دانلود و خرید کتاب عکس های پنهان جیسون ریکولاک ترجمه فرانک سالاری
تصویر جلد کتاب عکس های پنهان

کتاب عکس های پنهان

انتشارات:انتشارات شبنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب عکس های پنهان

کتاب عکس های پنهان نوشتهٔ جیسون ریکولاک و ترجمهٔ فرانک سالاری است. انتشارات شبنا این رمان آمریکایی را منتشر کرده است؛ رمانی برندهٔ جایزهٔ بهترین کتاب وحشت از گودریدز در ۲۰۲۲ میلادی.

درباره کتاب عکس های پنهان

کتاب عکس های پنهان (Hidden Pictures) حاوی یک رمان آمریکایی است که ۲۸ فصل دارد و با فصلی به نام «یک سال بعد» به پایان می‌رسد. این رمان داستان کودکی به نام «تدی» را روایت می‌کند که می‌خواهد با نقاشی‌های اسرارآمیزش پیامی به اطرافیانش بدهد. در این داستان شاهد حضور پرستار بچه‌ای به نام «مالوری کوئین» در خانهٔ تدی هستیم که می‌خواهد راز نقاشی‌های او از صحنهٔ قتلی مرموز را کشف کند. مالوری کوئین پرستار ۲۱ساله‌ای است که به‌تازگی کار خود را در خانهٔ «مکسول‌»ها آغاز کرده است. او در زمان اندک آشنایی‌اش با این خانواده، تجربهٔ دلپذیری داشته و با تدیِ چهارساله‌ احساس صمیمیت و راحتی می‌کند. حالا نقاشی‌های تازهٔ تدی به‌قدری ذهن مالوری را به خود مشغول کرده که می‌خواهد هر طور شده راز این تصاویر اسرارآمیز را کشف کند. با او همراه شوید در رمانی به قلم جیسون ریکولاک (Jason Rekulak).

خواندن کتاب عکس های پنهان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب عکس های پنهان

«همهٔ مشکلات من با استرس یک شکستگی سادهٔ ساکرال شروع شد - شکستگی کوچک استخوان مثلثی‌شکل پایهٔ ستون فقرات. این موضوع مربوط به سپتامبر سال آخر دبیرستانم بود، درمان توصیه‌شده هشت هفته استراحت بود - درست قبل از شروع فصل مسابقات دو. خبر بدی بود اما فاجعه نبود چون این آسیب فیزیکی بین زنان جوان دونده رایج و به‌راحتی قابل درمان بود و تأثیری روی پیشنهاد دانشگاه پنسیلوانیا نداشت. پزشکان برای درد اُکسی‌کدون تجویز کردند - چهل میلی گرم قرص، دو بار در روز. همه می‌گفتند تا ماه نوامبر و مسابقات زمستانی روبه‌راه خواهم شد.

من همچنان به تمرین‌ها می‌رفتم و با تجهیزات ورزشی تمرین می‌کردم، حتی در محاسبهٔ امتیازات بقیه کمک می‌کردم - اما تماشای هم‌تیمی‌هایم از کنار زمین خیلی سخت بود، چون می‌دانستم باید کنار آنها بدوم. از طرفی چون وقت بیشتری داشتم، مادرم انتظار داشت در کارهای خانه مشارکت بیشتری داشته باشم. آشپزی، نظافت، خرید و مراقبت از خواهرم.

مادرم به‌تنهایی ما را بزرگ کرد. او زنی قدکوتاه بود، اضافه‌وزن داشت و روزی یک بسته سیگار می‌کشید - حتی با وجود اینکه مدیر صندوق بیمارستان بود و از همهٔ مضرات سیگار برای سلامتی اطلاع داشت اما به این کار ادامه می‌داد. من و بث دنبال این بودیم که به‌نحوی سیگار را ترک کند، همیشه سیگارهایش را زیر مبل یا جاهایی که هرگز نگاه نمی‌کرد پنهان می‌کردیم. اما بیرون می‌رفت و دوباره می‌خرید. می‌گفت سیگار تنها چیزی است که می‌تواند کمکش کند با مشکلات کنار بیاید پس بهتر است دست از این کار برداریم. مرتب هم به ما یادآوری می‌کرد که پدربزرگ و مادربزرگ، عمه یا عمو نداریم و قطعاً از شوهر دوم هم خبری نیست-بنابراین خودمان سه تا باید از همدیگر حمایت کنیم. این شعار بزرگ ما موقع بزرگ شدن بود: حمایت از یکدیگر.

