کتاب تبارشناسی حسبه
معرفی کتاب تبارشناسی حسبه
کتاب تبارشناسی حسبه نوشتهٔ احمد صبحی منصور و ترجمهٔ عدنان فلاحی است. نشر نو این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی در باب بنیان تفتیش عقاید در خلافت عباسی.
درباره کتاب تبارشناسی حسبه
احمد صبحی منصور در کتاب تبارشناسی حسبه (الحسبه: دراسة أصولیة تاریخیة) بنیان تفتیش عقاید در خلافت عباسی را مورد بررسی قرار داده است. این کتاب موضوعی تاریخی و فقهی دارد و احمد صبحی منصور، اسلامشناس و محقق آن را به رشتهٔ تحریر درآورده است. اگر اشعار حافظ را خوانده باشید، بارها به واژهٔ «محتسب» برخورد کردهید محتسب، حسابگر و داروغهای بوده است که در کوچه و برزن میگشته تا به مردم امر به معروف و نهی از منکر کند و نگذارد مردم از حدود دینی بگذرند. حسبه از ریشهی احتساب میآید که در طول زمان بسته به هر دوره معنای متفاوتی داشته است. در این کتاب منظور از حسبه اصطلاحی شرعی است که به تمدن مسلمانان تعلق دارد و برای پاسخگویی به اوضاع اجتماعی و سیاسی مسلمانان به وجود آمده است. حسبه در لفظ شرعی به معنای این است که هنگامی که یکی از مسلمان گناهی مرتکب شد، فردی جایز است وارد عمل شود و حدود الهی را اجرا کند یا فرمان به اجرای آن بدهد. با مطالعهٔ این اثر با تمامی عقاید و نظریات این حوزه، بهویژه در خلافت عباسیان آشنا خواهید شد.
خواندن کتاب تبارشناسی حسبه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ اسلام و علاقهمندان به فقه اسلام پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تبارشناسی حسبه
«مصیبت حسین و خانوادهاش در کربلا مورد توجه ویژهٔ مورخین خصوصاً شیعه قرار گرفت. به طوری که مصیبت کربلا از مصیبت مدینهٔ منوره -وقتی سپاه امویان به رهبری مسلم بن عُقبة در ۲۶ ذیالحجة سال ۶۴ هق به آنجا تجاوز کرد- پررنگتر شد. الزُهری روایت میکند که سپاه اموی، سه شبانهروز، شهر مدینه را حلال اعلام کردند و هفت هزار نفر از بزرگان مدینه و اصحاب و ده هزار نفر از مابقی اهالیاش قتلعام شدند. علاوه بر آن، به زنان آزاد شهر [غیرکنیزان] هم تجاوز شد. و این چیزی است که کتب تاریخ طبری (۲۷۳/۴) و ابن اثیر (۱۰/۳) نقل کردهاند. ابن کثیر مورخ دربارهٔ این رخداد میگوید: «إنه حبلت ألف امرأة فی تلک الایام من غیرزوج: هزار زن در این ایام از کسانی غیر از شوهرانشان حامله شدند و خداوند داناتر است» (البدایة و النهایة، ۲۱۹/۸، ۳۷۲).
سپاه اموی پس از کشتار مدینه به سمت مکه حرکت کرد و حرم را با منجنیقهایی محاصره کرد که آتش پرتاب میکردند و کعبه آتش گرفت. و اهالی مکه نجات نیافتند مگر پس از رسیدن خبر مرگ خلیفه یزید بن معاویه و اختلاف امویان در میان خودشان. پس از اینکه امویان در اجتماع «الجابیة» بر سر حکومت مروان بن حکم به توافق رسیدند سپاه دیگری را [به مکه] گسیل داشتند که عبدالله بن زبیر را محاصره و در سال ۷۳ هق به قتل رساند؛ و رهبر امویان [در این جنگ] حجاج بن یوسف بود.
این قساوت مفرط در خونریزی، خلفای اموی را به چنان تکبر و نخوتی رساند که حتی نظر مسالمتآمیز را نیز تحمل نمیکردند. بعضی از مردم با حالت مسالمتآمیز نسبت به امرکردن خلیفه به تقوا جرأت مییافتند و به خلیفه میگفتند: «اِتّقِ الله» و خلیفه هم در برابر این سخن نرم میشد تا این سخن خداوند بر او منطبق نشود: «وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ: و چون به او گفته شود از خدا پروا کن نخوت وی را به گناه کشاند. پس جهنم برای او بس است و چه بد بستری است» (البقرة، ۲۰۶). خلیفه عبدالملک بن مروان از اینکه به او بگویند «اتق الله» ننگ داشت و به همین خاطر در مدینهٔ سال ۷۵ هق و بر فراز منبر نبی [علیهالسلام] تهدیدی جدی را برای کسی که او را به تقوا نصیحت کند، و اینکه او جز زبان شمشیر چیز دیگری نمیشناسد، اعلان کرد و گفت: «من بیماریهای این امت را بهجز با شمشیر مداوا نمیکنم... والله که بعد از این، هیچکس مرا به تقوای خدا دعوت نمیکند مگر اینکه گردنش را بزنم.» »
حجم
۱۸۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱۸۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه