کتاب بوطیقای ساختارگرا
معرفی کتاب بوطیقای ساختارگرا
کتاب بوطیقای ساختارگرا نوشتهٔ تزوتان تودوروف و ترجمهٔ محمد نبوی است. نشر بی گاه این کتاب در حوزهٔ زبانشناسی را منتشر کرده است.
درباره کتاب بوطیقای ساختارگرا
تزوتان تودوروف در کتاب بوطیقای ساختارگرا روایتی ساختارگرایانه از نظریهٔ ادبی به دست داده است. نویسنده در این اثر کوشیده تا بهطور فشرده چارچوب، اصول، مقولهها و مفاهیم اصلی سنت ساختارگرایی و همچنین نحوهٔ کاربستِ آن را در بررسی متون ادبی به خوانندگان بشناساند. تزوتان تودوروف، ازجمله برجستهترین افرادی است که در کانون بررسیهای ساختارگرایانهٔ سدهٔ بیستم، در فرانسهٔ دههٔ ۱۹۶۰، کارِ نظریهپردازی خود را آغاز کرد و در کنار افرادی همچون «کلود لویاستروس»، «میشل فوکو»، «ژاک لاکان»، «رولان بارت»، «ژولیا کریستوا»، «آ.ژ. گرهماس»، «ژرار ژُنِت»، «کریستیان متز» و دیگران جنبش ساختارگرایی را به اوج شکوفایی خود رساند.
خواندن کتاب بوطیقای ساختارگرا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران زبانشناسی و پژوهشگرران حوزهٔ ادبیات پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بوطیقای ساختارگرا
«میتوان مواردی را تصور کرد که در آنها امر منطقی و امر زمانی بهصورتی ناب و جدا از یکدیگر به نمایش درآمده باشند؛ که در این صورت ناگزیر از قلمرویی که معمولاً ادبیات میخوانیم دور میشویم: نظم و ترتیبِ مبتنی بر زمانِ تقویمیِ صرف که فاقد هرگونه علیتی باشد نظم مسلطِ رویدادنگاشتها، سالنامهها، دفترهای خاطرات یا گزارش سفرهای دریایی است، و علیتِ صرف نیز در سخنِ مبتنی بر اصولِ متعارف (سخن اهلِ منطق) یا سخن غایتمدار (غالباً سخن وکیلان و سخنوران سیاسی) نقش مسلط دارد. در قلمروِ ادبیات، گونهای از علیتِ صرف در ژانرِ چهرپردازی یا در سایر ژانرهای توصیفی دیده میشود که در آنها تعلیقِ زمانی الزامی است (و مثال بارز آن داستانِ زن کوچک از کافکا است). گاه برعکس، آثار ادبیِ «استوار بر زمان» دستکم بهظاهر از انقیاد به علیت سر باز میزنند. این آثار مانند بودنبروکها اثر توماس مان میتوانند آشکارا شکل یک رویدادنگاشت یا افسانهٔ قهرمانی را به خود بگیرند. اما تأثیرگذارترین نمونهٔ انقیاد به نظمِ زمانی اولیس جویس است. تنها رابطهٔ موجود، یا دستکم رابطهٔ اصلیِ بین کنشها جانشینیِ صاف و سادهٔ آنهاست. به این ترتیب که آنچه در مکانی خاص یا در ذهنِ شخصیت میگذرد، لحظهبهلحظه برای ما شرح داده میشود. در اینجا دیگر حاشیهپردازی، آنگونه که رمان کلاسیک با آن دمخور است، ممکن نیست. چراکه حاشیهپردازی بر وجودِ ساختاری غیر از ساختارِ زمانی دلالت میکند. تنها فرمی که در چارچوب آن میتوان این حاشیهپردازیها را امکانپذیر دانست، فرم رؤیا و خاطرات شخصیتهاست.
این مواردِ استثنایی صرفاً گواهی هستند بر همبستگیِ معمول میانِ زمانمندی و علیت، و در این بین همین دومی است که نقشی مسلط ایفا میکند. اما خودِ علیت را میتوان به انواع متعددی تقسیم کرد. در چارچوب کار ما، یک تقابل بیش از سایر تقابلها اهمیت مییابد که در این پرسش خود را نشان میدهد: آیا واحدهای کمینهٔ علیت رابطهای بیواسطه با هم برقرار میکنند یا آن که این کار را تنها بهواسطهٔ قانونِ عامی میکنند که این واحدها، خود، نمودهایی از آن هستند. با توجه به این که کدامیک از این دوگونه علیت به کار گرفته شده باشند، میتوانیم قصهای را که در آن گونهٔ نخستِ علیت تسلط دارد قصهٔ اسطورهای بنامیم، و قصهای را که گونه دومِ علیت در آن مسلط است، قصهٔ ایدئولوژیک بخوانیم.»
حجم
۱۴۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۶ صفحه
حجم
۱۴۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۶ صفحه