کتاب شازده کوچولو
معرفی کتاب شازده کوچولو
کتاب شازده کوچولو نوشتهٔ آنتوان دو سنت اگزوپری و ترجمهٔ معصومه صفایی راد است. انتشارات کتابستان معرفت این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی داستانی فرانسوی که در سال ۱۹۴۳ منتشر شد و توجه جهانیان را به خود جلب کرد.
درباره کتاب شازده کوچولو
کتاب شازده کوچولو نوشتهٔ آنتوان دو سنت اگزوپری، در مقام سومین کتاب پرخوانندهٔ جهان در قرن اخیر قرار دارد. اگزوپری در این کتاب، داستان خلبانی را روایت کرده است که ناچار به فرود اجباری در صحرای آفریقا میشود. خلبان در این بیابان با پسربچهای متفاوت آشنا میشود و به سؤالهای عجیب او پاسخ میدهد. «شازده کوچولو» جزو کتابهای کمنظیر برای کودکان و شاهکاری جاویدان بهشمار میرود که به فلسفهٔ دوست داشتن و عواطف انسانی میپردازد. این کتاب محبوبترین کتاب منتخب قرن بیستم است. تحلیلهای زیادی از بزرگان اهل ادب برای این کتاب صورت گرفته و بعد از انجیل، پرفروشترین و پرخوانندهترین کتاب در دنیای غرب، در همهٔ کشورها و به همهٔ زبانها بوده است. این اثر داستانی اولین بار در سپتامبر سال ۱۹۴۳ در نیویورک منتشر شد و تا امروز به بیش از ۳۰۰ زبان ترجمه شده است.
خواندن کتاب شازده کوچولو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شازده کوچولو کتابی است که برای کودکان نوشته شده؛ با این وجود مطالعه آن را به همه افراد در ردههای مختلف سنی پیشنهاد میکنیم. بدون تردید مطالعه کتاب پیشرو اثر آنتوان دو سنت اگزوپری، شما را با فلسفه عمیق دوست داشتن آشنا میکند
درباره آنتوان دو سنت اگزوپری
آنتوان دو سنت اگزوپری یکی از مشهورترین نویسندگان تاریخ جهان است که با نوشتن کتاب شازده کوچولو، محبوبیتی جاودان برای خود خرید. این نویسنده هرگز اصراری برای اینکه یک اثر ادبی بیافریند نداشت، بلکه همیشه در تلاش بود تا روایت شخصی خود را بیان کند و مسائل را از دیدگاه خاص خودش ببیند و احتمالاً این موضوعْ رمزی از موفقیت او است؛ چراکه او بهواسطهٔ پروازکردن، یک حس ناب و متفاوت را تجربه و حضورش در سرزمینهای دیگر، افقهای دیدش را باز و گسترده کرده بود.
آنتوان دوسنت اگزوپری ۲۹ ژوئن ۱۹۰۰ در لیون، یکی از شهرهای فرانسه به دنیا آمد. او پدرش را در ۴سالگی از دست داد. از همان دوران تحصیل عشق به نوشتن در او جوانه زد و در سال ۱۹۲۵ یکی از داستانهایش به نام «مانون» را در یک نشریهٔ ادبی منتشر کرد، اما آنچه جوانهٔ عشق او به نوشتن را به درختی پربار بدل کرد، تجربهٔ پرواز و سفرکردن به سرزمینهای دیگر بود. با سفرکردن بود که او با مردم و فرهنگهای مختلف آشنا شد و در کتابهایش از آن تجربیات هم یاد کرد. اگزوپری در سال ۱۹۳۱ با زنی به نام کانسوئلو ازدواج کرد؛ بانویی تندمزاج و مبتلا به آسم که بعدا به شکل گل، در داستان شازده کوچولو سر برآورد؛ گلی که سرفه هم میکرد.
اگزوپری بهعنوان یک خلبان تجاری موفق کار میکرد. هواپیمای او در خطوط پست تجاری میان اروپا، آفریقا و آمریکای جنوبی در رفتوآمد بود. هنگامی که جنگ آغاز شد، او در شرایط سنی و وضعیت سلامتی مناسبی نبود که بتواند به ارتش بپیوندد؛ بااینحال به نیروی هوایی آزاد فرانسه در شمال آفریقا پیوست. هواپیمای او در ۳۱ ژوئیه ۱۹۴۴ در پروازی اکتشافی بر فراز دریای مدیترانه دچار سانحه شد. هرچند در گذشته حدس میزدند که او در حملهٔ آلمانها جان خود را از دست داده است، اما در نهایت و با پیداشدن لاشهٔ هواپیمای او، این فرضیه منتفی شد. احتمالاً هواپیما دچار نقص فنی شده بود. بههرحال اگزوپری عمر کوتاهی داشت، اما توانست با خلق کتابهای ارزشمند، به یکی از قهرمانان ملی فرانسه تبدیل شود.
معروفترین اثری که از آنتوان دوسنت اگزوپری به جا مانده است، داستان مشهور شاهزاده کوچولو است. او نوشتن این داستان را در سال ۱۹۴۱ آغاز کرد، با مداد و آبرنگ تصویرهای زیبایی برای آن آفرید و آن را در ۱۹۴۳ منتشر کرد. این کتاب مهم در سدهٔ بیستم عنوان سومین کتاب پرفروش جهان را از آن خود کرد. این کتاب حالا بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه فروخته و به ۱۰۰ زبان نیز ترجمه شده است. حال حساب اینکه چندبار مورد اقتباسهای سینمایی و انیمیشنی نیز قرار گرفته است با خودتان!
«هوانورد» داستان کوتاهی است که در سال ۱۹۲۶ در یک نشریه منتشر شد و بعد پایه و اساس کتاب «پیک جنوب» او را شکل داد. اگزوپری کتاب «زمین انسانها» را در سال ۱۹۳۹ منتشر کرد. «خلبان جنگ» هم نام کتابی است که در سال ۱۹۴۲ منتشر شد و شرح مأموریتی است که او در طول دوران جنگ در سال ۱۹۴۰ از سر گذرانده بود. «نامه به یک گروگان» کتاب دیگری است که در سال ۱۹۴۳ منتشر شد. از اگزوپری پس از مرگش نیز کتابهای بسیاری منتشر شد؛ کتابهایی مانند قلعه (۱۹۴۸)، نامههای جوانی و دفترچهها (۱۹۵۳)، نامهها به مادر (۱۹۵۵)، نوشتههای جنگ (۱۹۸۸) و مانون رقاص که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد.
آنتوان دوسنت اگزوپری جوایز و افتخارات زیادی را هم از آن خود کرد. او نشان لژیون دونور و جایزهٔ فمینا را در سال ۱۹۲۹ از آن خود کرد و ۱۰ سال بعد جایزهٔ بزرگ رمان فرهنگستان فرانسه را در سال ۱۹۳۹ گرفت. جایزهٔ کتاب ملی آمریکا در سال ۱۹۴۰ و ۲ نشان صلیب جنگ یکی در سالهای ۱۹۴۰ و دیگر در ۱۹۴۴ پس از مرگش دریافت کرد که به پاس زحمات او در جنگ جهانی و حضورش در نیروهای متفقین به او اهدا شد. در سال ۲۰۰۸ بنیاد اگزوپری با حمایت بنیاد فرانسه و همچنین اعضای خانواده و دوستداران او تأسیس شد. اهداف این بنیاد، اجرای پروژههای مختلف در سراسر جهان برای کمک به جوانان برای دستیابی به آیندهای بهتر بوده است؛ جوانهایی که در محیطهای خشن و با شرایطی نامطلوب زندگی میکنند.
بخشی از کتاب شازده کوچولو
«بنابراین هفتمین سیاره زمین بود.
زمین یه سیارهٔ معمولی و پیشپا افتاده نبود. حدود صد و یازده پادشاه رو روی اون شمردم (پادشاههای سیاه پوست از قلم نیفته.) هفتهزار جغرافیدان، نهصدهزار تاجر، هفت میلیونونیم آدم مَلَنگ، سیصد و یازده میلیون خودپسند و در مجموع دو میلیارد آدمبزرگ!
برای اینکه بخوام یه مقیاسی واسه بزرگی بهتون بدم، اینطور بگم که قبل از اختراع برق، روی شش تا قاره، سرجمع باید خرج یه لشکر چهارصد و شصت و دوهزار و پونصد و یازده نفری روشنکننده چراغ رو میدادیم که از دور صحنهٔ خیلی قشنگی رو درست میکردن. حرکت این لشکر مثل بازیگرهای باله تو اپرا بود. اول نوبت روشنکنندههای چراغ تو زلاندنو بود. بعد استرالیا. بعد همینکه اونها چراغهاشون رو روشن میکردن و میرفتن میخوابیدن، نوبت اجرای روشنکنندههای چراغ چین و سیبری میرسید. بعد اونها هم پشت صحنه غیبشون میزد و نوبت روشنکنندههای چراغ روسی و هندی میرسید. بعد از اونها، آفریقا و اروپا، بعدش هم آمریکای جنوبی و آمریکای شمالی. هیچوقت هم اونها دستور ترتیب ورود به صحنه رو اشتباه نمیکردن. خیلی باشکوه بود!
فقط تک روشنکنندهٔ چراغ قطب شمال و یه دونه همکارش تو قطب جنوب، زندگیشون رو عاطل و باطل میگذروندن. اونها فقط دوبار توی سال کار میکردن.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
نظرات کاربران
😒🥴. داستان عشقی خواستین، برین داستان شمس و مولانا و.. را بخونید. اینا چیه دیگه.
بی محتوا ترین داستانی بود که تا حالا خواندهام. علیرغم شهرت زیادش هیچ چیزی برای گفتن نداشت. مشتی توهم سر هم کرده بود. واقعا حیف وقت که صرف خوندن این جور کتابها بشه.