دانلود و خرید کتاب این سوی بهشت اسکات فیتز جرالد ترجمه سهیل سمی
تصویر جلد کتاب این سوی بهشت

کتاب این سوی بهشت

معرفی کتاب این سوی بهشت

کتاب این سوی بهشت نوشتهٔ اسکات فیتز جرالد و ترجمهٔ سهیل سمی است. گروه انتشاراتی ققنوس این رمان آمریکایی را منتشر کرده است.

درباره کتاب این سوی بهشت

کتاب این سوی بهشت (This Side of Paradise) حاوی یک رمان آمریکایی است که نویسندهٔ رمان معروف «گتسبی بزرگ» آن را در سال ۱۹۲۰ نوشته است. شخصیت اول این رمان، یکی از دانشجویان دانشگاه پرینستون، در روابط اجتماعی و عاشقانهٔ خود آنقدر خودخواه و مغرور است که همیشه به مشکل برمی‌خورد. این رمان به بررسی برخی از اصول اخلاقی جوانان در دوران بعد از جنگ جهانی اول می‌پردازد. مضمون رمان را تقابل احساسات رمانتیک و واقعیت توهم‌زا دانسته‌اند. این رمان درمورد جوان عاشق‌پیشه‌ای است که در تقابل با واقعیت‌های جاافتاده، دچار درهم‌ریختگی و به همان اندازه سرخوردگی می‌شود. «ایمری بلین» نام این جوان است. او در ۳۰سالگی با ثروتی که با مرگ دو برادر بزرگترش به او می‌رسد، احساس می‌کند دنیا مال او است. پدرش، مردی نالایق که به اشعار لرد بایرون (شاعر انگلیسی) علاقهٔ زیادی داشت، تزلزل و دودلی خاصی برای پسرش به ارث گذاشت که او را انسانی سست‌عنصر با صورتی که نصفش پشت موهای ابریشمی و عاری از حیاتش محو شده بود، نشان می‌داد . رمان «این سوی بهشت» داستان زندگی پسرکی است که تا قبل از ۱۰سالگی، مادرش به او آموزش‌های فراوان داد. در ۱۱سالگی می‌توانست روان و راحت یا شاید با لحنی یادآور «برامس» و موتسارت و بتهوون حرف بزند؛ پسری که به‌گمان مادرش واقعاً با فرهنگ و جذاب بود و درعین‌حال خیلی ظریف؛ با زندگی در خانه‌ای که همیشه تشریفات خاص خودش را داشت.

خواندن کتاب این سوی بهشت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره اسکات فیتز جرالد

فرانسیس اسکات کی فیتزجرالد متولد ۲۴ سپتامبر ۱۸۹۶ و درگذشتهٔ ۲۱ دسامبر ۱۹۴۰، رمان‌نویس، مقاله‌نویس و داستان‌نویس آمریکایی بود. رمان‌های او با زرق‌وبرق بسیار نمایندهٔ عصر جاز است. او در طول زندگی خود چهار رمان، چهار مجموعه داستان و ۱۶۴ داستان کوتاه منتشر کرد. اگرچه فیتزجرالد در دههٔ ۱۹۲۰ به موفقیت و ثروت عمومی موقت دست یافت، تنها پس از مرگش مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و اکنون به‌طور گسترده به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان آمریکایی قرن بیستم شناخته می‌شود. اسکات فیتز جرالد در دانشگاه پرینستون تحصیل کرد و آنجا با منتقد ادبی آینده به نام «ادموند ویلسون» دوست شد. به‌دلیل یک رابطهٔ عاشقانهٔ ناموفق در سال ۱۹۱۷، ترک تحصیل کرد تا در طول جنگ جهانی اول به ارتش ایالات متحده بپیوندد. زمانی که در آلاباما مستقر بود، با «زلدا سایره»، اولین بازیگر جنوبی ملاقات کرد. اگرچه او در ابتدا پیشنهاد ازدواج فیتزجرالد را به‌دلیل نداشتن چشم‌انداز مالی رد کرد، زلدا پس از انتشار کتاب موفق تجاری «این سوی بهشت» (۱۹۲۰) با او موافقت کرد. رمان دوم او به نام «زیبا و لعنتی» (۱۹۲۲) این نویسنده را بیشتر به‌سمت نخبگان فرهنگی سوق داد. او برای حفظ سبک زندگی مرفه خود، داستان‌های متعددی برای مجلات معروف نوشت. در این دوره، فیتزجرالد در اروپا رفت‌وآمد کرد و در آنجا با نویسندگان مدرنیست و هنرمندان جامعهٔ مهاجران «نسل گمشده» از جمله ارنست همینگوی دوست شد. سومین رمان او با نام «گتسبی بزرگ» (۱۹۲۵) به‌طورکلی نقدهای مثبتی دریافت کرد، اما یک شکست تجاری بود و در سال اول کمتر از ۲۳۰۰۰ نسخه فروخت. گتسبی بزرگ، با وجود اولین نمایش ضعیف خود، بعدها توسط برخی از منتقدان ادبی به‌عنوان «رمان بزرگ آمریکایی» ستایش شده است. فیتزجرالد به‌دنبال بدترشدن سلامت روان همسرش و قرارگرفتن او در یک مؤسسهٔ روانی برای اسکیزوفرنی، آخرین رمان خود را به نام «لطیف شب است» (۱۹۳۴) به پایان رساند. فیتزجرالد که به‌دلیل کاهش محبوبیت آثارش در بحبوحهٔ رکود بزرگ، از نظر مالی با مشکلات مالی دست‌وپنجه نرم می‌کرد، به هالیوود نقل‌مکان کرد و آنجا به‌عنوان فیلم‌نامه‌نویس شروع به کار کرد. زمانی که در هالیوود زندگی می‌کرد، با «شیلا گراهام» زندگی مشترک داشت. در سال ۱۹۴۰ و در ۴۴سالگی بر اثر حملهٔ قلبی درگذشت. دوستش «ادموند ویلسون» رمان ناتمام پنجم را به نام «آخرین سرمایه‌دار» (۱۹۴۱) پس از مرگ اسکات فیتز جرالد تکمیل و منتشر کرد.

