کتاب کارآگاه علوی
معرفی کتاب کارآگاه علوی
کتاب کارآگاه علوی نوشتهٔ حسن هدایت است. انتشارات آده این مجموعه داستان کوتاه جنایی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب کارآگاه علوی
کتاب کارآگاه علوی حاوی چند داستان کوتاه و جنایی است که برخی از مهمترین حوادث ایران در دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ شمسی را از زبان یک کارگاه پلیس روایت کرده است. این کاراگاه، «علوی» نام دارد. این حوادث هر کدام روشنگر قسمتی از نکات پنهان بازی قدرت در ایران است. این کتاب را بیشتر در قالب یک مجموعهٔ تلویزیونی محصول سالهای ۱۳۷۴ - ۱۳۷۵ میشناسند؛ مجموعهای که اثر حسن هدایت بوده است. این نویسنده و کارگردان توضیح داده است که داستانهای اين مجموعه، بر موضوعات جنایی استوار است و درعينحال باید آن را اثری تاريخی، اجتماعی و سياسی دانست كه داستانهایش بیهيچ تخيلیْ تاريخ را روايت کرده است. عنوان برخی از این داستانها عبارت است از «قتل در چاپخانه»، «پیجویی یک مرگ مشکوک»، «جنایت در خیابان پاستور» و «جنایت در تماشاخانه».
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب کارآگاه علوی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه جنایی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کارآگاه علوی
«زمستان سال ۱۳۲۷ تهران، سردتر از سالهای قبل بود. در اغلب شهرهای کشور نیز این سرما وجود داشت. در خیاطخانه، هاسمیک که کنار بخاری چدنی ایستاده بود از شیشهٔ درِ ورودی به خیابان نگاه میکرد. برف میبارید و رفتوآمد در خیابان باریک دیده نمیشد. مینا با دو فنجان چای پیدایش شد. یکی را به هاسمیک داد. هاسمیک گفت «مرسی میناجان.»
مینا لبخندی زد و پشت میز بُرش رفت. مجلهای را که آنجا بود ورق زد. هاسمیک جرعهای از چای را خورد و گفت «فکر میکنی این برف میشینه؟ از صبح یکبند داره میباره.»
مینا در حال تماشای مجله گفت «فعلاً که کاسبی ما را کساد کرده. قرار بود تا قبل از ظهر خانم رستمیان و خواهرش بیایند اینجا. حتماً توی برف گیر کردهاند.»
ـ ولی هنوز که چیزی نباریده.
ـ اینورِ شهر اینطوری است. ولی طرفهای شمیران حسابی برف نشسته. تا از میدان تجریش برسند اینجا، یک عالمه گرفتاری دارند.
هاسمیک به سمت میز بُرش آمد و از قندان یک حبه قند کوچک برداشت. بعد به دو دست لباس که روی میز بُرش بود نگاه کرد و گفت «آخرش من نفهمیدم زنی به سنوسال خانم رستمیان این لباسهای جلف را میخواهد چهکار! دخترش هم خجالت میکشد بپوشد.»
مینا جرعهای از چای را خورد و گفت «ربطی به ما ندارد. ما فقط سفارش میگیریم. تو هم جلو زبانت را بگیر، جلو مشتریها از این اظهارنظرها نکنی.»
ـ اطاعت رئیس.
بعد با لبخندی پرسید «چایش خوشطعمه؟»
مینا سری تکان داد و گفت «آره، از کجا خریدی؟»
ـ از یک سرباز هندی. گمان کنم از آشپزخانهشان بلند کرده بود.»
حجم
۳۸۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۰۳ صفحه
حجم
۳۸۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۰۳ صفحه
نظرات کاربران
واقعا زیبا بود.یه نمونه وطنی بسیار با کیفیت از یه رمان پلیسی.چقدر فضاها در داستان قشنگ و نزدیک به واقعیته.چقدر شخصیت ها حلاجی شده و هر کدام نقش مهمی در داستان دارن حتی اسم شخصیت های داستان طوری انتخاب شده که