کتاب تفسیر کشاف (جلد دوم)
معرفی کتاب تفسیر کشاف (جلد دوم)
کتاب تفسیر کشاف (جلد دوم) نوشتهٔ محمود بن عمر بن محمد زمخشری و ترجمهٔ مسعود انصاری است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتابِ تفسیر قرآن را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب تفسیر کشاف (جلد دوم)
کتاب تفسیر کشاف با عنوان کامل «الکشاف عن حقایق التنزیل و عیون الأقاویل» را یکی از نیکوترین و عالمانهترین تفاسیر قرآن در جهان اسلام دانستهاند. این مجموعه بهوسیلهٔ محمود بن عمر بن محمد زمخشری در قرن شش هجری نوشته شده است. بسیاری از تفسیرشناسان، این مجموعه را اثری شگفت و پرمایه دانستهاند. زمخشری، صاحب این اثر ملقب به «جار الله» در ماه رجب سال ۴۶۷ هجری قمری در یکی از روستاهای خوارزم به نام زمخشر به دنیا آمد. او در جستوجوی علوم زمان خود مسافرتهای بسیار کرد؛ ابتدا به بخارا رفت و سپس در سفری به هنگام موسم حج به بغداد. «ابن خلدون»، تفسیر زمخشری را یکی از بهترین و مهمترین تفاسیری دانسته که بر پایهٔ علوم زبانی و بلاغی نوشته شده است. زمخشری ازآنجاکه خود یک عالم لغوی و زبانشناس بود و به معجزهبودن قرآن از حیث بیان هنری اعتقاد داشت، به نکات و ظرایف زبانی و بدیهی و بلاغی قرآن نگریسته است. تفسیر کشاف در زمرهٔ تفاسیر اجتهادی است که بر دو پایهٔ احتجاج و استنباط استوار است. این تفسیر از شواهد نظم و نثر عربی و مباحث لغوی، کلامی، فقهی، بلاغی و نیز بررسی اختلاف قرائتها و ترجیح اصح قرائات و ایراد اقوال مفسران و پاسخ به آنها و نیز طرح سؤالات جدید برای درگیری ذهن خواننده و تبیین وجوه مختلف تفسیری اعم از لفظی و معنایی است. تفسیر کشاف اگر چه بهجهت تمایل و تعصب زمخشری در مذهب اعتزال، از گذشته محل اعتراض و اشکال بسیاری از ائمهٔ اشعری قرار داشته و شروح و ردیههای متعددی بر آن نوشتهاند، بهعنوان یکی از تفاسیر متقن و مورداعتماد در مجامع شیعی و اهل سنت همواره محل توجه و استقبال بوده است.
کتاب تفسیر کشاف (جلد دوم) حاوی تفسیر سورههای انعام، اعراف، انفال، توبه، یونس، یوسف، ابراهیم، رعد، حجر، نحل و اسراء است.
خواندن کتاب تفسیر کشاف (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران علوم قرآنی و علاقهمندان به مطالعهٔ تفسیر قرآن پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تفسیر کشاف (جلد دوم)
«هشداری را که درباره رستاخیز یا نزول عذاب در جنگ بدر یافته بودند، مورد ریشخند قرار میدادند و آن را دروغ میانگاشتند و به آنان گفته شد: «أتی أمر اللّه» که آن به منزله رخدادی اتّفاق افتاده و وقوع یافته تلقّی شده، هر چند امری بود که به دلیل هشدار پیامبر اکرم (ص) قریبالانتظار بود. «فلا تستعجلوه» چنین روایت کردهاند که وقتی آیه «اقتربت الساعة» [ قمر، ۱ ]نازل شد، کافران بین خود گفتند: فلانی گمان میکند قیامت نزدیک شده است، پس از برخی کارهاتان دست بردارید و بنگرید چه اتّفاقی خواهد افتاد. وقتی چند روزی گذشت و خبری نشد، گفتند: ما که چیزی نمیبینیم، آن گاه آیه «اقترب للنّاس حسابهم»[ انبیا، ۱ ]نازل شد، بیمناک شدند و در انتظار فرارسیدنِ چنین روزی نشستند و چون چند روزی گذشت، گفتند: ای محمّد، ما که عملی شدن هیچ یک از هشدارهای تو را نمیبینیم؟ آن گاه آیه «أتی أمر اللّه» نازل شد و رسول خدا (ص) از جا برخاست و مسلمانان سرهاشان را بالا گرفتند و عبارتِ «فلا تستعجلوه» نازل شد و اطمینان یافتند و آرام شدند. قاریان «تستعجلوه» را هم به «تاء» و هم به «یاء» خواندهاند. «سبحانه و تعالی عمّا یشرکون» خدای متعال خود را پاک از آن میداند که شریکی داشته باشد و بتانشان شریک خدا باشند و یا آنان بخواهند برای او شریک بیاورند و این در صورتی است که «ما» موصولیه یا مصدریه باشد.
اگر بپرسند: چگونه این عبارت به دنبالِ «فلاتستعجلوه» آمده است؟ در پاسخ باید گفت: زیرا شتاب کردن آنان از روی ریشخند و تکذیب بود و چنین کاری از مصادیق شرک است. قاریان «تشرکون» را هم به «تاء» و هم به «یاء» خواندهاند.
ینَزِّلُ الْمَلائِکةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلی مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلّا أَنَا فَاتَّقُونِ (۲)
به اراده خویش فرشتگان را با وحی بر هر کس از بندگانش که بخواهد، نازل میکند [ با این پیام ]که: هشدار دهید: هیچ معبودِ[ راستینی]جز من نیست، پس از من پروا بدارید. (۲)
قاریان «ینزل» را هم به تخفیف و هم به تشدید خواندهاند و «ینزّل الملائکه» را «تنزّل الملائکه» به معنای «تتنزل» نیز خواندهاند. «بالروح من أمره» با وحیای که دلهای مرده از جهل را زنده میگرداند و یا با امری که در کار دین به منزله روح در تَن است و «أن أنذروا» بدل از روح است، یعنی: نازل میکند تا هشدار دهید و عبارتِ مقدّر «بأنه أنذروا» است، یعنی: «بأنّ الشأن أقول لکم أنذروا». یا این که «أن» مفسّره است، زیرا نازل کردنِ فرشتگان با وحی متضمن معنای قول نیز هست و هشدار دهید که «أنّه لا إله إلّا أنا» به معنای آن است که: بدانید قضیه همین است و از «نذرت بکذا» به معنای «علمته» گرفته شده است، یعنی: به آنان بگویند کلمه «لا إله إلّا اللّه» را به مردم بیاموزند و به آنان یاد بدهند که جز من معبود راستینی نیست. «فاتّقون» پس از من پروا بدارید.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۸۸۸ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۸۸۸ صفحه