کتاب دروغ هایی که به خود می گوییم جان فردریکسون + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب دروغ هایی که به خود می گوییم

کتاب دروغ هایی که به خود می گوییم

امتیاز
۳.۱از ۱۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دروغ هایی که به خود می گوییم

کتاب الکترونیکی دروغ‌هایی که به خود می‌گوییم (چگونه با حقیقت رو به رو شویم، خودمان را بپذیریم و زندگی بهتری برای خود خلق کنیم) با عنوان اصلی Lies we tell ourselves: how to face the truth, accept yourself and create a better life نوشته‌ی جان فردریکسون و ترجمه‌ی ندا حمیدی‌زاده، اثری در حوزه‌ی روان‌شناسی و خودشناسی است که نشر آتیسا آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی ریشه‌های رنج‌های روحی و نقش دروغ‌هایی که به خود می‌گوییم در شکل‌گیری این رنج‌ها می‌پردازد و تلاش می‌کند راه‌هایی برای مواجهه با حقیقت و پذیرش خود ارائه دهد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب دروغ هایی که به خود می گوییم

دروغ‌هایی که به خود می‌گوییم اثری در موضوع روان‌درمانی و خودشناسی است که جان فردریکسون، روان‌درمانگر باتجربه آن را نوشته است. این کتاب با رویکردی مبتنی‌بر تجربه‌های بالینی و مثال‌های واقعی، به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه انسان‌ها برای فرار از درد و رنج به خود دروغ می‌گویند و این دروغ‌ها چگونه به مرور زمان به موانعی جدی در مسیر رشد و سلامت روان تبدیل می‌شوند. ساختار کتاب بر پایه‌ی روایت نمونه‌های درمانی و تحلیل رفتارها و احساسات مراجعان شکل گرفته است. نویسنده با استفاده از داستان‌های واقعی و تغییریافته‌ی بیماران تلاش می‌کند نشان دهد که مواجهه با حقیقت، هرچند دشوار و دردناک، در نهایت به رهایی و پذیرش خود منجر می‌شود. کتاب به‌جای ارائه‌ی راه‌حل‌های سریع، بر اهمیت فرایند روان‌درمانی و نقش ارتباط انسانی میان درمانگر و مراجع تأکید دارد. این اثر برای کسانی که به‌دنبال درک عمیق‌تری از خود و روابطشان هستند، می‌تواند الهام‌بخش باشد و آن‌ها را به تأمل درباره‌ی نقش دروغ‌ها در زندگی‌شان دعوت کند.

خلاصه کتاب دروغ هایی که به خود می گوییم

کتاب دروغ‌هایی که به خود می‌گوییم با طرح این پرسش آغاز می‌شود که چرا انسان‌ها برای تحمل رنج‌های روحی، به خود دروغ می‌گویند و چگونه این دروغ‌ها به مرور زمان به منبع اصلی رنج و بیماری تبدیل می‌شوند. نویسنده با روایت نمونه‌های واقعی از جلسات روان‌درمانی، نشان می‌دهد که بسیاری از افراد به جای پذیرش واقعیت‌های تلخ زندگی، به توهمات و آرزوهای غیرواقعی پناه می‌برند و با ساختن داستان‌هایی برای خود، از مواجهه با حقیقت فرار می‌کنند. این دروغ‌ها ممکن است درباره‌ی خود، دیگران یا شرایط زندگی باشند و اغلب به شکل باورهایی مانند «من خوب نیستم»، «همه‌چیز بهتر خواهد شد» یا «مشکل از دیگران است» ظاهر می‌شوند. در طول کتاب، فردریکسون تأکید می‌کند که ریشه‌ی بسیاری از مشکلات روانی، ناتوانی در پذیرش احساسات واقعی و مقاومت در برابر تجربه‌ی درد است. او توضیح می‌دهد که روان‌درمانی موفق زمانی رخ می‌دهد که فرد بتواند با کمک درمانگر، لایه‌های دفاعی و دروغ‌های خود را کنار بگذارد و با احساسات سرکوب‌شده و واقعیت‌های زندگی‌اش روبه‌رو شود. نمونه‌هایی از بیماران با مشکلات مختلف، از اعتیاد گرفته تا روابط زناشویی و فقدان، نشان می‌دهد که هرکدام از آن‌ها با نوعی انکار یا خودفریبی زندگی می‌کنند و تنها زمانی که حقیقت را می‌پذیرند، امکان بهبود و رهایی برایشان فراهم می‌شود. کتاب بر اهمیت سوگواری، پذیرش اندوه و مواجهه با فقدان‌ها تأکید دارد و بیان می‌کند که رهایی از رنج تنها از مسیر پذیرش واقعیت و احساسات ممکن است. فردریکسون همچنین به نقش درمانگر به‌عنوان همراهی که فرد را در این مسیر دشوار یاری می‌کند، اشاره دارد و توضیح می‌دهد که روان‌درمانی صرفاً مجموعه‌ای از تکنیک‌ها نیست بلکه رابطه‌ای انسانی و عمیق است که می‌تواند به کشف حقیقت و پذیرش خود منجر شود.

