کتاب کافکا در ساحل
معرفی کتاب کافکا در ساحل
کتاب کافکا در ساحل نوشتۀ هاروکی موراکامی با ترجمۀ سیمین تاجدینی در انتشارات آتیسا به چاپ رسیده است. این رمان، در ژانر واقعگرایی جادویی قرار دارد. داستان دو خط موازی را طی میکند، یکی پسری نوجوان به نام کافکا تامورا که از خانه فرار میکند و دیگری پیرمردی به نام ناکاتا که تواناییهای عجیب دارد. این دو خط داستانی مجزا در یک جا به هم میرسند.
درباره کتاب کافکا در ساحل
کتاب کافکا در ساحل که با نام کافکا در کرانه نیز به فارسی ترجمه شده، رمانی است متعلق به نویسندۀ مشهور ژاپنی، هاروکی موراکامی که اولین بار در ۲۰۰۲ به ژاپنی منتشر شد. رمان کافکا در ساحل دو خط داستانی مجزا دارد که در جایی به یکدیگر مرتبط میشوند. روایت بهطور مداوم میان این دو خط داستانی جلو و عقب میرود و نحوۀ روایت نیز مرتب عوض میشود. فصلهای فرد کتاب، داستان پسری نوجوان به نام کافکا تامورا است که از زبان خود او روایت میشود. کافکا که ۱۵ سال دارد از خانۀ پدرش فرار میکند تا از نفرین ادیپی که گرفتارش است خود را رها کند و نیز مادر و خواهرش را پیدا کند که مدتهاست از آنها خبری ندارد. بعد از اتفاقهایی او پناهگاه آرامی مییابد، یک کتابخانۀ خصوصی در تاکاماتسو که از راه دور توسط خانم سائکی، اداره میشود. او روزهایش را در آنجا به خواندن کتاب میگذراند.
فصلهای زوج کتاب، روایتگر داستان پیرمردی به نام ساتورا ناکاتا است که بهصورت دانای کل روایت میشود. او بعد از آنکه اتفاقی برایش میافتد بهبودی کامل به دست نمیآورد؛ اما تواناییهای مرموز و عجیبی پیدا میکند؛ مثلاً میتواند با گربهها صحبت کند. یکی از کارهای او یافتن گربههای گمشده است. در خلال اتفاقهای کتاب، ناکاتا بهسوی کافکا کشیده میشود و خطوط داستان، یکی میشوند.
کافکا در در ساحل، دلبستگی هاروکی موراکامی به فرهنگ عامه، رئالیسم جادویی، تعلیق و موضوعهای پیچیده را نشان میدهد. این کتاب همچنین به آیینهای سنتی ژاپن بهخصوص شینتو توجه کرده است. در این کتاب، خواننده با داستانی مواجه است که مدام زمینۀ آن تغییر میکند. گاهی رنگوبوی تراژدیهای یونان باستان را دارد و گاهی وارد افسانههای بومی ژاپنی میشود.
خواندن کتاب کافکا در ساحل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران داستانهای واقعگرایی جادویی و نیز دنبالکنندگان داستانهای هاروکی موراکامی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کافکا در ساحل
«گاهی تقدیر مثل طوفان شن کوچکی است که مدان تغییر مسیر میدهد. تو تغییر مسیر میدهی، اما طوفان تعقیبت میکند. دوباره برمیگردی، اما طوفان خودش را با تو تطبیق میدهد. وقتی بارها و بارها این کار را تکرار میکنی به رقصی شیطانی با مرگ، پیش از سپیدهدم، شباهت پیدا میکند. چرا؟ چون این طوفان چیزی نیست که از راهی دور به سمتت بیاید و ارتباطی با تو نداشته باشد.»
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۰۴ صفحه
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۰۴ صفحه