کتاب چهار
معرفی کتاب چهار
کتاب چهار نوشتهٔ ساموئل بکت و ترجمهٔ پویان غفاری است. انتشارات افراز این چند نمایشنامهٔ ایرلندی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب چهار
کتاب چهار برابر با چهار نمایشنامهٔ ایرلندی از نویسندهای سرشناس و برندهٔ جایزهٔ نوبل است. این چهار نمایشینامه، تلویزیونی است. عنوان این چهار اثر عبارت است از «سهنوازی شبح»، «... مگر ابراهای...»، «شب رؤیاها» و «چهار».
میدانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان»، «علیرضا نادری» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب چهار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی معاصر ایرلند و قالب نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
درباره ساموئل بکت
ساموئل بارکْلی بِکت در سال ۱۹۰۶ به دنیا آمد. او نمایشنامهنویس، رماننویس و شاعر ایرلندی و برندهٔ جایزهٔ نوبل است. او را بهعنوان نخستین ابزوردنویسی میشناسند که شهرت جهانی کسب کرد. بکت در سال ۱۹۶۹ بهدلیل نوشتههایش در قالب رمان و نمایشنامه که درمورد فقر معنوی انسان امروزی است، جایزهٔ نوبل ادبیات را دریافت کرد. او بدون آنکه قصد روایت داستان یا طرح دسیسهای را داشته باشد، به وضعیت بغرنج و پوچ بشر در جهان پرداخته و بهخوبی موقعیت انسان تنهای عصرش را که انسانِ گذشته از فجایع جنگ است، هم در کلام و هم در فضای آثارش بازنمایی کرده است. آثار او بیپروا، بهشکل بنیادی کمینهگرا و بنابر بعضی تفسیرها، دررابطهبا وضعیت انسانها عمیقاً بدبینانهاند. این حس بدبینی اغلب با قریحهٔ طنزپردازی قوی و غالباً نیشدار او تلطیف میشود. آثار اخیر او، بنمایههای موردنظرشان را بهشکلی رمزگونه و کاهشیافته مطرح و ارائه میکنند. یکی از ویژگیهای خاص، منحصربهفرد و البته مهم آثار این نویسندهٔ ایرلندی زبان آثار او است. زبان آثار بکت همواره حاوی طنز تلخی است که میکوشد رابطه و گفتارها را از معنا خالی کند. دنیای آثار او یک دنیای فراواقعی است که انسان در آن در نوعی خلأ گیر افتاده و ازاینرو تلاشهای احمقانهای برای برقراری رابطه میکند. برخی از آثار مشهور ساموئل بکت عبارتند از:
نمایشنامهها: در انتظار گودو (۱۹۵۲)، دست آخر (یا آخر بازی) (۱۹۵۷)، آخرین نوار کراپ (۱۹۵۸)، بازی (۱۹۶۳)، من نه (۱۹۷۲)، فاجعه (۱۹۸۲)، چی کجا (۱۹۸۳)، چرکنویس برای یک نمایشنامه ۱&۲ (۱۹۶۵)، روزهای خوش (۱۹۶۰)، همهٔ افتادگان (۱۹۵۷)
رمانها: مِرفی (۱۹۳۸)، وات (۱۹۴۵، انتشار ۱۹۵۳)، مالوی (۱۹۵۱)، مالون میمیرد (۱۹۵۱)، نامناپذیر (۱۹۵۳)، گمگشتگان
مصاحبهها: «آخرین دیدار با ساموئل بکت» اثر احمد کامیابی مسک و «گفتوگوهایی با ساموئل بکت»، اثر اوژن یونسکو و ژان لویی بارو
شعرها: «هوروسکوپ» (۱۹۳۰) و «آنچه واژه هست»
ساموئل بکت در سال ۱۹۸۹ درگذشت.
بخشی از کتاب چهار
«سن: گرد، قطر حدود پنج متر، محاصرهشده با سایهای عمیق.
نور: روشنایی تدریجی از پیرامونِ تیره تا بیشترین میزان نور در مرکز.
۱. غرب، راهها.
۲. شمال، معبد.
۳. شرق، اتاقک.
۴. حالت ایستاده.
۵. دوربین.
۱. تاریکی. پنج ثانیه.
۲. تصویر بر م باز میشود. پنج ثانیه.
۳. ص: زمانیکه به او فکر میکردم همیشه شب بود. من برمیگشتم ـ
۴. دیزالو به س خالی. پنج ثانیه. م ۱ با پالتو و کلاه، از سایهٔ غربی بیرون میآید، پنج قدم جلو میآید و در مقابل سایهٔ شرقی بیحرکت میایستد. دو ثانیه.
۵. ص: نه ـ
۶. دیزالو به م. دو ثانیه.
۷. ص: نه، درست نیست. زمانی که او ظاهر میشد، همیشه شب بود. من برمیگشتم ـ
۸. دیزالو به سن خالی. پنج ثانیه. م ۱ با پالتو و کلاه، از سایهٔ غربی بیرون میآید، پنج قدم جلو میآید و در مقابل سایهٔ شرقی بیحرکت میایستد. پنج ثانیه.
۹. ص: همین است. برمیگشتم، درهمانحال از طلوع خورشید راهها را شیار میکردم، شب مرا به منزل بازمیگرداند، ایستاده برای گوش دادن. [پنج ثانیه] درنهایت به اتاقک میرفتم ـ
۱۰. م ۱ پنج قدم جلو میرود تا در سایهٔ شرقی ناپدید شود. دو ثانیه.
۱۱. ص: کلاه و پالتو را ترک میکردم. روبدوشامبر و شبکلاه را میپوشیدم. دوباره ظاهر میشدم ـ
۱۲. م ۱ با روبدوشامبر و شبکلاه از سایهٔ شرقی بیرون میآید، پنج قدم جلو میآید و در مقابل سایهٔ غربی بیحرکت میایستد. پنج ثانیه.
۱۳. ص: دوباره ظاهر میشدم و ایستاده مثل قبل اما رو بهطرف دیگر، درهمانحال شیب دیگر را نشان میدادم [پنج ثانیه]، درنهایت برای محو شدن تغییر مسیر میدادم ـ
۱۴. م ۱ یک ربعِ چرخ بهراست میزند و پنج قدم جلو میرود تا در سایهٔ شمالی ناپدید شود. پنج ثانیه.
۱۵. ص: در معبد کوچکم محو میشدم و کز کرده میماندم، جایی که هیچکس نمیتوانست مرا ببیند، در تاریکی.
۱۶. دیزالو به م. پنج ثانیه.
۱۷. ص: حالا مطمئن شویم که همهچیز کاملاً درست است.
۱۸. دیزالو به س خالی. دو ثانیه. م ۱ پالتو و کلاه به تن دارد، از سایهٔ غربی بیرون میآید، پنج قدم جلو میرود و در مقابل سایهٔ شرقی بیحرکت میایستد. دو ثانیه. پنج قدم جلو میرود تا در سایهٔ شرقی ناپدید شود. دو ثانیه. با روبدوشامبر و شبکلاه از سایهٔ شرقی بیرون میآید، پنج قدم جلو میرود و در مقابل سایهٔ غربی بیحرکت میایستد. دو ثانیه. یک ربع چرخ بهراست میزند و پنج قدم جلو میرود تا در سایهٔ شمالی ناپدید شود. دو ثانیه.
۱۹. ص: همین است.
۲۰. دیزالو به م. دو ثانیه.»
حجم
۸۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۹۷ صفحه
حجم
۸۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۹۷ صفحه