کتاب وقتی هیجان ها رم می کنند
معرفی کتاب وقتی هیجان ها رم می کنند
کتاب وقتی هیجان ها رم می کنند نوشتهٔ سیدمحسن فاطمی و ویراستهٔ امیرحسین حیدری و الهام اثنی عشری است. انتشارات سایه سخن این کتاب در حوزهٔ روانشناسی را منتشر کرده است.
درباره کتاب وقتی هیجان ها رم می کنند
هیجانها بخش اعظم زندگی ما را در بر میگیرند. حضور مستقیم و غیرمستقیم هیجانها را میتوان در دو تمامی زمینههای استدلال، عقلانیت و براهین عقلانی دید. سیدمحسن فاطمی در کتاب وقتی هیجان ها رم می کنند به نقش مهم هیجانها در رفتار انسان پرداخته و هوش هیجانی را از ابعاد مختلف بررسی کرده است. بر مبنای مطالعات و پژوهشهای جدید، فقدان هوش هیجانی آثار مخربی در زمینههای فردی و اجتماعی دارد. تقویت هوش هیجانی میتواند زمینهساز موفقیتهای بزرگی برای هر فرد باشد. آموزش هوش هیجانی بستر مناسبی برای تقویت تعاملات میانفردی، تقویت مذاکره، رشد شخصیت و تقویت عملکرد و کارایی فردی، اجتماعی و گروهی فراهم میآورد. کتاب «وقتی هیجان ها رم میکنند» در سه فصل به بررسی هوش هیجانی، روانشناسی مذاکره و مسائل مرتبط به آن و تحلیل شخصیت در سازمان میپردازد.
خواندن کتاب وقتی هیجان ها رم می کنند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ روانشناسی بهویژه حوزهٔ هوش هیجانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب وقتی هیجان ها رم می کنند
«بهرغم اینکه فروید خود را یکی از نوابغ دانش روانشناسی معرفی کرده است، امروزه کمتر کسی با دیدگاههای او موافق است. عمدهترین انتقادات به دیدگاه روانپویشی بهشرح زیر است:
- آزمودن این نظریات بسیار دشوار است. از نظر روانشناسان تجربی و تجربهگرا، یکی از مشکلات عمدهٔ نظریات روانپویشی این است که نمیتوان مفاهیمی از قبیل نهاد، ناخودآگاه، تضادهای ناخودآگاه و... را در معرض آزمون تجربی قرار داد. از سوی دیگر، اندیشمندانی مانند پل ریکور این انتقاد را وارد نمیدانند و معتقدند نفی اندیشههای روانپویشی در حوزهٔ دستگاههای فلسفی میسر است. بهعبارتدیگر، اثبات یا ابطال تجربیِ نظریاتِ روانپویشی نادرست است؛ چرا که نقد، تحلیل، اثبات یا ابطال این نظریات باید در دستگاه متناسب با آن (یعنی دستگاههای فلسفی) صورت پذیرد. برای اثبات یا ابطال این نظریات باید از آن دسته از رهیافتها و دستگاههای فلسفی استفاده کرد که سنخیت و رابطهٔ ذاتی مشخصی با این نظریات دارند.
- برخی از منتقدان به این نکته اشاره میکنند که این تئوریها (بهویژه دیدگاه فروید) بیشازحد به نیروهای بیولوژیکی و ناخودآگاه میپردازد. امروزه بسیاری از روانشناسان بر این باورند که فروید به یادگیری و فرهنگ و نقش سازندهٔ آنها در شخصیت توجه کافی نداشته است.
- برخی منتقدان میگویند دیدگاههای روانپویشی فاقد شواهد و براهین کافی است. بخش عمدهٔ دیدگاههای فروید مبتنی بر مطالعهٔ موردی روی بیماران بزرگسال بود. بهعلاوه، بیماران فروید نمایانگر نمونهٔ کوچکی از انسان هستند؛ یعنی زنان طبقهٔ بالای شهر وین که مشکلاتی جدی با انطباق و سازگاری داشتند.
- بسیاری از روانشناسان (ازجمله کارن هورنای) دیدگاههای فروید دربارهٔ زنان را تخطئه میکنند و آنها را مستهجن و ذلیلکننده میدانند.
- فقدان مطالعات بینفرهنگی از دیگر مشکلات دیدگاه فروید است. دیدگاههای فروید فقط بر عوامل فیزیولوژیکی تکیه دارند و تعیینکنندههای متنوع و متفاوت فرهنگی را نادیده میگیرند.
البته در کنار همهٔ این نقدها و چالشها باید به یاد داشت که تأکید فروید بر ناخودآگاه و تأثیر آن بر رفتار، افقهای بسیار گسترده و در عین حال مفیدی بر دانش روانشناسی گشوده است. نکات برجستهٔ دیدگاه فروید عبارتند از: تضاد بین «نهاد»، «من» و سازِکارهای دفاعیِ برخاسته از آن؛ تشویق گفتوگوی باز دربارهٔ مسائل و موضوعات جنسی در دورهٔ ویکتورین و ایجاد و گسترش روانتحلیلی (یا روانکاوی) که یکی از اَشکال مهم درمان به شمار میآید.»
حجم
۲۵۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۹ صفحه
حجم
۲۵۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۹ صفحه