامسازی، استفاده از روشهای بازسازی شناختی، گوشدادن فعال، جرئتمندی، و بازخورد منفی آشنا خواهید شد.
کتاب حاضر در هشت بخش نگاشته شده که عنوان آنها عبارت است از «استرس چیست؟ و چه باید کرد؟»، «تمرینهای آرامسازی»، «بازسازی شناختی (تغییر طرز فکر، یا اصلاح ذهن)»، «گوشدادن فعال»، «جرئتمندی»، «رفتار با افراد پرخاشگر»، «دادن و گرفتن بازخورد منفی» و «جمعبندی».
خواندن کتاب راهنمای استرس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند استرس خود را مدیریت کنند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب راهنمای استرس
«اگر بعضی از اینها را علامت زدهاید، گرفتار استرسزاهای اجتماعی هستید. استرسزاهای اجتماعی معمولاً از تعاملهای مشکل بین افراد ناشی میشوند ــ موقعی که نمیتوانیم خودمان را بهطور متناسب یا مؤثری در تعاملها ابراز کنیم، و درنتیجه از دست دیگران یا خودمان عصبانی میشویم، چون خودخوری میکنیم. اگر با خودمان روراست باشیم و برای بیان سنجیده اما محکم اعتقاداتمان اعتماد به نفس داشته باشیم دلیلی ندارد حرف دلمان را نزنیم.
مهارتهای گوشدادن فعال، که در فصل پیش بحث شد، مطمئنا به شناختن آنچه در موقعیتها روی میدهد و آنچه دیگران تجربه میکنند، کمک میکند. حالا، با جرئتمندی، نوبت شماست که خودتان را ابراز کنید، به طریقی که به شما کمک کند نیازهایتان را تأمین کنید و احساس بهتری در مورد خودتان داشته باشید و بنابراین استرستان کمتر شود.
مثلاً، در نمونه پیش درباره رئیستان که اشتباه شما را میگیرد، ممکن است خشمگین شوید از اینکه معلوم شده کارتان ایراد دارد. شما امیدوارانه از گوشدادن فعال استفاده میکنید و (بعد از نفس عمیق) مثلاً میگویید: «بهنظر میرسد شما از من ناراحت هستید.» بعد ممکن است عبارت مثبتی بگویید، مثل «من هم احساس خیلی بدی دارم، و بهزودی جبران خواهم کرد.» این استرسش کمتر از احساس گناه، خشم، ساکتماندن، یا کینه است.
جرئتمندی یعنی گفتن آنچه منظور شماست، به طریقی سرراست و بدون خوارکردن کسی دیگر.
در مثالی دیگر، یکی از مؤلفان کتاب حاضر اخیرا در دندانپزشکی معطل شد. دندانپزشک دیر او را معاینه کرد. همینطور توی صندلی حبس شده بود و دکتر برای تلفنکردن او را به حال خود رها کرده بود. بیمار به دستیار دندانپزشک گفت (با لحن خونسرد) که اگر دکتر کارش را در ساعت هشت و پنجاه دقیقه شروع نکند، مجبور است مطب را ترک کند، چون دیگران در دفترش معطل خواهند شد. دکتر در ساعت هشت و چهل و هفت دقیقه برگشت، و بیمار به دکتر گفت: «اگر ظرف سه دقیقه نتوانید کار را روی دندانهایم شروع کنید، مجبورم بروم. با عصبانیت نخواهم رفت، اما خواهم رفت.» دندانپزشک مشغول کار شد و بدون قطعکردن ادامه داد و خوشاخلاق هم ماند.
در مواقعی شما میخواهید به دیگران بگویید چه احساس میکنید، چه فکر میکنید، چه چیزی مهم است، چه کار میتوانید بکنید، و چه کار نمیتوانید بکنید. میخواهید بگویید که حرف آنها را شنیدهاید، امانمیتوانید آنچه میخواهند انجام دهید. میخواهید به آنها بگویید چه چیز شما را ناراحت میکند یا نمیکند، و چگونه بهتر کار میکنید یا نمیکنید.»
حجم
۵۹۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۵۹۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه