کتاب دیگه عذرخواهی نکن دختر
معرفی کتاب دیگه عذرخواهی نکن دختر
کتاب دیگه عذرخواهی نکن دختر نوشتهٔ ریچل هالیس و ترجمهٔ افسانه اکبرزاده مقدم و ویراستهٔ پریوش طلایی است و انتشارات نسل نواندیش آن را منتشر کرده است. با این راهکار بدون شرم و خجالت به اهداف خود برسید.
درباره کتاب دیگه عذرخواهی نکن دختر
وقتی بفهمید میتوانید فارغ از طرز فکر اطرافیان به خواستههای خود برسید، بسیار احساس آزادی و قدرت خواهید کرد.
رؤیای شما هرچه باشد، مختص شماست. وقتی دیگر تأییدطلب نباشید، به اجازهٔ دیگران نیاز ندارید. درواقع، وقتی متوجه میشوید لازم نیست برای کسی دلیل بیاورید، از همان روز هویت اصلی خود را در آغوش خواهید کشید. نمیگوییم بداخلاق و بیادب بشوید و هدفتان را به رخ دیگران بکشید تا خودتان را ثابت کنید. منظور این است بر رؤیاهایتان تمرکز کنید، زحمت بکشید، وقت بگذارید و دیگر عذاب وجدان نخواهید داشت!
متأسفانه بیشتر مردم اصلاً چنین رفتاری را در پیش نمیگیرند، مخصوصاً خانمها که با خودشان بیرحماند و پیش از تلاش خود را منصرف خواهند کرد.
آدمها ظرفیتهای نهفته دارند؛ اما میترسند به خودشان فرصت بدهند. همین حالا بسیاری از خوانندگان این کتاب ایدههایی بینظیر دارند و میتوانند دنیا را تغییر بدهند... فقط کافی است شجاعت داشته باشند.
رؤیا همواره با سؤالپرسیدن شروع میشود و سؤالها اینگونهاند:
اگر ادامه تحصیل بدهم، چه میشود؟
اگر امتحان کنم و فلان وسیله را بسازم، چه میشود؟
اگر خود را مجبور کنم تا مسافتی بیشتر بدوم، چه میشود؟
اگر به شهری جدید اسبابکشی کنم، چه خواهد شد؟
اگر بتوانم نظام درسی را تغییر دهم، چه میشود؟
خداوند این خواسته را بنا به چه دلیلی در قلبم نهاده است؟
اگر بتوانم حساب بانکیام را افزایش بدهم، چه خواهد شد؟
اگر بتوانم کتابی مفید بنویسم، چطور؟
کتاب دیگه عذرخواهی نکن دختر به شما میآموزد چطور به خواستههایتان برسید.
خواندن کتاب دیگه عذرخواهی نکن دختر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ دختران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دیگه عذرخواهی نکن دختر
«نه، راستش را میگویم. من یکی از آن بچههای بداقبالی بودم که دندان شیریشان نمیافتد. دندانهای شیریام بهجای اینکه در کمال احترام جای خود را به دندانهای اصلیام بدهند، همانجا به زندگی زیبای خود ادامه میدادند؛ اما دندانهای اصلیام اصلاً اهمیت نمیدادند و داشتند بهزور جای خود را باز میکردند، درنتیجه من مانند کوسه دو ردیف دندان داشتم.
همین زمان تصمیم گرفتم چتریهایم را با قیچی آرایشی پدرم کوتاه کنم. حالا باید کمی انصاف داشته باشم، آن موقع هم میدانستم که این تصمیم چندان هم عاقلانه نیست. بهشدت پیرو اصول و قواعد خودم بودم، هنوز هم هستم و کوتاهکردن موهایم در یازدهسالگی شبیه عمل قلب باز با انواع چاقوها و چنگالهای نقره بود. این کار را به شما توصیه نمیکنم؛ اما چتریها داخل چشمهایم میرفتند و اعصابم را خرد میکردند. همانقدر که پیرو قوانین خودم هستم، مسئولیت کارهایم را نیز به عهده میگیرم، بنابراین تلاش کردم با این مسئله کنار بیایم. وقتی پدرم متوجه شاهکارم شد، تلاش کرد چتریهای نامرتبم را دوباره اصلاح کند. متأسفانه مهارت آرایشگری او بهتر از خودم نبود. پدرم وسواسی بخصوص داشت... در نظر او تمام خطوط باید با یکدیگر هماندازه باشند. همینطور موهایم را کوتاه و کوتاهتر کرد تا اینکه همقد مژههایم شدند. با دیدن عکسهای کلاس پنجمم آه میکشم.
گفتم که آن روزها ابروهایم را هم برداشتم؟ هنوز بلد نبودم چطور باید این کار را انجام بدهم. فقط میدانستم که دیگر نمیخواهم ابروهای پیوسته داشته باشم، تیغ اصلاح خواهر بزرگترم را برداشتم و آن را وسط پیشانیام کشیدم، فکر میکردم بهترین راه است.»
حجم
۲۶۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۲۳ صفحه
حجم
۲۶۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۲۳ صفحه
نظرات کاربران
همه ی کتاب هاشون در بازه زمانی که مطالعه کردم برام فوقالعاده بودن و خیلی بهم کمک کردن پیشنهاد میکنم بخونید ، فرقی نمیکنه تو چه وضعیتی باشین به نظرم پشیمون نمیشین، خودت باش دختر هم عالی بود