چرا باید کتاب دروغ هایی که به خود می گوییم را بخوانیم؟

این کتاب با روایت نمونه‌های واقعی و ملموس از جلسات روان‌درمانی به خواننده کمک می‌کند تا الگوهای پنهان خودفریبی و انکار را در زندگی شخصی‌اش شناسایی کند. دروغ‌هایی که به خود می‌گوییم نه‌تنها به بررسی ریشه‌های رنج‌های روحی می‌پردازد بلکه نشان می‌دهد چگونه مواجهه با حقیقت، هرچند دشوار، می‌تواند به رهایی و آرامش درونی منجر شود. این اثر باتمرکزبر فرایند پذیرش احساسات و واقعیت‌های زندگی، به مخاطب یادآوری می‌کند که رهایی از رنج و دستیابی به سلامت روان، نیازمند شجاعت روبه‌روشدن با خود و کنارگذاشتن نقاب‌هاست. مطالعه‌ی این کتاب فرصتی برای تأمل عمیق‌تر درباره‌ی نقش دروغ‌ها و توهمات در زندگی و روابط انسانی فراهم می‌کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعه‌ی این کتاب برای کسانی مناسب است که دغدغه‌ی خودشناسی، سلامت روان و بهبود روابط فردی دارند. افرادی که با احساسات سرکوب‌شده، اضطراب، افسردگی یا مشکلات ارتباطی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، می‌توانند از محتوای کتاب بهره ببرند. همچنین دانشجویان و علاقه‌مندان به روان‌شناسی و روان‌درمانی و کسانی که به‌دنبال درک عمیق‌تری از فرایند درمان و نقش حقیقت در بهبود روان هستند، مخاطبان اصلی این اثر به‌شمار می‌آیند.

درباره جان فردریکسون

جان فردریکسون (Jon Frederickson) روان‌درمانگر، نویسنده و مدرس برجسته‌ی آمریکایی است که با بیش از چهار دهه تجربه‌ی حرفه‌ای، یکی از چهره‌های تأثیرگذار در گسترش و آموزش روان‌درمانی پویشی فشرده و کوتاه‌مدت (ISTDP) به‌شمار می‌رود. او در شهری کوچک در ایالت آیوا در آمریکا متولد شد و دوران نوجوانی خود را در آهنگری پدرش گذراند تا فن و حرفه‌ی او را بیاموزد. با این حال، استعداد هنری‌اش از همان دوران نوجوانی شکوفا شد و در دبیرستان به نوازنده‌ی برجسته‌ی ساز «کر» تبدیل شد. علاقه‌مندی او به موسیقی تا دوران کالج ادامه یافت و در دانشگاه واشنگتن در رشته‌ی موسیقی تحصیل کرد. در همین دوران با ارکستر سمفونی ملی همکاری داشت و در آنجا با همسر آینده‌اش آشنا شد. شکست در آزمون افتتاحیه‌ی این ارکستر، نقطه‌ی عطفی در زندگی‌اش شد و او را به‌سمت تحقق رویایی قدیمی‌تر سوق داد: روان‌درمانگری. علاقه‌ی فردریکسون به روان‌درمانی با مطالعه‌ی آثار اریک فروم شکل گرفت. او پس از تصمیم به تغییر مسیر در دانشگاه کاتولیک آمریکا (Catholic University of America) به تحصیل در رشته‌ی روان‌درمانی پرداخت و در سال ۱۹۸۲ از دانشکده‌ی روان‌پزشکی واشنگتن فارغ‌التحصیل شد. از سال ۱۹۸۸ تاکنون، در مؤسسه‌ی آموزش عالی روانکاوی واشنگتن به تدریس اشتغال دارد و از همان زمان به‌عنوان درمانگری متفکر و پرشور، مشغول فعالیت در عرصه بالینی و آموزشی است.

