کتاب امیل دورکم

کتاب امیل دورکم نوشتهٔ کنت تامپسون و ترجمهٔ شهناز مسمی پرست است. نشر نی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. نویسنده در این اثر به زندگی و زمینه‌های فکری امیل دورکم می‌پردازد و آثار او را بررسی می‌کند. 

درباره کتاب امیل دورکم

کتاب امیل دورکم حاوی شرحی جامع و عالمانه از زندگی و اندیشهٔ امیل دورکم به‌عنوان پدر جامعه‌شناسی نوین است. کنت تامپسون در این کتاب، با ظرافت و دقت به بررسی نظریه‌های دورکم در زمینه‌های مختلفی مانند خودکشی، تقسیم کار، دین و آموزش می‌پردازد و جایگاه او را در تاریخ اندیشهٔ اجتماعی تبیین می‌کند. برخی از ویژگی‌های این کتاب عبارتند از «روایت داستانی و جذاب»؛ تامپسون زندگی و اندیشهٔ دورکم را به زبانی ساده و روان روایت می‌کند و از این طریق، خواننده را با این شخصیت برجستهٔ علمی آشنا می‌کند. «تحلیل عمیق و عالمانه»؛ تامپسون با تسلطی که بر تاریخ و اندیشهٔ اجتماعی دارد به ریشه‌های نظریه‌های دورکم می‌پردازد و آن‌ها را به‌طور موشکافانه مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد. «جامعیت و دقت»؛ تامپسون در این کتاب به تمام ابعاد زندگی و اندیشهٔ دورکم توجه می‌کند و هیچ نکته‌ای را از قلم نمی‌اندازد. امیل دورکم معتقد بود که واقعیت اجتماعی امری عینی و مستقل از ذهن افراد است. او بر ضرورت استفاده از روش‌های علمی در مطالعهٔ جامعه تأکید می‌کرد و تقسیم کار اجتماعی و دین را برای انسجام اجتماعی و همبستگی در جامعه ضروری می‌دانست؛ همچنین نظریه‌های مهمی درمورد خودکشی ارائه کرد. خواندن این اثر می‌تواند در فهم نظریه‌های او مؤثر باشد.

خواندن کتاب امیل دورکم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران نظریه‌های امیل دورکم و دانشجویان علوم اجتماعی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب امیل دورکم

«دورکم متذکر می‌شود که مفهوم تقسیم کار بخشی از عقل متعارف است، اگرچه ایده‌های مربوط به آن از زمان آدام اسمیت، به‌رغم استفاده مداوم اقتصاددانان از آن، چندان پیشرفت نکرده است. مع‌هذا، دو پیشرفت وجود داشته است، یکی فراخ‌شدن گستره این مفهوم به‌سبب کار زیست‌شناسان است، که نشان داده‌اند که هرچه کارکردهای ارگانیسم تخصصی‌تر باشد، درجه تکاملش بیش‌تر است. درنتیجه، این مفهوم معنای تکاملی و گسترده‌تری پیدا کرد: «به نظر می‌رسد تقسیم کار در جامعه چیزی بیش از شکل خاصی از این فرایند عام نیست». این نیز به تحول دیگری در مباحث مربوط به این مفهوم منجر شد، و آن بحثی بود درباره محاسن اخلاقی تقسیم کار اجتماعی.

تخصصی‌شدن خوب است یا بد؟ بعضی از مردم آن را تبدیل به حکمی اخلاقی کرده‌اند و می‌گویند «چنان باش که بتوانی وظیفه‌ای معین را به‌نحوی سودمند انجام دهی». دیگران به طبیعت تحقیرآمیز تقسیم کار از حیث تأثیری که بر کارگران می‌گذارد، اشاره می‌کنند. دورکم، به سهم خود، توصیه می‌کند که از اظهارات اخلاقی پرهیز شود، و از تحلیل جامعه‌شناختی پدیده دفاع می‌کند، و آن را با تلاش برای به‌دست آوردن واقعیت‌های تجربی درباره آن موضوع برابر می‌داند. تحلیل باید به سه قسمت تقسیم شود؛ نخست، باید در تعیین کارکرد تقسیم کار کوشیدــ [به عبارت دیگر] تقسیم کار کدام نیاز اجتماعی را برطرف می‌کند؛ آن‌گاه باید علل و شرایطی را پیدا کرد که تقسیم کار وابسته به آن است؛ و سوم، باید سعی کنیم انحراف اصلی، یا اشکال نابهنجاری را دسته‌بندی کنیم که در تقسیم کار پدید می‌آید.»