دانلود و خرید کتاب زنان تشنه قدرت برنار کی‌رینی ترجمه ابوالفضل الله دادی
تصویر جلد کتاب زنان تشنه قدرت

کتاب زنان تشنه قدرت

انتشارات:نشر نو
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۳از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب زنان تشنه قدرت

کتاب زنان تشنه قدرت نوشتهٔ برنار کی‌رینی و ترجمهٔ ابوالفضل الله دادی است و نشر نو آن را منتشر کرده است. زنان تشنهٔ قدرت تأملی است در باب دلایل و تأثیرات تعصب و فساد در ساختار حکومت‌های تمامیت‌خواه از هر سنخ.

درباره کتاب زنان تشنه قدرت

حکومت ساقط شده است، مردان از رأس قدرت به زیر کشیده شده‌اند و زنان حکومت را تماماً در ید قدرت خود دارند. سال‌هاست مرزهای کشور به روی بیگانگان بسته شده و جهان فقط با اطلاعاتی از وقایع امپراتوری زنان خبر دارد که سران صلاح می‌بینند منتشر شود. ژودیت، «شبانِ» زنان، که پس از مرگ مادرش جانشین او شده آن سرزمین را با مُشت آهنین اداره می‌کند؛ مضحکه‌ای سیاسی در دل رژیمی هذیان‌زده که تمام شعارهای پیش از انقلابش را کنار گذاشته و در کار خلق ارزش‌ها و شعارهای جدید است. به‌موازات روایت اصلی، خاطرات پرستاری معمولی پیش کشیده می‌شود که به حریم شبان راه می‌یابد و واقعیتِ پارانویایی قدرت و مواهب کارگزاران حکومت و بلهوسی‌های جنون‌آمیز آنها را به تصویر می‌کشد. زنان تشنهٔ قدرت تأملی است در باب دلایل و تأثیرات تعصب و فساد در ساختار حکومت‌های تمامیت‌خواه از هر سنخ.

خواندن کتاب زنان تشنه قدرت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران و پژوهشگران حوزه‌های فلسفه، جامعه‌شناسی، علوم سیاسی، تاریخ و مطالعات زنان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب زنان تشنه قدرت

«۳ فوریه. امروز صبح که رسیدم بیمارستان، دخترها لبخندهای ترحم‌برانگیز نثارم کردند و به نشانهٔ دلداری دستشان را گذاشتند روی شانه‌ام. با نگرانی اسمم را روی تابلوی بخش جست‌وجو کردم و متوجه شدم بِتجه من را برای بلوک انتخاب کرده است. باز هم! چیزی نمانده بود ناخوشی را بهانه کنم و برگردم خانه. پشیمانم که این کار را نکردم.

بِتجه دوستم ندارد؛ هیچ‌وقت دوستم نداشته. از فردایِ انتصابش، از من خواست سالن مأموران زن کمیته‌های انقلاب را که دو ماه قبل به آنجا ترفیع گرفته بودم ترک کنم و به بهانهٔ اینکه کارکنان بخش اتاق‌های مشترک کم هستند -که دروغ است- برگردم به بخش. این کار ناعادلانه بود اما سکوت کردم و به حرف همکارانم که توصیه می‌کردند دندان سر جگر بگذارم گوش دادم. می‌گفتند امروز بِتجه به پر و پای من می‌پیچد، اما فردا می‌رود سراغ یک بخت‌برگشتهٔ دیگر. من را فراموش می‌کند و دوباره برمی‌گردم به بخش مأموران کمیته‌های انقلاب تا همان‌طور که لیاقتش را دارم کارگزاران و سربازان را تیمار کنم.

خیلی‌خب! به جای اینکه به بخش مأموران کمیته‌های انقلاب برگردم، هر هفته در بلوک بوده‌ام! چه کرده‌ام که مستحق همچو چیزی باشم؟ معمولاً وقتی کسی برای خطایی مجازات می‌شود می‌رود بلوک و هیچ‌وقت هم بیش از یک روز طول نمی‌کشد. آن‌وقت من مدام و گاهی سه روز پشت سر هم نصیبم این است. بقیه مثل یک طاعون‌زده نگاهم می‌کنند و پشت سرم پچ‌پچ می‌کنند که روزهایم را بین مردهای برهنه می‌گذرانم.

این بار می‌خواستم بِتجه به من توضیح بدهد. چیزی برای از دست دادن نداشتم: همین حالا هم دارد بدترین چیز را در بیمارستان که همان بلوک است به من تحمیل می‌کند. خشمگین رفتم توی دفترش، اما نبود؛ فقط دستیارهایش را دیدم، دو زن احمق که به من می‌خندیدند. رنجیده اما مصمم بودم که به رنجم پایان بدهم. در داروخانه، یک چرخ‌دستی را از ملافه و کمپرس و دارو پُر کردم، در بلوک هیچ‌چیز پیدا نمی‌شود. سپس لخ‌لخ‌کنان گاری را تا دوزخ هل دادم.

بلوک در کارگاه‌های سابق بیمارستان برپا شده که آنها را سال ۱۹۸۷، براساس قوانین جدید اختلاط، برای کاربرد پزشکی تغییر کاربری داده‌اند. هیچ‌کس دلش نمی‌خواهد آنجا کار کند؛ بین پزشک‌ها قرعه‌کشی می‌کنند و پرستارها را انتخاب می‌کنند. بیمارستان در طی چند سال بودجهٔ کمتر و کمتری به بلوک اختصاص داده است. به خیالم بودجهٔ فعلی‌اش نزدیک صفر باشد. از همان اول، ویرانی‌اش توی چشم می‌زند. بلوک تنها بخش بیمارستان است که از دههٔ ۱۹۸۰ بازسازی نشده. نقاشی‌ها و اتصالات و رنگ و روغن‌ها همگی دارد می‌پوسد و رو به ویرانی است. وقتی در را که برای جلوگیری از فرار بیماران فقط از بیرون باز می‌شود هل می‌دهی، بوی تعفن می‌زند زیر دماغ و فریادهای گوش‌آزاری در طبقه‌ها می‌پیچد. اولین تماس با بیماران.»

فرهاد
۱۴۰۲/۰۹/۰۲

من نسخه‌ی چاپی این کتاب رو خوندم. داستان خیلی عجیبی داره. خیلی خوشم اومد. نشون میده که افراط در قدرت زن و مرد نمی‌شناسه.

حجم

۳۵۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۷۶ صفحه

حجم

۳۵۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۷۶ صفحه

قیمت:
۱۳۵,۰۰۰
۹۴,۵۰۰
۳۰%
تومان