کتاب تجربه پلبینی
معرفی کتاب تجربه پلبینی
کتاب تجربه پلبینی نوشتهٔ مارتین براو و ترجمهٔ فواد حبیبی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر در باب تاریخی ناپیوسته از نبرد برای آزادی است.
درباره کتاب تجربه پلبینی
کتاب تجربه پلبینی (The Plebeian Experience) به موضوع فلسفه، کالبدشکافی فلسفی و آمیختن بدیعِ تاریخ پرداخته است. این کتاب همچون خودِ تجربهٔ «پلبینی»، تجربهای است زنده، پویا و شوقبرانگیز که در محل تلاقی تاریخ، تفکر و سیاستْ بخشی از راهگشاترین آموزههای تاریخ، تفکر و سیاست را در طریق رهایی و آزادی انسان از نظم سلطه به کار میگیرد؛ تا بهمدد کالبدشکافی فلسفی قسمی تاریخ ناپیوسته، باری دیگر یادآور شود که چه اندازه گذشتهْ امری است بالفعل، حاضر و کنونی. کتاب «تجربه پلبینی» با در هم آمیختن بدیع تاریخ، سیاست و تفکر، نهفقط تاریخ بلکه امر حاضر را نیز پروبلماتیزه کرده است.
خواندن کتاب تجربه پلبینی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب فلسفه، کالبدشکافی فلسفی و آمیختن بدیعِ تاریخ پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تجربه پلبینی
«احزاب همچنین سازمانهایی «تمامیتنگر» هستند. از دید اوستروگورسکی، «تمامیتنگری» به این واقعیت اشاره دارد که این احزاب برای تمامی موضوعات مطرح در سپهر سیاسی، از مسائل کشاورزی گرفته تا مسائل اجتماعی و سیاست خارجه، پاسخهایی فراهم میکنند. ماهیت «فراگیر»(۱۴) احزاب دال بر این است که عضویت در یک حزب به معنای تبعیت از تمامی موضعگیریهایی است که حزب اتخاذ میکند. در نتیجه آزادی عمل مبارزان بهشدت محدود میشود. مضاف بر این، پیامد تمامیتنگری, طرد موضوعاتی از بحث عمومی است که در قالب مقولههای سیاسی مورد تعریف احزاب قرار نمیگیرند. بدینسان بحث سیاسی تضعیف میشود و «بحثهای اجتماعی واقعی»(۱۵) اغلب خارج از چارچوبهای بحثهای احزاب سیاسی شکل میگیرند. تحمیل نوعی شقاق سیاسی مصنوعی، از طریق حذف موضوعات گوناگونی که غیرسیاسی شمرده شدهاند، به سیاستزدایی منجر میشود.
دیوانسالاری، یعنی سومین عنصر سازندۀ پیکربندی سیاسی مسلط بر مدرنیته، نیز با ملزومات و نیازهای حکومت نمایندگی و احزاب سیاسی همنوایی دارد. پدید آمدن حکومت نمایندگی موجب رشد دیوانسالاری شد، چیزی که برای این شکل از حکومت «قالب و ثبات عملی» ای را فراهم ساخت که به منظور متأثر ساختن سپهر عمومی در درازمدت و آیندۀ دور بدان نیاز داشت. در واقع، حکومت نمایندگی بهمنزلۀ بیانی از آرزوها، امیال و رضایت جمع ( مردم)، باید «ابزاری در اختیار داشته» باشد که بدان مجال دهد تا برنامۀ اصلی خویش را در رابطه با اجتماع محقق سازد. (۱۶) بهعلاوه دیوانسالاری، به تناسب احزابی سیاسی که یکی پس از دیگری به قدرت میرسند، شرایطی فراهم میآورد که وقتی حزبی جدید قدرت را به دست میگیرد، کماکان از برنامۀ سیاسی کلی دیوانسالاری تبعیت کند. لازم است دولت ابزارهای اجرایی مورد نیاز را جهت دستیابی عملی به برنامههای احزاب در اختیار داشته باشد. لذا دیوانسالاریهای بزرگ با توجه به انگیزۀ مضاعف حکومت نمایندگی و احزاب سیاسی، قادر بودهاند سهم گستردهتری به نسبت قرن نوزدهم به خویش اختصاص دهند.
کلود لوفور در جستاری با عنوان «دیوانسالاری چیست؟» چنین تعریفی از آن به دست میدهد: «گروهی که تمایل دارد وجه مشخصی از سازماندهی را حاکم کند که در شرایطی معیّن تکوین مییابد و به سبب وضعیت اقتصادی و توسعۀ فنی میبالد, اما چیستی آن، بالذات، تماماً متکی به نوع خاصی از فعالیت اجتماعی است.» در هستۀ عملکردهای دیوانسالارانه, یک «نوع مشخص از رفتار» نهفته است به نحوی که «دیوانسالاری تنها به واسطۀ دیوانسالاران و قصد و نیت جمعیشان برای تأسیس جهانی متمایز از گروههای تحت سلطه پدید میآید، نیتی در راستای مشارکت در قدرت اجتماعیشده و تعریف خود با عنایت به رابطه با یکدیگر در چارچوب سلسلهمراتبی که جایگاهی مادی یا منزلت برای هر کدام فراهم میکند». (۱۷) «رفتارهای اجتماعی» آن چیزی است که جوهر پدیدۀ دیوانسالارانه را تعریف میکند. اما ( به هیچ وجه) نمیتوان رفتارهای مذکور را به مجموعِ رفتارهای فردی کارمندان دولت فروکاست. دیوانسالاری را باید نه در ارجاع به این یا آن کارمند دولتی خاص بلکه در تمامیت آن درک کرد.»
حجم
۵۴۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۷۳ صفحه
حجم
۵۴۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۷۳ صفحه