او یکی از نخستین شاگردان دکتر حبیب دوانلو، بنیان‌گذار رویکرد ISTDP و دانش‌آموخته‌ی دانشگاه مک‌گیل کانادا بود و طی نه سال گذشته همراه با استادش به درمان مراجعان با این شیوه پرداخت. فردریکسون همچنین به مدت هفت سال نزد دکتر پاتریشیا کافلین شاگردی کرد و بعدها خود به یکی از پیشگامان و مدرسان جهانی این رویکرد بدل شد. در سال ۲۰۰۰ با شرکت در کلاسی که سخنران آن درباره‌ی ISTDP سخن می‌گفت عمیقاً تحت تأثیر سرعت و اثربخشی این روش قرار گرفت و برای گسترش دانش خود به ایتالیا سفر کرد. رویکرد ISTDP که فردریکسون از مروجان اصلی آن است با هدف کمک به مراجع برای غلبه بر موانع درونی و دسترسی به احساسات واقعی خود طراحی شده است. این شیوه‌ی درمانی به افراد کمک می‌کند تا از اجتناب‌های هیجانی و دفاع‌هایی که مانع تجربه‌ی احساسات دردناک یا ترسناک می‌شوند رهایی یابند و در درمان اختلالاتی چون اضطراب و افسردگی بسیار مؤثر واقع شده است. فردریکسون در کنار کار درمانی و تدریس به فعالیت‌های علمی گسترده‌ای نیز پرداخته است. او بیش از ۲۰ مقاله‌ی پژوهشی منتشر کرده است که بیشتر آن‌ها در بولتن تخصصی روان‌درمانی پویشی فشرده و کوتاه‌مدت Ad Hoc به چاپ رسیده‌اند. همچنین از اعضای هیئت مدیره‌ی انجمن بین‌المللی روان‌درمانی پویشی تجربی (IEDTA) است.

وی علاوه‌بر تدریس در مؤسسه‌ی آموزش عالی روانکاوی واشنگتن، ریاست دوره‌ی آموزشی روان‌درمانی پویشی فشرده و کوتاه‌مدت در انجمن ISTDP نروژ را برعهده دارد و در مؤسسه‌ی Laboratorium ورشو لهستان نیز تدریس می‌کند. فعالیت‌های بین‌المللی او بسیار گسترده است و در انجمن EDT ایتالیا، انجمن ISTDP کالیفرنیای جنوبی و مراکز درمانی دانمارک نیز همکاری دارد. فردریکسون به برگزاری کارگاه‌ها، دوره‌های آموزشی و کنفرانس‌های عمومی در کشورهای مختلف از جمله سوئد، هند، استرالیا و لبنان شهرت دارد و آثارش در سراسر جهان به زبان‌های گوناگون ترجمه و تدریس می‌شود. او در سال ۲۰۱۴ موفق به دریافت نخستین جایزه‌ی روان‌درمانگری از انجمن پزشکی بریتانیا شد؛ افتخاری که بازتابی از نقش مؤثر و جهانی او در ترویج روان‌درمانی پویشی بود. جان فردریکسون با تأسیس انستیتو آموزشی ISTDP و برگزاری وبینارها، کارگاه‌های آنلاین و تولید فیلم‌های آموزشی از جلسات واقعی درمان، نقش بسزایی در آموزش و گسترش علمی این رویکرد داشته است. از مهم‌ترین دستاوردهای او می‌توان به تلاش برای پیوند میان نظریه و تکنیک در روان‌درمانی اشاره کرد. او معتقد است که مداخلات درمانی باید متناسب با نیازهای عاطفی و سازوکارهای دفاعی هر فرد تنظیم شوند و نمی‌توان یک نسخه‌ی نظری را برای همه‌ی بیماران به کار بست. همین نگاه سبب شد که اثر برجسته‌اش، کتاب هم‌آفرینی تغییر: فنون تأثیرگذار درمان پویشی، به یکی از منابع اصلی آموزش درمانگران پویشی بدل شود. دیوید مالان، روان‌درمانگر سرشناس بریتانیایی، درباره‌ی این اثر گفته است: «این کتاب چونان کلاسی پیشرفته و منبعی گرانبها برای همه درمانگران است که نشان می‌دهد چگونه می‌توان با بیماران به شیوه‌ای ایمن، مشفقانه و اثربخش کار کرد.»

