کتاب آغازگران پژوهش زبان پهلوی در ایران
معرفی کتاب آغازگران پژوهش زبان پهلوی در ایران
کتاب آغازگران پژوهش زبان پهلوی در ایران نوشتهٔ عسکر بهرامی است. نشر فرهنگ معاصر این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب آغازگران پژوهش زبان پهلوی در ایران
عسکر بهرامی در کتاب آغازگران پژوهش زبان پهلوی در ایران به معرفی پیشگامان این حوزه میپردازد و آغازگران این راه را معرفی میکند. او نخستین تلاشهایی را که برای پژوهش در زبان پهلوی در ایران صورت گرفته، بررسی میکند. بهرامی انگیزهٔ خود از نگارش این کتاب را اهمیت نقطهٔ آغاز این جریان و انگیزهها و زمینههای شکلگیری آموزش پهلوی و مسائل مرتبط با آن میداند. او اشاره میکند که برخی از پژوهشگران این حوزه در سالهای بعد، این رویدادها و دستاوردها را نادیده گرفته یا کوچک شمرده و انگیزهها و زمینههای آنها را به شکلی دیگر نمایان کردهاند؛ در پاسخ به این وضعیت، نگارنده با بررسی برخی دستاوردهای این جریان آموزش، کوشیده است نشان دهد که ارزش این آثار و دستاوردها فراتر از پیشگامی و فضل تقدمِ صرف است و برخی از آنها همچنان ارزش و اهمیت علمی قابلتوجهی دارند.
در ایران آموزش زبان پهلوی در میانهٔ دههٔ نخست سدهٔ چهاردهم شمسی آغاز شد. حدود ده سال بعد، تدریس پهلوی به برنامهٔ درسی دانشگاه راه یافت و در دههٔ ۱۳۴۰ شمسی با راهاندازی رشتهٔ فرهنگ و زبانهای باستانی ایران، آموزش این زبان در کنار چند زبان دیگر دورهٔ باستان، بهصورت جدیتری دنبال شد. امروزه در چندین واحد دانشگاهی، دانشجویانی در دو مقطع کارشناسیارشد و دکتری، زبان پهلوی را میآموزند و هر سال چندین مقاله و کتاب (تألیف و ترجمه) دربارهٔ این زبان و متنهای آن منتشر میشود.
خواندن کتاب آغازگران پژوهش زبان پهلوی در ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران زبانشناسی و پژوهشگران ادبی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آغازگران پژوهش زبان پهلوی در ایران
«گفتنی است که در پژوهشهای اروپاییزبان، از جمله آثار یادشده که همگی در سدهٔ نوزدهم میلادی منتشر شدهاند، آوانویسی متنهای پهلوی اغلب با حروف لاتینی (هر چند هنوز استانده و یکدست نشده)، و به شیوهٔ قدیم (یعنی خوانش واژه براساس صورت نوشتاری) بوده است که در سدهٔ بیستم جای خود را به شیوهٔ جدید (یعنی خوانش رایج در آن زمان، با تکیه بر نوشتههای مانوی) داد. کسروی هم، مانند بهار و رشیدیاسمی، و حتی پژوهشگران نسل بعد، شیوهٔ قدیم آوانویسی را بهکار برده است، اما نه تمام و کمال. او واج t را که در برخی موقعیتها به d تبدیل شده بود، به همان صورت قدیم آورده است (مثلاً būt به جای būd «بود»). اما از سوی دیگر، حرف اضافهٔ باستانی pati «به» را میتوان مثال زد که نخست به pat بدل گشته، در دورهٔ ساسانی pad تلفظ میشده و سپس، تا دورهٔ فارسی نو با افتادن هجای آخر pa و سرانجام ba و be شده است (نک: ابوالقاسمی ۱۳۹۳:۲۶۷ و ۲۷۱). کسروی این واژه را به صورت «په» نوشته است. او همچنین حرف عطف باستانی uta را که در پهلوی (به ترتیب در دو شیوهٔ قدیم و جدید) ut یا ud، و در فارسی نو، «وَ» (نیز صورتهای مضموم و مکسور آن) و «اُ» شده (ابوالقاسمی ۱۳۹۳:۲۷۸-۲۸۰)، به صورت «و» نوشته است، که به سبب نارسایی خط فارسی، معلوم نیست منظور u «اُ» است یا w «وَ». اما نکتهٔ مهمتر، نگارش واج z «ز» به صورت «ژ» است؛ مثلاً در حرف اضافهٔ «اژ». گفتنی است که حرف اضافهٔ باستانی haca در فارسی میانهٔ جنوبی az (با آوانوشت قدیم hac) و در پهلوی شمالی یا اشکانی až شده است (نک: ابوالقاسمی ۱۳۹۳:۱۶). بنابراین آنچه کسروی آورده صورت اشکانی آن است. او واژهٔ «مرزبان» را هم «مرژبان» نوشته است.»
حجم
۱۳۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه
حجم
۱۳۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه