تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب آخرین نفر در عروسی
معرفی کتاب آخرین نفر در عروسی
معرفی کتاب آخرین نفر در عروسی
کتاب الکترونیکی «آخرین نفر در عروسی» (The Last Guest at the Wedding) نوشتهٔ جیسون ریکولاک با ترجمهٔ مهسا فیروزهچی و ویراستاری فاطمه حسینبیگ توسط نشر افرا منتشر شده است. این رمان معاصر آمریکایی، داستانی خانوادگی و رازآلود را روایت میکند که در بستر روابط پدر و دختری و مناسبات طبقاتی و اجتماعی آمریکا شکل میگیرد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب آخرین نفر در عروسی
این رمان در فضای آمریکا و در دههٔ اخیر میگذرد و به زندگی مردی به نام «فرانک زاتوسکی» میپردازد که پس از سالها دوری و کدورت با دخترش «مگی»، به واسطهٔ خبر ازدواج او دوباره وارد زندگیاش میشود. داستان با تماس تلفنی غیرمنتظرهٔ مگی آغاز میشود و به تدریج مخاطب را با گذشتهٔ پرتنش خانواده، مرگ مادر، جدایی عاطفی پدر و دختر و تلاش برای ترمیم این رابطه آشنا میکند. در کنار این خط اصلی، ورود دامادی مرموز و خانوادهای ثروتمند و پرنفوذ، لایههایی از تعارض طبقاتی و رازهای پنهان را به داستان اضافه میکند. فضای کتاب، ترکیبی از طنز، تلخی، و تعلیق است و نویسنده با جزئیات دقیق، زندگی طبقهٔ متوسط و دغدغههای روزمرهٔ آنها را در برابر زرق و برق و پیچیدگیهای طبقهٔ مرفه قرار میدهد. «آخرین نفر در عروسی» با نگاهی انسانی و گاه انتقادی، به موضوعاتی چون والدگری، بخشش، اعتماد، و جستوجوی حقیقت میپردازد و در عین حال، تعلیق و رمزآلودگی را تا پایان حفظ میکند.
خلاصه کتاب آخرین نفر در عروسی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان با تماس تلفنی غیرمنتظرهٔ «مگی» با پدرش «فرانک» آغاز میشود؛ تماسی که پس از سه سال قطع رابطه، خبر ازدواج قریبالوقوع مگی را به فرانک میدهد. فرانک، رانندهٔ بازنشستهٔ شرکت یوپیاس، مردی طبقهمتوسط و تنهاست که پس از مرگ همسرش، رابطهاش با دخترش به سردی گراییده است. حالا با دعوت به عروسی، او باید با گذشتهٔ خود، اشتباهاتش و همچنین با خانوادهٔ جدید و ثروتمند داماد روبهرو شود. آیدن، نامزد مگی، نقاشی جوان و پسر یک میلیاردر مشهور است که گذشتهای مبهم دارد. فرانک در جریان دیدار با خانوادهٔ داماد، با نشانههایی از رازهای پنهان و اتفاقات مشکوک روبهرو میشود؛ از جمله کیسهای مخفی در مخزن توالت و عکسی مرموز که با پیامی تهدیدآمیز به دستش میرسد. در پس ظاهر شاد مراسم عروسی، سایهٔ ناپدیدشدن دختری به نام «دان تگرت» و اتهاماتی که به آیدن وارد شده، فضای داستان را پرتنش و رازآلود میکند. فرانک در تلاش است هم دخترش را حمایت کند و هم حقیقت را دربارهٔ گذشتهٔ آیدن و خانوادهٔ او کشف کند، در حالی که باید با احساسات پدرانه، حسادت، ترس از دست دادن و میل به جبران گذشته دستوپنجه نرم کند. روایت با طنز و جزئینگری، تضادهای طبقاتی، دغدغههای والدگری و پیچیدگیهای روابط خانوادگی را به تصویر میکشد و مخاطب را تا آستانهٔ مراسم عروسی و کشف رازها پیش میبرد، بیآنکه پایان داستان را بهطور کامل افشا کند.
چرا باید کتاب آخرین نفر در عروسی را خواند؟
این رمان با ترکیب عناصر خانوادگی، تعلیق روانشناختی و طنز اجتماعی، تصویری چندلایه از روابط والد و فرزند، تفاوتهای طبقاتی و رازهای پنهان در دل یک مراسم عروسی ارائه میدهد. روایت صمیمی و جزئینگر، خواننده را به دل دغدغههای روزمره و بحرانهای عاطفی شخصیتها میبرد و همزمان با ایجاد تعلیق، کنجکاوی را تا پایان حفظ میکند. مواجههٔ شخصیتها با گذشته، تلاش برای بخشش و بازسازی رابطه، و همچنین حضور یک معمای حلنشده، این کتاب را برای علاقهمندان به داستانهای خانوادگی و رازآلود جذاب میکند.
خواندن کتاب آخرین نفر در عروسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای خانوادگی، داستانهای معاصر آمریکایی، و کسانی که به روایتهایی دربارهٔ روابط والد و فرزند، تعارض طبقاتی و معماهای روانشناختی علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که با موضوعات بخشش، بازسازی رابطه و جستوجوی حقیقت در دل بحرانهای خانوادگی درگیرند، خواندن این رمان میتواند تجربهای تأملبرانگیز باشد.
بخشی از کتاب آخرین نفر در عروسی
«تلفنم روشن شد و شمارهای ناشناس روی صفحهاش افتاد که معمولاً معنایش این است که یکی از همان تماسهای کلاهبرداری است. ولی به گمانم دلم میخواست با یک نفر حرف بزنم چون به هر حال جواب دادم: «الو؟»«بابا؟)زانوهایم را آنقدر سریع بستم که محکم به میز آشپزخانه خورد و تمام قهوهام روی بیکن و تخممرغهایم ریخت. «مگی ؟ تویی؟»او جواب داد ولی نتوانستم حرفهایش را تشخیص دهم. صدایش ضعیف بود. خط خش خش میکرد» طوری که انگار هر لحظه ممکن بود تماس قطع شود و آن را از دست بدهم.(قطع نکن عزیزم. صدات رو خوب نمیشنوم.»آشپزخانه بدترین قسمت خانهام برای تماس گرفتن است. در آنجا خحطوط آنتن تلفن همراه هیچوقت بیشتر از یک یا دو خط نیست. تلفن را با خودم به اتاق نشیمن بردم و پایم گیر کرد به تختهای که مشغول بریدن و سمباده زدن و رنگ کردنش بودم. فقط یک پروژهی نجاری کوچک بود برای وقتکشی طی شب؛ قرار بود در نهایت به یک میز قهوهخوری تبدیل شود اما هیچوقت نتوانستم به خودم انگیزه دهم تا تمامش کنم. برای همین فرش اتاق پر بود از پیج و مهره و خاک اره.لنگانلنگان از میان آشفتگیها رد شدم و با عجله از راهرو به سمت اتاق خواب دوران کودکی مگی رفتم. اتاق او پنجرهی کوچکی رو به حیاط پشتیمان و حط آهن قدیمی لاکاوانا! داشت و وقتی به شیشهاش تکیه دادم. سه خحط آنتن روی «مگی؟ الان بهتر شد؟»
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۱۴ صفحه
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۱۴ صفحه