نوآوری دیگر فردریکسون، تلفیق علوم اعصاب با نظریه‌های روان‌پویشی است. او با بهره‌گیری از یافته‌های عصب‌شناختی، تبیینی نو از فرایندهای هیجانی، دفاعی و شناختی در اتاق درمان ارائه داد. به گفته‌ی او، هنگامی که درمانگر بیمار را به بیان احساساتش تشویق می‌کند، در واقع به تقویت ارتباط میان قشر پیش‌پیشانی و سیستم لیمبیک کمک می‌کند و مسیرهای عصبی تازه‌ای برای شناخت و ابراز هیجان ایجاد می‌شود. او در زمینه‌ی سوپرویژن نیز نوآوری‌های چشمگیری داشته است. فردریکسون اهمیت دریافت نظارت درمانی را یکی از کلیدی‌ترین عوامل رشد حرفه‌ای درمانگر می‌داند و برای نخستین بار مفهوم «سوپرویژن زنده از راه دور» را مطرح کرد؛ روشی که طی آن سوپروایزر از طریق ویدیو کنفرانس به‌صورت زنده جلسه‌ی درمان را مشاهده و بازخورد ارائه می‌کند. این روش انقلابی در آموزش درمانگران ایجاد کرد و موجب شد فرایند یادگیری از مرزهای جغرافیایی فراتر رود. او در مقالات خود، از جمله در نوشته‌ی معروفش درباره‌ی «انتقال متقابل در سوپرویژن»، رابطه‌ی میان ناظر و درمانگر را از منظر روان‌پویشی بررسی کرده و نشان داده است که رشد حرفه‌ای درمانگر بدون درک فرایندهای درونی خود ممکن نیست. دیدگاه او مبنی بر اینکه «آنچه درمانگر در خود محکوم می‌کند، در دیگران قضاوت خواهد کرد»، به یکی از جملات ماندگار در آموزش روان‌درمانی تبدیل شده است.

جان فردریکسون تاکنون چهار کتاب مهم تألیف کرده است که هریک به زبانی متفاوت، مبانی نظری و عملی ISTDP را آموزش می‌دهند. از میان آن‌ها، کتاب «دروغ‌هایی که به خود می‌گوییم» بیشترین شهرت را یافته است. او در این اثر با زبانی ساده و روشن از مکانیزم‌های دفاعی درونی سخن می‌گوید که سبب می‌شوند انسان‌ها از رویارویی با واقعیت‌های دردناک خود بگریزند. این کتاب با روایت درمان مراجعانی که آموختند به خود دروغ نگویند، به اثری الهام‌بخش برای مخاطبان عام و متخصصان بدل شده است. درمجموع، آثار و آموزش‌های جان فردریکسون به‌دلیل نثر روان، بینش عمیق و اتکا بر تجربه‌ی بالینی گسترده، محبوبیتی جهانی یافته‌اند. او توانسته است میان نظریه، احساس و تجربه در اتاق درمان پلی مستحکم بزند و نسل تازه‌ای از درمانگران را در مسیر رشد و آگاهی هدایت کند. پس از بیش از سه دهه تدریس، نوشتن و درمان، هنوز در سراسر جهان به آموزش و راهنمایی علاقه‌مندان به روان‌درمانی پویشی فشرده‌ی کوتاه‌مدت می‌پردازد و میراثی ماندگار از انسانیت، دانش و عشق به رشد درونی بر جای گذاشته است.