بخشی از کتاب این سوی بهشت

«تنها چیزی که باید از خودت به من بگویی، این است که هنوز هستی؛ برای مابقی‌اش فقط کافی است در خاطرات عاری از آرام و قرارم جستجو کنم، حرارت‌سنجی که فقط تَب‌ها را ثبت می‌کند، و تو را با احساساتی که در سن و سال تو داشتم می‌سَنجد. اما مردم پرحرفی می‌کنند و من و تو همچنان از دو سوی صحنه بیهودگی‌هایمان را برای یکدیگر فریاد می‌کنیم، تا وقتی که آخرین پرده احمقانه بر سرمان فرو بیفتد. اما تو تازه در حال آغاز کردن نمایشِ پُر قیل و قالِ چراغِ جادویی زندگی هستی، آن هم با همان لغزش‌هایی که من داشتم، پس اگر شده فقط برای آن‌که حماقت عظیم مردم را با فریادی به گوشت برسانم، برایت نامه می‌نویسم...

این از یک لحاظ پایان راه است: چون تو دیگر هیچ وقت به‌طور کامل آن ایمری بلینِ قدیمی که من می‌شناختم نخواهی بود، دیگر هرگز به همان شکل که قبلا همدیگر را ملاقات می‌کردیم، دیدار نخواهیم داشت، چون نسل تو دارد سخت می‌شود، خیلی سخت‌تر از نسل من، که آبشخور روحیشان سال‌های دهه نود بود.

ایمری، این اواخر آیسخیلوس می‌خواندم و در بازی سرنوشتِ «آگاممنون»، تنها پاسخ موجود به سؤال عصر و زمانه تلخ خودمان را یافتم ــ همه عالم کنار گوشمان سقوط کرد، و نزدیک‌ترین دوره به عصر ما به همان دوره تسلیم و انفعالِ عاری از امید برمی‌گردد. بعضی اوقات به لژیونرهای رومی فکر می‌کنم، مایل‌ها مایل به دور از شهر فاسد خودشان، در رویارویی با خیل عظیم مردان دیگر... گروه‌هایی به مراتب خطرناک‌تر از شهر فاسد خودشان... یک ضربه کور دیگر به این نژاد، تلاطم‌هایی که سال‌ها پیش با احساسات گرم از سر گذراندیم، و بر فراز اجساد باقیمانده از آن‌ها، در سراسر دوران ویکتوریا، ظفرمندانه، بَع‌بَع کردیم...»

معرفی نویسنده
عکس اسکات  فیتز جرالد
اسکات فیتز جرالد

فرانسیس اسکات کی فیتزجرالد یا همان اف اسکات فیتزجرالد که همه او را با لقب «رویاپرداز بزرگ آمریکایی» نیز می‌شناسند، متولد ۲۴ سپتامبر ۱۸۹۶ در سنت‌پاول، مینه‌سوتا است. این نویسنده آمریکایی عمر کوتاهی داشت و در ۲۱ دسامبر ۱۹۴۰ در سن ۴۴ سالگی، در لس‌آنجلسِ کالیفرنیا درگذشت.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۳۷۶ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۳۷۶ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
تومان