دانلود و خرید کتاب سانشیرو سوسه کی ناتسومه ترجمه هاشم رجب زاده
تصویر جلد کتاب سانشیرو

کتاب سانشیرو

انتشارات:فرهنگ معاصر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سانشیرو

کتاب سانشیرو نوشتهٔ سوسه کی ناتسومه، یکی از آثار برجستهٔ ادبیات ژاپن است که با ترجمهٔ هاشم رجب‌زاده در نشر فرهنگ معاصر به چاپ رسیده است.

درباره کتاب سانشیرو

این کتاب به داستان جوانی به نام سانشیرو می‌پردازد که برای تحصیل به توکیو می‌رود و با جنبه‌های مختلف زندگی شهری و عشق آشنا می‌شود. این اثر، که یکی از آثار مهم ناتسومه سوسه کی محسوب می‌شود، به‌خوبی تصویرگر دوران تغییر و تحول ژاپن در اوایل قرن بیستم است و به عناصری چون جوانی، عشق و رشد شخصیتی می‌پردازد. منتقدان سانشیرو را بخش اول از ۳ کتاب به‌هم پیوستۀ این نویسنده از نظر مضمون و محتوا می‌دانند. دو کتاب دیگر سورِه‌کار و مون است. این کتاب نخست به‌صورت پاورقی از ۱ سپتامبر تا ۲۹ دسامبر سال ۱۹۰۸ در روزنامۀ آساهی در توکیو منتشر شد و سپس در ماه مه ۱۹۰۹ به‌صورت کتابی مستقل به چاپ رسید.

کتاب سانشیرو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به دوستداران ادبیات ژاپن پیشنهاد می‌شود.

درباره سوسه کی ناتسومه

سوسه کی ناتسومه در ۹ فوریهٔ ۱۸۶۷ به دنیا آمد و در ۹ دسامبر ۱۹۱۶ از دنیا رفت. او شهرتش در سراسر جهان را به رمان‌های «کوکورو»، «بوچان»، «من گربه هستم»، «کوساماکورا» و اثر ناتمامش «نور و تاریکی» مدیون بوده است. این داستان‌نویس، محقق ادبیات بریتانیا و نویسندهٔ هایکو، کانشی و داستان‌های پریان بود. از سال ۱۹۸۴ تا ۲۰۰۴، پرترهٔ او بر روی اسکناس ۱۰۰۰ ینی ژاپن چاپ می‌شد. پدرش که فردی قدرتمند و ثروتمند بود، مالک تمام زمین‌ها از اوشیگومه تا تاکادانوبابا در ادو بود و اکثر دعاوی مدنی را در پیشگاه او انجام می‌دادند. او از نوادگان ناتسومه یوشینوبو، سامورایی دورهٔ سنگوکو بود. ناتسومه در اولین سال‌های مدرسهٔ راهنمایی شرکت کرد و آنجا عمیقاً شیفتهٔ ادبیات چینی شد و تصور کرد که ممکن است روزی نویسنده‌ای مشهور شود. تمایل او برای نویسنده‌شدن در حدود ۱۵سالگی خودش را نشان داد؛ با‌این‌حال، خانوادهٔ او به‌شدت با این روند مخالفت می‌کردند. در سپتامبر ۱۸۸۴ به‌قصد معمارشدن وارد دانشگاه امپراتوری توکیو شد. اگرچه او کلاسیک چینی را ترجیح می‌داد، در آن زمان شروع به مطالعهٔ زبان انگلیسی کرد؛ زیرا احساس می‌کرد ممکن است در آیندهٔ شغلی، برای او مفید باشد. در سال ۱۸۸۷، «ماسائوکا شیکی» را ملاقات کرد؛ دوستی که او را در مسیر نویسنده‌شدن تشویق کرد. در نهایت شغل او شد نویسندگی. شیکی او را در هنر آهنگسازی هایکو آموزش داد. از این زمان به بعد، او شروع به امضای اشعار خود با عنوان Sōseki کرد که یک اصطلاح چینی به‌معنای «سرسخت» است. در سال ۱۸۹۰ وارد بخش ادبیات انگلیسی شد و به‌سرعت به زبان انگلیسی مسلط شد. در سال ۱۸۹۱ ترجمه‌ای جزئی از اثر کلاسیک Hōjōki را به‌درخواست پروفسور ادبیات انگلیسی خود، «جیمز مین دیکسون» ارائه کرد. در سال ۱۸۹۳ فارغ‌التحصیل شد و مدتی به‌عنوان دانشجوی کارشناسی‌ارشد و معلم پاره‌وقت ثبت‌نام کرد. در سال ۱۹۰۰، دولت ژاپن او را به‌عنوان «اولین محقق ادبی انگلیسی ژاپنی ژاپن» برای تحصیل در بریتانیا فرستاد. او از کمبریج دیدن کرد و یک شب آنجا اقامت کرد، اما از فکر تحصیل در دانشگاه صرف‌نظر کرد؛ زیرا نمی‌توانست با کمک‌هزینهٔ تحصیلی دولتی خود، هزینهٔ آن را تأمین کند. به‌جای آن در دانشگاه کالج لندن (UCL) تحصیل کرد. با وجود فقر، تنهایی و عذاب روحی، دانش خود را در ادبیات انگلیسی در این دوره گسترش داد و در ژانویهٔ ۱۹۰۳ به امپراتوری ژاپن بازگشت. در آپریل همان سال او شغل مهمی در اولین کالج ملی در توکیو گرفت. فعالیت ادبی سوسه کی ناتسومه رسماً در سال ۱۹۰۳ آغاز شد و تا پایان عمرش ادامه داشت.

بخشی از کتاب سانشیرو

«زن به‌زودی برگشت. حالا جوان می‌توانست او را از روبه‌رو ببیند. داشت ته ماندۀ جعبۀ شامش را می‌خورد، سرش پایین بود و با دو چوب غذاخوری آخرین دانه‌های برنج را برمی‌داشت و به‌دهان می‌گذاشت. دوـ سه بار چوب غذاخوری را به‌دهان برد، و هنوز پیدا نبود که زن به صندلی‌اش برگشته است. با خود گفت که شاید او در راهرو میان دو ردیف صندلی‌های واگن ایستاده باشد. سرش را بالا گرفت و دید که زن درست روبه‌روی او است. اما همان که چشم‌ها را به بالا گرداند، زن به‌راه افتاد و به‌جای آن‌که به‌صندلی خودش برود و بنشیند میان دو ردیف صندلی جلو نشست و سرش را از پنجرۀ واگن بیرون برد. چهره‌ای باریک و آرام داشت. جوان می‌دید که چگونه آرایۀ تهِ سنجاق‌های کنار دو گیسوی او به وزش باد تاب می‌خورَد. در این حال سانشیرو با همۀ قدرتی که در بازو داشت جعبۀ خالی غذایش را از پنجرۀ واگن به بیرون پرت کرد. باریکه‌ای شیشه‌ای صندلی سانشیرو را از جایی که زن ایستاده بود جدا می‌کرد. همان که او جعبۀ خالی را میان باد تند بیرون انداخت درپوش آن برگشت و به شیشۀ پنجره قطار خورد، و او دانست که چه کار نابه‌جایی کرده است. نگاهی به زن کرد؛ اما ندانست که او در چه حال است. هنوز سرش را بیرون پنجره گرفته بود. سپس به‌آرامی سرش را تو آورد و با دستمالی نقش‌دار پیشانی‌اش را پاک کرد. بهترین کار این بود که عذرخواهی کند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۹۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۹۰ صفحه

حجم

۲۹۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۹۰ صفحه

قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
تومان