بخشی از کتاب دروغ هایی که به خود می گوییم

«ما در انتظار چیزی که وجود ندارد می‌نشینیم‌ نه چیزی که حاضر است. پس از آنکه این مادر وجود حقیقی پسرش را پذیرفت و از رؤیای خویش بیدار شد، احتمالاً با خود گفته است: «خدای من! من خود پسرم هستم. من باید به یک انسان عادی تبدیل شوم. زمانی که اتوبوسِ واقعیت به من نزدیک می‌شود‌ باید به هر دو طرف نگاه کنم!» ارتباط با حقیقت ما را التیام می‌بخشد‌ و پیوند با وهم و خیال ما را بیمار می‌کند‌. درمانگر ما را از گریز از خودمان بر حذر می‌دارد‌ تا بتوانیم در واقعیت باقی بمانیم. ما با حضور در این لحظه، به احساساتمان پی می‌بریم‌. احساساتی که در پس نقاب نگرانی همیشه از ما گریخته‌اند‌. عجیب آن است که اضطراب ما را به‌سمت نقاطی در درونمان سوق می‌دهد‌ که همیشه از آن‌ها‌ می‌گریزیم‌؛ نقاطی که از کشف و ورود به آن‌ها‌ هراس داریم.

در واقع پیام درمانگرها همواره یکسان است: «آنچه از آن می‌گریزید‌، همان جایی است که باید در آن آرام بگیرید. باید به استقبال چیزی بروید که از آن هراس دارید. باید آنچه نادیده می‌گیرید‌ را با گوش جان بشنوید‌.»

گوش‌کردن را نیاموخته‌ایم‌. زندگی را در گریز می‌گذرانیم‌ و هرگز متوجه نیستیم که از احساسات و آنچه آن‌ها‌ را برمی‌انگیزاند‌، می‌گریزیم‌. هرگز نمی‌آموزیم‌ تفاوت بین کسی که هستیم و کسی که تلاش می‌کنیم‌ باشیم را تجربه کنیم. برای توقف این جریان، به همدمی نیاز داریم که کمکمان کند بنشینیم، طاقت بیاوریم و احساس کنیم. وقتی آنچه تحمل‌ناپذیر‌ است، به اشتراک گذاشته شود، تحمل‌پذیر‌ می‌شود‌.

این تحمل و مشارکت یک فن نیست بلکه پذیرش هم‌زمان‌ زندگی درونی و بیرونی است؛ یعنی آنچه در حال رخ‌دادن است و این مشارکت و گوش‌سپردن جز عشق چه می‌تواند‌ باشد؟ زمانی‌ که آن مادر اوتیسمِ پسرش را پذیرفت، توانست او را دوست بدارد و دیگر چیزی که هرگز نمی‌توان‌ باشد را از او نخواهد؛ یک بچهٔ‌ غیراوتیسمی. ما برای التیام خود باید دو چیزی را که پیش‌تر‌ تحمل‌ناپذیر‌ بود، در آغوش بگیریم: واقعیت و احساساتمان دربارهٔ‌ آن.»

نظرات کاربران

فرهاد
۱۴۰۳/۰۳/۱۲

ترجمه بسیار بد است مثلا در جمله ی زیر: من که از رها کردن او از شر ...ناتوان بودم به جای رها ساختن از رها کردن استفاده شده است اشتباهات و غلط ها متن را نامفهوم کرده است متن نیازمند به

- بیشتر
کاربر ۲۰۴۲۱۹۴
۱۴۰۲/۱۱/۱۴

سلام دروغ های که به خود بصورت ناخود آگاه می گوئیم را بیان می کند .و انسان را به تأمل وا می دارد .

کاربر 8656467
۱۴۰۳/۰۳/۰۵

عالییییی

کاربر 2439726
۱۴۰۴/۰۳/۳۰

کتابی بود که زندگیم رو کاملا تغییر داد توی زمانی که هیچی چیز نمیتونست منو آروم کنه این کتاب حالمو آروم کرد

حجم

۱۷۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

حجم

۱۷۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

قیمت:
۱۱,۰۰۰
تومان