کتاب پیک نیک
معرفی کتاب پیک نیک
کتاب پیک نیک نوشتهٔ ویلیام اینچ و ترجمهٔ ماندانا قهرمانلو است. انتشارات علمی و فرهنگی این نمایشنامهٔ آمریکایی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب پیک نیک
کتاب پیک نیک حاوی یک نمایشنامهٔ سهپردهای آمریکایی است. داستان این نمایشنامه در شهر کوچکی واقع در کانزاس در حیاطِ اشتراکی فلو اُوِنز و هلن پاتز میگذرد. این متن نمایشی برندهٔ جایزهٔ پولیتزر در سال ۱۹۵۳ میلادی بوده و داستان مرد جوانی را روایت میکند که ولگردی به نام «هال» است. هال وارد شهری کوچک در ایالت تگزاس میشود. او که بهدنبال کار آمده، با دختر زیبایی به نام «مح» روبهرو و عاشقش میشود. نمایشنامهٔ «پیکنیک» ترجمه شد؛ چون گفته شده است که صدایش از دورانی بسیار دور میآید، ولی همچنان خوشآوا و رساست. این نمایشنامه متعلق به دورانی است که نویسندههای آمریکا تحتتأثیر یک نسل قبل از خودشان یعنی «تورنتن وایلر» و «یوجین اونیل» بودند و از طرف دیگر، صدای نسل تازهشان یعنی «تنسی ویلیامز» و «آرتور میلر» تازه داشت به گوش میرسید. نمایشنامهٔ ویلیام اینچ در جایی بین این اسامی واقع شده است.
میدانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب پیک نیک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی آمریکا و قالب نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پیک نیک
«صحنۀ اول
صحنه: از نیمهشب گذشته. ماهِ کاملاً گِرد، و بزرگ و کامل شب چهارده در آسمان سرمهای تیره میدرخشد. پرتوی کمرنگی روی صحنۀ زیر ماه تابیده. خیلی زود صدای شورولت هاوارد را میشنویم که کنار خانه میایستد، بعد هاوارد و رزماری وارد صحنه میشوند؛ اول، رزماری. او خسته و کوفته، و بیحال و حوصله مثل افسردهها یکراست به طرف پلهها میرود، خودش را روی پلهها میاندازد، و به زحمت و با سختی و دشواری مینشیند. ابتدا نگران به نظر میرسد، بعد برای هاوارد کمی آه و ناله راه میاندازد، آه و نالههایی از سر درد.
هاوارد: خب عزیزم، اینم از این، اومدیم اینجا. دقیقاً برگشتیم سر جای اولمون.
رزماری: (فکرش جایی دیگر است) آااههه.
هاوارد: امشب خیلی باهام خوب و مهربون بودی، رزماری.
رزماری: آااههه.
هاوارد: به نظرت، خانم اُوِنز شک میکنه؟
رزماری: برام مهم نیست شک کنه.
هاوارد: آخه یه رییس باید مواظب حرف زدنش باشه. و بالاخره هر چی باشه تو هم یه معلمی. (با حالتی دستپاچه عازم رفتن میشود) خب دیگه، بهتره من برگردم گیلاسدره. صبح فردا باید مغازه رو باز کنم. شببهخیر، رزماری.
رزماری: آااههه.
هاوارد: (بوسهای سریع و آرام به گونۀ رزماری میزند) شببهخیر. شاید هم باید بگم، صبحبهخیر.
(آماده است، از صحنه خارج شود)»
حجم
۹۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه
حجم
۹۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه