کتاب آشنایی با امپراطوری روم
معرفی کتاب آشنایی با امپراطوری روم
کتاب آشنایی با امپراطوری روم نوشتهٔ کریستفر کلی و ترجمهٔ خشایار بهاری است و فرهنگ معاصر آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب آشنایی با امپراطوری روم
امپراتوری روم دستاوردی چشمگیر بود. این امپراتوری در دورهٔ اوج خود در قرن دوم میلادی، جمعیتی معادل شصتمیلیون نفر را در محدودهای به وسعت پنجمیلیون کیلومتر مربع (حدوداً بیست برابر بریتانیای امروزی) دربر میگرفت. گسترهٔ آن در این برهه، از دیوار هادریان، در شمال همیشهبارانی انگلستان تا کرانههای سوزان فرات در سوریه، و از سامانهٔ بزرگ رودخانهای راین- دانوب که پیچان جلگهٔ هموار و باروَرِ اروپا را از سرزمینهای پست تا دریای سیاه درمینوردد و تا دشتهای حاصلخیز سواحل شمالی آفریقا و درهٔ نیل در مصر، پوشش میداد. این امپراتوری کل مدیترانه را دربرمیگرفت و این دریاچه در درون روم واقع بود که فاتحانش آن را خودخواهانه mare nostrum یعنی «دریای ما» میخواندند.
هدف از نگارش کتاب آشنایی با امپراطوری روم، واکاوی مختصر برخی جنبههای شاخص این اَبَرحکومت امپراتوری است. به دلیل وجود شمار زیاد کتابهای سودمند دربارهٔ تاریخ روایی روم و حکومت هر امپراتور، و نه به سبب بیمیلی به گاهنگاری رهیافتی مضمونی را این کتاب در پیش گرفتهاست. در واقع این کتاب مسیری متفاوت را در همین حیطه میپیماید. فصل اول به فرآیند خشونتبار فتوحات، استقرار امپراتوری، و نیز به برداشت رومیان از «رسالت» امپراتوری خود میپردازد. فصل دوم به بازنمایی قدرت «امپراتور»، هم در مقام خدا (جهت ارتقای فرهنگ امپراتوری) و هم بهعنوان انسان مینگرد (آنگونه که در تواریخِ به دور از تملقگویی سوئِتونیوس و تاکیتوس بازتاب یافته است). در فصل سوم و برای درک کارهای امپراتوری از دید نخبگان شهرهای حوزهٔ مدیترانه، از چشماندازی دیگر به موضوع پرداخته شده است. در واقع همین افراد ثروتمند و نه برخی نهادهای عریض و طویل امپراتوری، ساختار اصلی حکومت سازمانیافتهٔ ایالات را تشکیلمیدادند.
فصل چهارم به استخراج دادههایی از منابع نوشتاری کمتر شناختهشدهٔ قرن دوم میلادی میپردازد که یونانیان تبعهٔ امپراتوری نگاشتهاند و منابعی ذیقیمت شمرده میشوند؛ زیرا بازتابدهندهٔ واقعیتی تقریباً غایب در امپراتوریهای پیشامدرن، یعنی چگونگی جستجوی مغلوبان برای تثبیت هویت در جهان امپراتوری فاتح، است. در امپراتوری روم، اختلافات «کنونی» را اغلب با ارجاع به گذشته حل و فصل میکردند. تاریخنگاری صرفاً یک حرفهٔ مجزای تحقیقی نبود، بلکه مستقیماً با زبان سیاست و قدرت ارتباط داشت. «حال» اگرچه قاطعانه رومی بودند، بر سر هویت «گذشته» باید میجنگیدند.
فصل پنجم به رشد مهمترین گروه بیگانگان در امپراتوری روم، یعنی مسیحیان و دینشان ــ که اساساً در جوامع حاشیهای شکل گرفته بود ــ میپردازد. از سوی دیگر، در فصل ششم از دید «خودیها» به این موضوع پرداخته شده که در جستجوی تثبیت هویت خود در ضمن حیات و ممات در شهرها و مناطق گوناگون این امپراتوری عظیمِ پیشاصنعتی بودند. در فصل هفتم، که آخرین فصل است، از سه چشماندازِ امروزی به روم نگریسته شده: از منظر امپراتوری بریتانیا در دهههای پیش از جنگ جهانی اول، ایتالیای فاشیست موسولینی، و نیز از منظر هالیوود. هر سه از اهمیت خاص خود برخوردارند؛ زیرا به شیوههای مهم (و گاه شگفت) نشان میدهند که چگونه هنوز در آستانهٔ قرن بیستویکم، امپراتوری روم را تصور و قضاوت میکنند.
این کتاب بر دورهٔ اوج رونق و شکوفایی امپراتوری روم تأکید دارد. بیشتر محتوای کتاب، بازهای حدوداً دو سدهای، از ۳۱ پیش از میلاد تا ۱۹۲ میلادی، یعنی از زمان پیروزی آگوستوس بر مارک آنتونی و کلئوپاترا در نبرد آکتیوم، تا قتل امپراتور کومودوس را میپوشاند.