در طول سال، سه بار یا چهار بار شنبه‌ها بیمارستان به مادرم «اضافه‌کار اجباری» می‌داد تا تمام اختلاف حساب‌های فاکتوری بیمارستان که دیگران از آن سر درنمی‌آوردند را حل‌وفصل کند. یک روز غروب جمعه با مادرم تماس گرفتند و گفتند روز بعدش برای اضافه‌کاری به بیمارستان برود. همان روز مادرم به من گفت باید خواهرم را به سرزمین قصه‌ها ببرم:

«من؟ چرا من؟»

«چون بهش قول دادم ببرمش.»

«خب یکشنبه ببرش. یکشنبه که مرخصی داری.»

«اما بث می‌خواد چنگوانگ رو هم با خودش بیاره و دوستش فقط شنبه می‌تونه بیاد.»»

Farzannn
۱۴۰۳/۰۳/۳۰

کتاب بدی نبود. برای من در حد متوسط بود. من کتاب‌های جنایی و ترسناک خیلی دوست دارم و خیلی می‌خونم اما این کتاب اصلا ترسناک نبود! برعکس اسمش و نکوداشت‌هاش که باعث شد فکر کنم خیلی باید آدرنالین رو بالا

- بیشتر
zahra athamkhani
۱۴۰۳/۰۳/۱۶

من کلا خواننده‌ی سریعی نیستم ولی این کتابو تو دو روز خوندم. اصلا نمی تونستم بذارمش زمین. روایتش، تمام طول کتاب، تو رو دنبال خودش می‌کشونه. داستان خیلی پیچیده ای نداره ولی روند کتاب بسیار جذابه. اگه فیلمهای جنایی ترسناک

- بیشتر
آلی
۱۴۰۳/۰۶/۲۸

فقط یه کلمه . عالی!

انسان بیکار وسوسهٔ شیطان می‌شود.
sina_m_farsakh
تا زمانی که با بی‌رحمی از بدن‌مان کار نکشیم، نمی‌دانیم چقدر تحمل دارد.
sina_m_farsakh
وقتی غیرممکن‌ها رو حذف کنی اون چیزی که باقی می‌مونه، هرچند غیرممکن باشه حقیقت محضه.
sina_m_farsakh
رویارویی با یک دنیای فانتزی و نمایش اینکه یک جوان عادی با رؤیایی عادی هستم، بسیار خوشایند است.
میم ___ لام
۵. تماشای تلویزیون ممنوع ۶. مصرف گوشت قرمز ممنوع ۷. فست فود و غذای ناسالم ممنوع ۸. بدون هماهنگی و اجازه، حضور مهمان ممنوع ۹. اشتراک عکس تِدی در شبکهٔ اجتماعی ممنوع ۱۰. گفت‌وگو درمورد مسائل مذهبی و خرافی ممنوع. فقط آموزش علم و دانش.
آلی
وقتی چراغ خاموش می‌کنم و سرم را روی بالش می‌گذارم، از این سعادت و خوشبختی، احساس تعلق به خانواده، از اینکه دیگر درگیر رسوایی و آبروریزی نیستم، از اینکه زشتی‌ها به جهنم فرستاده شده و از گنجینه‌ای که پیدا کردم و افتخاری که نصیبم شده، غرق شادی و شعف می‌شوم و لذت می‌برم.
آلی
باید بگویم رویارویی با یک دنیای فانتزی و نمایش اینکه یک جوان عادی با رؤیایی عادی هستم، بسیار خوشایند است.
آلی
تو مقصر نیستی، با گذشته آشتی کن، خودت را ببخش. نمی‌دانم من او را دلداری می‌دهم یا او من را دلداری می‌دهد. نمی‌توانم بگویم گناه من کجا پایان می‌یابد و مال او کجا شروع می‌شود. شاید این همان غمی باشد که ما هرگز از آن خلاصی نداریم، حتی پس از مرگ.
آلی
من عاشق این احساسم- حس تعلق به جامعه- بالاخره به جایی رسیده‌ام که انگار به آنجا تعلق دارم.
میم ___ لام

حجم

۲۰٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۰ صفحه

حجم

۲۰٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۰ صفحه

قیمت:
۴۹,۵۰۰
تومان