کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ زیبایی شناسی آلمانی در قرن هجدهم
معرفی کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ زیبایی شناسی آلمانی در قرن هجدهم
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ زیبایی شناسی آلمانی در قرن هجدهم نوشتهٔ پل گایر و ترجمهٔ سیدمسعود حسینی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ جلد ۳۰ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد».
درباره کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ زیبایی شناسی آلمانی در قرن هجدهم
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ زیبایی شناسی آلمانی در قرن هجدهم (18th Century German Aesthetics The Stanford Encyclopedia of Philosophy) جلد ۳۰ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد» است. افلاطون در کتاب «جمهور» ارزش تعلیمی صور متعددی از هنر را زیر سؤال برد وارسطو در پارههای بهجامانده از کتاب «بوطیقا» از آنها دفاع کرد و زیباییشناسی بیآنکه نامی داشته باشد، بخشی از فلسفه بود. از نظر افلاطون هنرها از حیث شناختی بیمصرف هستند و جز بدهبستان تصاویر خشکوخالی امور جزئی، بهجای حقایق کلی کاری نمیکنند، اما ارسطو از هنرها در برابر اتهام افلاطون دفاع و استدلال کرد که دقیقاً هنر، یا دستکم شعر است که حقایقی کلی را بهآسانی و به صورتی فهمپذیر بیان میکند. از طرف دیگر، اگر تجربه هنرها بتواند پرده از برخی حقایق اخلاقی مهم بردارد، در پرورش اخلاق نیز، که دیگر محور تردیدهای افلاطون بود، نقش مهمی میتواند داشته باشد. در قرن هجدهم دو پاسخ دیگر به افلاطون داده شد. پل گایر در این کتاب به شرح تاریخچهٔ تعامل میان نظریهٔ سنتی تجربهٔ زیباییشناسانه همچون صورت خاصی از شناخت حقیقت و نظریههای متأخر تجربهٔ زیباییشناسانه همچون بازی آزادانهٔ قوای شناختی (و گاه سایر قوای ذهنی) و همچون نوعی تجربهٔ غیرمستقیم عواطف در آلمانِ قرن هجدهم پرداخته است.
دانشگاه استنفورد انتشار این دانشنامه را در سال ۱۹۹۵ میلادی آغاز کرد. پس از مدتی متن کامل مقالات را در اینترنت در دسترس علاقهمندان قرار داد. کسانی که در تدوین این دانشنامهٔ بزرگ نقش دارند، از استادان و مؤلفان بهنام در حوزهٔ فلسفه هستند. این دانشنامه به سرپرستی دکتر «ادوارد ن. زالتا» صدها مدخل دارد و یکی از بهترین راهها برای آشنایی مقدماتی با مباحث فلسفی است. «مسعود علیا» در سال ۱۳۹۲ با همکاری انتشارات ققنوس، تصمیم به ترجمهٔ بعضی از مدخلهای این دانشنامه گرفت. او بههمراه مترجمانی نامآشنا آخرین ویراست مقالات دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد را با حفظ سبک و زبان به پارسی برگرداند. انتشارات ققنوس این مجموعه را با کسب اجازه از گردانندگان این دانشنامه (بهویژه دکتر زالتا) منتشر کرده است. عناوین بعضی از این جلدها عبارت است از «مفهوم شر»، «فلسفهٔ دین»، «عقل به روایت کانت»، «زیباییشناسی فمینیستی»، «ژاک لکان»، «اخلاق ارسطو»، «باروخ اسپینوزا»، «فیشته» و «پدیدارشناسی».
خواندن کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ زیبایی شناسی آلمانی در قرن هجدهم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ هنر و علاقهمندان به مبحث زیباییشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ زیبایی شناسی آلمانی در قرن هجدهم
«کانت اظهار میدارد که جستجوی ایدئال زیبایی چیزی نیست که نفْس ِ منطق ذوق آن را آغاز کند، بلکه چیزی بیرون از ذوق آغازگر آن است، یعنی قوه عقل: «سرنمون ذوق ... بر ایده نامتعین عقل از نوعی بیشینه مبتنی است». بنا بر استدلال وی آن زیبایی که باید برایش ایده [یا ایدئالی۴۰۹] بجوییم ممکن نیست زیبایی مبهمی باشد، بلکه باید نوعی زیبایی وجود داشته باشد که مفهومی از غائیت عینی، آن را مشخص کرده باشد. در نتیجه، نباید متعلق به موضوع حکم ذوقی کاملاً محضی باشد، بلکه باید به موضوع حکم ذوقیای تعلق داشته باشد که تا اندازهای عقلانی است (۳-CPJ, ۱۷, ۵:۲۳۲).
این بدان معناست که ایدئال زیبایی نوعی زیبایی وابسته است، نه قسمی زیبایی آزاد. کانت سپس استدلال میکند که در چنین ایدئالی دو مؤفه وجود دارد، یعنی غایت یا هدفی که به شکلی منحصربهفرد ارزشمند است و فرانمود زیباییشناسانهای از این غایت یا هدف که به شکل منحصربهفردی مناسب است. او در گام بعدی استدلال میکند که «تنها انسان ظرفیت آن را دارد که ایدئالی از زیبایی داشته باشد»، زیرا «انسانیت در شخص او، به منزله خرد، یگانه عین در میان کلیه اعیان موجود در جهان است که ظرفیت ایدئال کمال را دارد» (ibid., ۵:۲۳۳). به عبارت دیگر، مطابق با عقل (عملی)، انسان یگانه چیزی است که ارزش نامشروط دارد. اما برای آنکه این ایدئال، ایدئالی از زیبایی باشد، ارزش اخلاقی منحصربهفرد انسانیت باید فرانمودی بیرونی بیابد که به نحوی از انحا برایش مناسب است، اگرچه اینگونه نیست که مطابق با قاعدهای با آن مرتبط شده باشد. این فرانمود در زیبایی «پیکر انسان» پیدا میشود، که مقرون است به «خیر اخلاقی در ایده غائیت اعلی ــ خیر بودنِ نفس، یا خلوص، یا توان، یا متانت، یا نظایر اینها» ــ [اما] نه موافق با هیچ قاعدهای، بلکه صرفاً به «نیروی عظیم تخیل» (ibid., ۵:۲۳۵). تخیل بهواقع از دو حیث دخیل است: نخست از آن رو که راهی وجود ندارد که از مفاهیم محض یا به وسیله روندی مکانیکی (که تنها میتواند «درستی نمایش نوع» را به دست دهد) آنچه را در پیکر انسان زیبا محسوب میشود استنباط کنیم؛ پس، ایدئال زیبایی بیشینه را تنها میتوان با عمل تخیل زیباییشناسانه آفرید؛ و دوم، از آن رو که قاعدهای وجود ندارد که بگوید ارزش اخلاقی باید در نمود بیرونی جلوهگر شود یا نمود بیرونی را میتوان جلوهای از ارزش اخلاقی تعبیر کرد، بلکه این پیوند را هم تخیل باید بیافریند.»
حجم
۲۹۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
حجم
۲۹۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه