کتاب اشکانیان فرمانروایان فراموش شده
معرفی کتاب اشکانیان فرمانروایان فراموش شده
کتاب اشکانیان فرمانروایان فراموش شده نوشتهٔ محسن جعفری است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب تاریخی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب اشکانیان فرمانروایان فراموش شده
کتاب اشکانیان فرمانروایان فراموش شده که در ۹ فصل نوشته شده، از جهان باستان پس از مرگ اسکندر، سلوکیان بهعنوان فرمانروایان هلنی ایرانزمین، برآمدن اشکانیان، جنگهای ایران و روم، برافتادن شاهنشاهی اشکانی، معماری و هنر ایران در دوره اشکانی و... سخن گفته است. نویسنده در پیشگفتار آورده است که اشکانیان (۲۴۷ قبل از میلاد مسیح تا ۲۲۴ میلادی) از دودمانهای شگفتآور تاریخ ایران بودهاند؛ زیرا از یکسو با ۴۷۱ سال پادشاهی، دیرپاترین دودمان تاریخ ایران هستند و از سوی دیگر نوشتههای تاریخی و آثار باستانشناسی اندکی از آنان در دست است. محسن جعفری گفته است که هیچ کتاب تاریخیای از دورهٔ اشکانی بر جای نمانده و در منابع ایرانی فقط اشاراتی مبهم به اشکانیان شده است. گفته شده است که اشکانیان در تاریخ شهرسازی ایران جایگاه ویژهای دارند و دگرگونی سرنوشتسازی در این زمینه پدید آوردهاند. در دورهٔ اشکانی، هنر پیکرهسازی با تأثیرپذیری از هنر یونانی در ایران گسترش پیدا کرد و یکی دیگر از هنرهای شکوفاشده در آن دوران، نقاشی دیواری بود. دربارهٔ دوران این فرمانروایان فراموششده بیشتر بدانید.
خواندن کتاب اشکانیان فرمانروایان فراموش شده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ تاریخ ایران در پیش از ورود اسلام به این کشور پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اشکانیان فرمانروایان فراموش شده
«اشکانیان در زمانهای فرمانروای ایرانزمین شدند که کانونهای قدرت پراکنده و گوناگونی در این سرزمین وجود داشت، بنابراین ساختار دولت اشکانی برای هماهنگی با این وضعیت بسیار پیچیده شد. شاهان نخستین اشکانی به قدرت نظامی قبیلههای کوچنشین آریایی شمالشرق ایران اتکا داشتند و به همین دلیل ناچار بودند مردان بانفوذ اشکانی را با واگذاری زمین خشنود کنند. این مردان و بازماندگانشان در قلمرو کوچک خود استقلال زیادی داشتند و بهتدریج به شاهان محلی تبدیل شدند. در داخل ایران نیز دو کانون قدرت مهم وجود داشت که اشکانیان ناچار به پذیرش موجودیت سیاسی آنان بودند: دولتشهرهای یونانی و دولتهای نیمهمستقل ایرانی. شاهان اشکانی توان در هم کوبیدن همهٔ این کانونهای قدرت را نداشتند، بنابراین ناچار شدند ساختار سیاسی و اداری نیمهمتمرکزی پدید آورند که همهٔ آنها را خشنود کند.
اشکانیان خودگردانی دولتشهرهای یونانی و دولتهای محلی ایرانی را پذیرفتند. دولتشهرهای یونانی در بسیاری از امور داخلی خود آزاد بودند و پادشاه اشکانی فقط در موردهای خاص دخالت میکرد. شاهان محلی ایران نیز استقلال داخلی داشتند و حتی برخی چون ایلام و پارس اجازه داشتند به نام خود سکه ضرب کنند. میزان فرمانبرداری این دولتها از دولت مرکزی اشکانی در زمانهای مختلف تفاوت زیادی داشت و به نفوذ و قدرت پادشاه اشکانی بستگی داشت (دیاکونوف ۱۳۵۱، ۶۲).
دیگر بخشهای کشور به ساتراپیهایی تقسیم شده بود که فرمانروای آنها را دولت مرکزی تعیین میکرد. در هر ساتراپنشین دستگاه اقتصادی و زمینهای پهناور شاهی وجود داشت که مالیات آن به طور منظم به خزانهٔ شاهی فرستاده میشد. در هر ساتراپنشین مأمور ویژهای برای انجام دادن امور مالی و اقتصادی وجود داشت (همان، ۶۳). ساختار ساتراپیهای اشکانی همانندیهایی با دورهٔ هخامنشی داشت، ولی واقعیت این است که بسیاری از این ساتراپیها نیز زیر نفوذ دودمانهای بزرگ ایرانی بودند و بهویژه پس از کاهش قدرت شاهان اشکانی در عمل نیمهمستقل شدند.»
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه