دانلود و خرید کتاب دو مسلمان در محضر کی یرکگورد منصور حیدرزاده
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب دو مسلمان در محضر کی یرکگورد اثر منصور حیدرزاده

کتاب دو مسلمان در محضر کی یرکگورد

معرفی کتاب دو مسلمان در محضر کی یرکگورد

کتاب دو مسلمان در محضر کی یرکگورد نوشتهٔ منصور حیدرزاده و امیر دالوند و کامران سمیعی شاهسوندی و حمیدرضا پارسا است. نشر صاد این رمان معاصر، فلسفی و ایرانی را منتشر کرده است؛ رمانی که به‌شیوهٔ «سورن کی‌یرکگور» (فیلسوف قرن ۱۸) نوشته شده است.

درباره کتاب دو مسلمان در محضر کی یرکگورد

کتاب دو مسلمان در محضر کی یرکگورد حاوی یک رمان معاصر و ایرانی و در واقع رمان فلسفی است که به‌شیوهٔ «کی‌یرکگورد» نوشته شده است. این رمان اثری است نیمه‌داستانی و نیمه‌فلسفی که به‌شکل بیشتر آثار «سورن کی‌یرکگور» (فیلسوف قرن هجدهم دانمارک) نوشته شده است. بیشتر منتقدان، این‌گونه آثار این فیلسوف را رمان می‌دانند؛ چراکه اشخاصی داستانی با زمینه‌های مختلف، عناصر فلسفی موردنظر نویسنده را بیان می‌کنند. علت این شیوه را ماهیت وجودی فلسفۀ کی‌یرکگور دانسته‌اند که در کتاب حاضر هم به‌تفصیل شرح داده شده است. کتاب حاضر شما را می‌برد به مباحث میان مهاجران ایرانی در کشور دانمارک. اگر به مسائل مهاجرت و نگاه ایرانیان مهاجر به کشورشان علاقه‌مندید، رمان «دو مسلمان در محضر کی‌یرکگور» هم شما را مشغول می‌کند و هم با مسائل موردعلاقه‌تان آشنا می‌شوید. در این کتاب ابتدا سه ایرانی از زبان خود به شرح مسائلی از جامعۀ دانمارک می‌پردازند و سپس نفر چهارم آن‌ها را باتوجه‌به رویکردشان به مسائل، در سه ساحت ازخودبیگانه و حسانی و اخلاقی جا می‌دهد و در دنباله، معلوم می‌شود که خودِ او مذهبی است. این‌ها ساحت‌هایی است که نزد کی‌یرکگور «فلسفۀ مراحل» نام دارد؛ همچنین این رمان تصویری گسترده از وضع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دانمارک و به‌ویژه اوضاع مسلمان‌ها به دست می‌دهد.

امیر دالوند، کامران سمیعی شاهسوندی، حمیدرضا پارسا، منصور حیدرزاده رمان حاضر را در چهار فصل نوشته‌اند؛ «کشور محبوب من دانمارک!»، «دیوانه‌خانه‌ای به نام دانمارک!»، «همین است که هست!» و «مؤخره: فلسفهٔ کی‌یرکه‌گود». این کتاب با بخشی به نام «مقدمه. مأموریت ویراستار» آغاز شده است. سورن کیرکگور در سال ۱۸۱۳ به دنیا آمد و در سال ۱۸۵۵ درگذشت. او فیلسوفی مسیحی و دانمارکی بود که با مفاهیی همچون ایمان، وجود، انتخاب و تعهد یا سرسپردگی انسان سروکار داشت و اساساً بر الهیات جدید و فلسفه، به‌ویژه فلسفهٔ وجودی (اگزیستانسیالیسم) تأثیر گذاشت. از او به‌عنوان «پدر اگزیستانسیالیسم» یاد می‌شود. گفته می‌شود که آثار کیرکگور تعمداً بی‌نظام است و مشتمل بر مقالات، سخنان کوتاه، گفتارهای حکیمانه، نامه‌های ساختگی، روزنامه‌ها، و دیگر شکل‌های ادبی است. او اصطلاح وجودی (اگزیستانس) را برای فلسفه‌اش برگزید؛ زیرا این فلسفه را به‌عنوان بیانی از یک زندگی فردی شدیداً آزمون‌شده ملاحظه کرده بود و نه به‌عنوان ساختاری از یک نظام یکپارچه در روش فیلسوف آلمانی قرن نوزدهمی یعنی گئورگ ویلهلم فریدریش هگل که کیرکگور در جایی به او تاخته است. عنوان برخی از آثار سورن کیرکگور عبارت است از مفهوم آیرونی؛ با ارجاع مدام به سقراط، یا این/ یا آن (۱۸۴۳)، ترس و لرز (۱۸۴۳)، تکرار، مفهوم دلهره (۱۸۴۴)، پاره‌های فلسفی (۱۸۴۴)، مراحلی در مسیر زندگی (۱۸۴۵)، پی‌نوشت‌های ناعلمی پایانی بر پاره‌های فلسفی (۱۸۴۶)، تجربه در مسیحیت (۱۸۵۰)، بیماری تا سر حد مرگ (۱۸۴۹).

خواندن کتاب دو مسلمان در محضر کی یرکگورد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان فلسفی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب دو مسلمان در محضر کی یرکگورد

«خوشبختانه با کامران مشکلی از لحاظ زبان و نگارش نداشتم، چون او دست‌به‌قلمش خوب است و روشن و واضح می‌نویسد. او پیش‌ترها چندین مطلب انتقادی برای روزنامه‌ها نوشته و حالا هم در بعضی مباحث آنلاین شرکت می‌کند و درمورد مسائل سیاسی و اجتماعی دانمارک نظرش را می‌نویسد. وقتی از او خواهش کردم مطلبی درمورد اوضاع دانمارک و احوال مردم برایم بنویسد فوری قبول کرد، حتی خوش‌حال هم شد، چون کلّی مطلب آماده داشت، هم آن‌هایی که برای روزنامه‌ها فرستاده بود و هم مطالب اینترنتی. فقط باید آن‌ها را طوری به فارسی ترجمه می‌کرد، کم و زیادشان می‌کرد، ارتباط منظمی بینشان برقرار می‌کرد، به آن‌ها چارچوب دیگری می‌داد و کلّاً جان تازه‌ای به کالبدشان می‌دمید تا به‌صورت یک «مانیفست» درمی‌آمد! برای من بهتر از این قابل تصوّر نبود ـ و همان‌طور که خواهید دید واقعاً خوب از پس آن برآمده است. برایش هم روشن کردم که مطلب را برای چه می‌خواهم: برای درج در یک کتاب. و ضمناً درنظر دارم همان جا با نظری انتقادی به آن برخورد کنم. گفت که حرفی ندارد، همین‌که نظراتش جایی چاپ شود برایش کافی است.

من کامران را از سال ۱۹۹۰ می‌شناسم، زمانی‌که بیست‌ساله بود. دو سال قبل‌ازآن به دانمارک آمده بود. مشمول خدمت بود، ولی فرار کرده بود که به جبهه نرود. ما هر دو در هیئت‌تحریریهٔ مجلهٔ کانون ایرانیان بودیم و همراه چند نفر دیگر درمورد مسائل آن‌زمان چیز می‌نوشتیم، یا ترجمه می‌کردیم. باید اقرار کنم که کامران از همان موقع گرایش ادبی و طبع انتقادی داشت. بعدها بعد از گذراندن دوره‌های زبان و پیش‌دانشگاهی و غیره در دانشگاه کپنهاگ شروع به تحصیل علوم سیاسی کرد، چون او هم مثل خیلی از ایرانی‌ها در آن زمان علاقهٔ زیادی به سیاست و تئوری‌های سیاسی داشت. اما یک سال بعد آن را رها کرد، چون فهمید بیکاری در میان فارغ‌التحصیل‌های این رشته زیاد است، چه دانمارکی و چه خارجی. اما البته رشتهٔ سختی هم بود و درضمن کلّی از مواد درسی‌اش به زبان انگلیسی و آلمانی بود! آن‌وقت تصمیم گرفت زبان انگلیسی بخواند. پس به انگلیس رفت، که بعد از اتمام تحصیل هم همان‌جا بماند. اما نتوانست اقامتش را به آنجا منتقل کند، و البته کار و تحصیل توأم هم در آنجا سخت بود. این بود که سرخورده و مأیوس به دانمارک برگشت و تصمیم گرفت در همین دانمارک انگلیسی بخواند. اما این‌هم از سرش افتاد، چون اگر خیلی خوش‌شانس می‌بود فقط امکان داشت معلّم زبان انگلیسی بشود، و چه کسی از پس بچه‌مدرسه‌ای‌های تخس دانمارکی برمی‌آمد؟ مدتی با دختری دانمارکی زندگی در عالم دودودَم و هپروت و موزیک را تجربه کرد و این دوره را هم پشتِ‌سر گذاشت. بعد دوربینی به‌دست گرفت و چند فیلم کوتاه از زندگی مردم ــ یا به‌قول خودش ــ مردم فراموش‌شده ساخت. و همین سرآغاز فصل جدیدی در زندگی‌اش شد. او وقتی با شور و حرارت شروع به خواندن درمورد فیلم و تئوری فیلم کرد و فیلم‌های قدیمی و جدید زیادی هم دید، ناگهان پی برد که برای چه‌کاری ساخته شده: فیلم‌سازی. پس درخواست ورود به مدرسهٔ فیلم دانمارک داد. اما سه سال پشت‌سرِهم رد شد، اوّل در کارگردانی، بعد فیلم‌برداری و آخرسر مونتاژ. اینجا بود که سرخورده و ناامید شد و فکر تحصیل را به‌کلّی کنار گذاشت.»

کنکاشی در تاریخ‌نگاری معاصر
یعقوب توکلی
حیاط شیطان
ایوو آندریچ
نیست جفا سزای من
فرانک فیضی
بهشت و جهنم
زهره زاهدی
حکمت اینیاگرام
دان ریچارد ریسو
رویاهایت را دو دستی بچسب؛ دزدان در کمینند
دکستر ییگر
همسرم بخوان
الهام کرمی
نیکلاس نیکلبی (متن کوتاه شده)
چارلز دیکنز
آسیب شناسی اجتماعی سالمندان
سعید نیلفروشان
چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟
اسپنسر جانسون
بهترین عکسی که گرفتم!
کوروش یزدانی
جلد ۵: اطفال ـ فصل ۱۲۱: احیای نوزاد و اورژانس های اتاق زایمان
ایمان وفایی
براونی و پیرل به رختخواب می‌روند!
سینیتا ریلانت
همه‌اش تقصیر گربه بود!
انوشا راویشانکار
المباحث و الشکوک
شرف‌الدین محمد بن مسعود بن محمد مسعودی
نوخسروانی‌سرایی در ادبیات معاصر فارسی
علی عباس نژاد
کتابخانه نیمه شب
مت هیگ
مغازه خودکشی
ژان تولی
آبنبات هل دار
مهرداد صدقی
رویای نیمه‌شب
مظفر سالاری
آب‌نبات پسته‌ای
مهرداد صدقی
دختری که رهایش کردی
جوجو مویز
پنج قدم فاصله
ریچل لیپینکات
مغازه خودکشی
ژان تولی
ملت عشق (اجرای جدید)
الیف شافاک
بیمار خاموش
الکس مایکلیدیس
سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان
بهار برادران
یک عاشقانه آرام
نادر ابراهیمی
کیمیاگر
پائولو کوئیلو
مردی به نام اوه
فردریک بکمن
جزء از کل
استیو تولتز
سمفونی مردگان
عباس معروفی
آبنبات هل‌دار
مهرداد صدقی
هری پاتر و سنگ جادو
جی.کی. رولینگ
سایه باد
کارلوس روئیت ثافون
چایت را من شیرین می‌کنم
زهرا بلنددوست
نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۱۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۰۶ صفحه

حجم

۲۱۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۰۶ صفحه

قیمت:
۶۳,۰۰۰
تومان