کتاب به رنگ پاییز زهرا اخوان پاکدهی + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب به رنگ پاییز

کتاب به رنگ پاییز

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب به رنگ پاییز

کتاب الکترونیکی «به رنگ پاییز» نوشتهٔ زهرا اخوان‌پاکدهی و با ویراستاری اسکندر متقی‌زاده، روایتی داستانی بر اساس واقعیت‌های تاریخی و اجتماعی ایران در اوایل قرن ۱۴ است. نشر ندای الهی آن را منتشر کرده است. این اثر با نگاهی به زندگی زنان و خانواده‌ها در بستر حوادث اجتماعی و قحطی، قصهٔ دختری به نام «جیران» را روایت می‌کند که درگیر فقدان، جدایی و انتخاب‌های دشوار می‌شود. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب به رنگ پاییز

«به رنگ پاییز» اثری داستانی است که با الهام از واقعیت‌های تاریخی، زندگی خانواده‌ای ایرانی را در سال‌های پرآشوب اوایل قرن ۱۴ روایت می‌کند. زهرا اخوان‌پاکدهی در این کتاب، با تمرکز بر شخصیت «جیران»، دختری خردسال، به فرازونشیب‌های زندگی او پس از مرگ مادر و درگیرشدن با بحران‌های خانوادگی و اجتماعی می‌پردازد. داستان در قالب رمان و با زبانی روایت‌محور، فضای خانه‌های سنتی، روابط خانوادگی، و تأثیر وقایع تاریخی مانند قحطی و جنگ جهانی را بازتاب می‌دهد. ساختار کتاب مبتنی بر روایت اول‌شخص است و خواننده را با جزئیات زندگی روزمره، احساسات و دغدغه‌های شخصیت‌ها همراه می‌کند. این اثر نه‌تنها به مسائل فردی و خانوادگی می‌پردازد، بلکه تصویری از جامعهٔ آن دوران و چالش‌های زنان و کودکان ارائه می‌دهد. «به رنگ پاییز» با تکیه‌بر واقعیت‌های اجتماعی، تصویری ملموس از زندگی در بستر تاریخ معاصر ایران ترسیم کرده است.

خلاصه داستان به رنگ پاییز

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان «به رنگ پاییز» با روایت زندگی «جیران»، دختری شش‌ساله، آغاز می‌شود که در سال ۱۲۹۰ خورشیدی همراه مادرش «آنا» و برادرش «بایرام» در خانه‌ای قدیمی زندگی می‌کند. حادثه‌ای تلخ با نیش حشره‌ای ناشناس مادر خانواده را بیمار می‌کند و پس از روزها رنج و تلاش بی‌ثمر برای درمان، آنا از دنیا می‌رود. این فقدان، جیران و بایرام را در معرض تصمیم‌گیری بزرگ خانواده قرار می‌دهد: سرپرستی جیران باید به پدرش «آتا» سپرده شود یا نزد برادرش بماند؟ در ادامه، جیران با جدایی از خانهٔ مادری و ورود به خانهٔ پدر و نامادری، با احساس غربت و دلتنگی دست‌وپنجه نرم می‌کند. او به تدریج به محیط جدید عادت می‌کند و با حمایت جواهر (نامادری) و آتا، مسیر تازه‌ای در زندگی‌اش شکل می‌گیرد. اما این آرامش دوام چندانی ندارد؛ مرگ آتا، بحران قحطی و فقر، و فشارهای اجتماعی، جیران را دوباره در معرض انتخاب‌های دشوار قرار می‌دهد. در این میان، ازدواج برادرش و تغییرات خانوادگی، جیران را با مفهوم استقلال، بلوغ و مسئولیت آشنا می‌کند. داستان با ورود شخصیت‌هایی جدید و پیشنهاد ازدواجی غیرمنتظره، جیران را در برابر تصمیمی سرنوشت‌ساز قرار می‌دهد که آینده‌اش را رقم خواهد زد. روایت کتاب، پیوسته میان امید و ناامیدی، دلبستگی و جدایی، و تلاش برای بقا در شرایط سخت، حرکت می‌کند.

چرا باید کتاب به رنگ پاییز را بخوانیم؟

این کتاب با روایت زندگی دختری در بستر حوادث تاریخی و اجتماعی، تصویری ملموس از تأثیر فقدان، فقر و بحران‌های خانوادگی بر سرنوشت افراد ارائه می‌دهد. «به رنگ پاییز» با جزئیات دقیق و فضاسازی قوی، خواننده را به دل خانه‌های سنتی و کوچه‌پس‌کوچه‌های ایران قدیم می‌برد و تجربه‌ای عاطفی و انسانی از مواجهه با رنج، امید و انتخاب را پیش‌روی مخاطب می‌گذارد. مواجهه با شخصیت‌هایی که در شرایط دشوار، برای حفظ پیوندهای خانوادگی و کرامت انسانی تلاش می‌کنند، از ویژگی‌های شاخص این اثر است. همچنین، کتاب به موضوعات مهمی چون نقش زنان، سرپرستی کودکان، و تأثیر وقایع تاریخی بر زندگی روزمره می‌پردازد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های اجتماعی، داستان‌های تاریخی و روایت‌هایی با محوریت زنان و خانواده مناسب است. همچنین کسانی که دغدغهٔ شناخت زندگی در ایران قدیم، تأثیر بحران‌های اجتماعی بر سرنوشت افراد، و تجربهٔ بلوغ و استقلال در شرایط دشوار را دارند، از خواندن این اثر بهره خواهند برد.

بخشی از کتاب به رنگ پاییز

«با صدای فریاد آنا (مادر)، دست از لی‌لی کردن و شیطنت و دویدن دور حوض پنج‌تا برداشتم. به دنبال صدای نالانش دور تا دور حیاط چشم چرخاندم. قالیچه‌ها و گلیم‌ها روی نردهٔ ایوان آویزان بودند و هنوز گرد و خاک حاصل از تکانده‌شدنشان توسط آنا به مناسبت خانه‌تکانی عید، توی هوا معلق بود. برادرم بایرام آن طرف حیاط، در حالی که تا چند لحظه پیش مشغول میخ و چکش زدن به نردبان چوبی بود، با شنیدن صدای آنا خشکش زده و آب دهان قورت می‌داد. خانه پا تند کرد. سوز سرمای روزهای آخر زمستان سیلی محکمی روی صورتم نشاند و من را به خودم آورد. پشت سر بایرام دویدم. به داخل خانهٔ برهم‌ریخته رسیدم. آنا یک دستش را به صندوق چوبی آویزان کرده بود و سعی داشت با کمک گرفتن از آن بایستد اما تلاشش بی‌فایده بود. بایرام زیر بال و پرش را گرفت و گفت: خدا مرگم بده آنا... نکنه پات شکسته؟... چقدر گفتم بالا بلندی نرو و کارهای مردانه را به من بسپار. آنا در حالی که صورتش از درد مچاله شده بود و رنگش به زردی می‌گرایید گفت: اینجا نمونین... برین بیرون... جیران رو ببر بیرون... ندیدم چی پام رو گزید ولی غلط نکنم مار بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۸۲ صفحه

حجم

۲٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۸۲ صفحه

قیمت:
۹۲,۰۰۰
تومان