کتاب مردی که منم
معرفی کتاب مردی که منم
مردی که منم اولین تجربههای مهران رحمانی در غزلسرایی و کلاسیک سرایی است. او در بیشتر غزلهایش از زبانی روان و بیانی قابل فهم برای مخاطب عام استفاده کرده و در بیشتر مضامین و غافلگیریهای مرسوم در شعر، سربلند بیرون آمده است.
گاهی زبانش فاخر میشود، گاهی محاوره و گاهی دوستانه. فضا و سبک غزلهای او مانند بسیاری از غزلهای عصر اوست. اما با این حال در چند غزل نشان داده که تلاش دارد تا نوآوریهایی در فرم و ساختار داشته باشد.
مخاطب غزل این کتاب را به خاطر تواناییهایی شاعر در ارائهی مضامین و دغدغههایش دوست خواهد داشت. این کتاب شامل ۳۸۷ شعر است.
خواندن کتاب مردی که منم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه دوستداران شعر معاصر و غزل فارسی را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.
شعری از کتاب مردی که منم
ببُر پدر که خودم خواستم گلو باشم
که شاعرانهترین کسر آبرو باشم
زنانه خسته شوم مثل مرد گریه کنم
تمام عمر برای خودم هوو باشم
ببر که راه فراری نمانده غیر از مرگ
نخواه دربهدر این هزارتو باشم
تو از شکستن پلهای پشت سر گفتی
که من مراقب پلهای پیش رو باشم
ببر که اردک غمگین در دلِ گنداب
ببر که من شاید بعد مرگ قو باشم
که باز آبیِ دریاچه را بغل کنم و
پر از امید، پر از عشق و آرزو باشم
ببر گلوی ظریف مرا، به مو بندم
نخواه تا ابد اینگونه بندِ مو باشم
چقدر از تو بترسم؟ چقدر شبها را
پناه برده به ناامنیِ پتو باشم؟
چقدر دیو سیاهِ جهان من باشی؟
چقدر پیرو این دیو تندخو باشم؟
.
مرا نکشتی و گفتی که دوستم داری
مرا ببخش پدرجان شبانه میکشمت
حجم
۷۷۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۰ صفحه
حجم
۷۷۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۰ صفحه