تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب دختران آپارتمان یاس
معرفی کتاب دختران آپارتمان یاس
معرفی کتاب دختران آپارتمان یاس
کتاب الکترونیکی «دختران آپارتمان یاس» (دختران آپارتمان) نوشتهٔ محبوبه صیامی و منتشرشده توسط نشر آرنا، روایتی داستانی از زندگی چند دختر دانشجو است که در یک آپارتمان زندگی میکنند. این اثر با نگاهی به روابط دوستانه، دغدغههای جوانی، و چالشهای زندگی دانشجویی، فضایی صمیمی و پر از شوخی و جدلهای روزمره را به تصویر میکشد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دختران آپارتمان یاس
«دختران آپارتمان یاس» داستانی معاصر است که در فضای دانشجویی و شهری روایت میشود. کتاب در دورهای نزدیک به زمان حال میگذرد و به زندگی سه دختر جوان به نامهای کتی، ارکیده و پریزاد میپردازد که در یک آپارتمان با هم زندگی میکنند. روایت کتاب حول محور دوستیها، رقابتها، دغدغههای تحصیلی و روابط عاطفی این دختران شکل میگیرد. نویسنده با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره، از صبحهای خوابآلود تا بحثهای کلاسی و ماجراهای خوابگاه و دانشگاه، تصویری ملموس از زندگی دانشجویی ارائه میدهد. در کنار شخصیتهای اصلی، حضور پسرانی مانند فرهاد و کیخسرو نیز به داستان رنگ و بوی متفاوتی میبخشد و تعاملات میان این گروه دوستانه، زمینهساز موقعیتهای طنز و گاه احساسی میشود. کتاب با زبانی محاورهای و فضایی پرجنبوجوش، تلاش میکند دغدغهها و احساسات نسل جوان را بازتاب دهد و به مسائلی مانند استقلال، هویت، عشق و دوستی بپردازد.
خلاصه کتاب دختران آپارتمان یاس
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با زندگی روزمره سه دختر دانشجو آغاز میشود که در آپارتمان یاس با هم همخانهاند. کتی، شخصیتی شوخطبع و پرانرژی دارد و اغلب با ارکیده، که جدیتر و منظمتر است، وارد بحث و شوخی میشود. پریزاد، سومین همخانه، آرامتر و درونگراست و گاهی درگیر خاطرات و دغدغههای شخصی خود میشود. روایت کتاب با توصیف صبحهای خوابآلود، آمادهشدن برای کلاس، دغدغههای امتحان و پروژه، و شوخیهای مداوم میان اعضای خانه پیش میرود. حضور پسرانی مانند فرهاد و کیخسرو، که همکلاسی و دوستان این گروه هستند، به داستان پویایی بیشتری میبخشد. ماجراهایی مانند دیر رسیدن به کلاس، تلاش برای قانعکردن استاد، برنامهریزی برای تفریح و سفر، و حتی بحثهای کوچک بر سر کارهای خانه، بخشهایی از زندگی این دختران را شکل میدهد. در کنار این لحظات شاد و طنزآمیز، گاهی سایههایی از دلتنگی، شکست عشقی یا دغدغههای آینده نیز بر فضای داستان مینشیند. روابط میان شخصیتها، چه در قالب دوستی و چه در قالب علاقههای عاطفی، به تدریج عمیقتر میشود و هرکدام از شخصیتها با چالشهای خاص خود روبهرو میشوند. داستان بدون افشای پایان، تصویری از فراز و نشیبهای زندگی دانشجویی و دوستیهای جوانانه ارائه میدهد.
چرا باید کتاب دختران آپارتمان یاس را خواند؟
این کتاب با روایت صمیمی و جزئینگرانهاش، زندگی دانشجویی و روابط دوستانه را از زاویهای نزدیک و ملموس به تصویر میکشد. شوخیها، جدلهای روزمره، و دغدغههای شخصیتها، فضایی آشنا برای بسیاری از جوانان و دانشجویان ایجاد میکند. خواندن این اثر فرصتی است برای همذاتپنداری با شخصیتهایی که هرکدام بخشی از واقعیت زندگی جوانان امروز را بازتاب میدهند و در عین حال، لحظاتی از طنز و احساس را به مخاطب هدیه میکنند.
خواندن کتاب دختران آپارتمان یاس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای معاصر ایرانی، دانشجویان، جوانان و کسانی که به روایتهای روزمره و شخصیتمحور علاقه دارند مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال بازتاب دغدغهها و روابط جوانان در فضای دانشگاهی هستند، گزینهای قابل توجه است.
بخشی از کتاب دختران آپارتمان یاس
«آنروز صبح هم شبیه روزهای دیگر شروع شده بود. پریزاد لباسش را پوشیده و همانطور که مقنعهاش را در دست داشت، در آشپزخانه کنار میز درحال نوشیدن چای بود. ارکیده آماده و حاضر با حالتی که گویی از کوره در رفته باشد لقمهای در دهان گذاشت و از آشپزخانه به طرف اتاقشان رفت و با دیدن کتی که هنوز در میان لحاف خزیده بود دستش را روی سرش گرفت و با فریاد گفت: بیدارشو داره دیر میشه. میخوای اینبارم بیرون از کلاس بمونیم؟ کتی سرش را از لحاف بیرون آورد با چشمهای خوابآلود و نیمهباز نگاهی به او انداخت و دوباره ملحفه را روی سرش کشید و با بیتفاوتی گفت: بذار بخوابم! ارکیده دوباره ملحفه را با قدرت کشید و گفت: واسه خواب وقت زیاد داری پاشو! کتی با دو دست جلوی صورتش را گرفت و لب زد: ولم کن توروخداء بذار ببینم آخر خوابم چی میشه! عین بختک میپری توی خواب. پوفی کشید و دوباره گفت اجه چرا من نباید یه بار خوابم رو از اول تا آخرش ببینم؟! پاهایش را روی هم انداخت و همانطور جلوی صورتش را نگه داشته بود که نور اذیتش نکند. ارکیده لب تخت نشست و سعی کرد دستهای کتی را از روی صورتش بردارد و همانطور غرغرکنان گفت: اینبار استاد رامون نده باید این واحد رو حذفش کنیم. کتی دستهایش را از جلوی صورتش برداشت و ملحفه را روی خود کشید. ارکیده با قدرت بیشتری ملحفه را کشید و گفت: عجبا چرا ملحفه رو از روم میکشی، بالشت رو چیکارش کردی؟ یه چیزی بنذار روم سردمه، فوقش یه کم دیرشه. دنیا که به آخر نمیرسه اینقدر زرنگ کلاس بودی چی شد خو الان یه کم بیشتر بخواب لذتشو ببر نمیدونی این پنج دیقهی آخر چه مزهای میده! ارکیده بیتوجه به حرفهای کتی به طرف در اتاق رفت و قبل از خارج شدن چند ضربهی محکم به در زد و با عصبانیتی که به وضوح از لحن صدایش شنیده میشد گفت: من رفتم. اگه تا پنج دقیقه دیگه نیای با به پارچ آب میام سراغت کتی. کتی همانطور که سرش را روی دستش گذاشته بود گفت: باشه پارچ گزینهی خوبیه فقط بیزحمت آبش ولرم باشه باعث رنجش نشه!»
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۸۱ صفحه
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۸۱ صفحه