هدف اصلی فصلهای مختلف کتاب، درک دستاوردهای روم در استقرار و حفظ یکی از بزرگترین امپراتوریهای جهان است و تنها امپراتوریای که اروپای شمالی، خاور میانه، و شمال آفریقا را دربر میگرفت. همین کامیابی بزرگ است که به خودی خود، شرحی مفصل و پیچیده را میطلبد و تنها پس از آن میتوان مطالعهٔ دلایل تضعیف بعدی قدرت امپراتوری روم را آغاز کرد که سرانجام تجزیهٔ روم در غرب به قلمروهای پراکندهٔ اقوام بربر، و ظهور تدریجی امپراتوری بیزانس در شرق، را در پی داشت. اما موضوعات اخیر، دیگر ورای محتوای کتاب حاضر است.
خواندن کتاب آشنایی با امپراطوری روم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران و دوستداران تاریخ جهان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آشنایی با امپراطوری روم
«روم حکومتی «جنگجو» بود. قلمرو گستردهٔ این امپراتوری، دشوار و طی مجموعهجنگهای سختی به تصرف درآمد. در سدهٔ چهارم پیش از میلاد، رُم هنوز شهری نهچندان مهم، و بقای آن صرفاً مرهون شبکهای از پیمانهای اتحاد پرشمار با مردم سرزمینهای اطراف بود. مجموعهای از پیروزیها رومیان را قادر به تثبیت قلمرو در امتداد درهٔ تیبِر، و نیز گسترش حوزهٔ نفوذ خود به طرف جنوب تا کامپانیا (در اطراف خلیج ناپل) کرد. این فرآیند کُند، تدریجی، و یکنواخت بود. از جملهٔ تحولات تعیینکنندهٔ این فرآیند، به شکست سامنیتِس در ۲۹۵ پیش از میلاد (که به گسترش تسلط روم تا مرکز ایتالیا انجامید)، و نیز به یورش نافرجام پیرهوس، فرمانروای اِپیروس (قلمروی در ساحل یونانی دریای آدریاتیک) به روم، میتوان اشاره کرد. پیرهوس در ۲۸۰ پیش از میلاد سپاهیان خود را در تارِنتوم (تارانتوی امروزی در پاشنهٔ نقشهٔ ایتالیا) پیاده کرد و به رغم موفقیتهای آغازین، نتوانست رومیان را وادار به تسلیم کند. او پس از پنج سال عملیات نظامی در سیسیل و جنوب ایتالیا، و به جای تقویت منابع محدود خود و دفع خطر شکست، از منطقه عقب نشست.
تا میانهٔ سدهٔ سوم پیش از میلاد، بیشتر شبهجزیرهٔ ایتالیا در دست رومیان بود. در یکصد سال بعدی آنان و متحدانشان به جنگ با کارتاژ در آفریقای شمالی پرداختند که در آن سالها قدرت برتر در حوزهٔ مدیترانهٔ غربی بود. ناوگانی از کشتیهای بازرگانی، زمینهساز و نیز ضامنِ رونق و شکوفایی مداوم کارتاژ، و گسترش نفوذ بینالمللی آن بود. این ناوگان به سوی شرق بادبان میافراشت و برای تجارتِ کالاهای تجملی تا مصر و لبنان، و نیز به سوی شمال، و شاید تا بریتانیا برای خرید قلع، و به سوی جنوب در امتداد سواحل آفریقا برای آوردن عاج و طلا میرفت. سه جنگ طولانی، موسوم به نبردهای «پونی» علیه این رقیب تهدیدکننده، قلمرو روم را تا مرزهای بعدی آن گسترشداد. عامل اصلی شروع جنگ اول (۲۶۴ تا ۲۴۱ پیش از میلاد)، نزاع بر سر سیسیل بود. رومیان حضور روزافزون نظامی کارتاژ در این جزیره را تهدیدی مستقیم علیه امنیت خود قلمداد میکردند. اما مبارزه با کارتاژ بدون مقابلهای مؤثر با سلطهٔ دریایی آن ممکن نبود. رومیان که پیروزیهایشان در ایتالیا متکی به برتری سپاهیان بود، ناگزیر از ساخت ناوگانی دائمی بودند. سربازان به سرعت ملوانانی آموزشدیده شدند و بنابر روایات بعدی، نجاران ماهر با الگوبرداری از یک کشتی به گل نشستهٔ دشمن، طی شصت روز یکصد فروند کشتی ساخته بودند. این راهبرد مخاطرهآمیز سرانجام کارساز شد و رومیان در ۲۴۱ پیش از میلاد و پس از بیستوسه سال جنگهای سخت، توانستند کارتاژیها را وادار به عقبنشینی کامل کنند.»
حجم
۹۹۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۹۹۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه