کتاب دوباره والد خودت شو
معرفی کتاب دوباره والد خودت شو
کتاب دوباره والد خودت شو نوشتهٔ یونگ کنگ چان و ترجمهٔ نجمه سالاری است و انتشارات مجید آن را منتشر کرده است. آیا آن عشقی که لایق آن بودید را از والدینتان نگرفتید؟ پس این کتاب را بخوانید.
با خواندن این کتاب خودتان را طوری دوست داشته باشید که همیشه دوست داشتهاید به شما عشق بورزند.
درباره کتاب دوباره والد خودت شو
در کتاب دوباره والد خودت شو، یونگ کنگ چان مشوق شماست تا این تغییر را بهوجود بیاورید. مهم نیست چه کسی درست میگوید و چه کسی اشتباه. دربرابر خود، فردی عاشق باشید تا اینکه منتظر باشید والدین شما یا افراد دیگری به شما عشق بورزند یا شما را طوری که میخواهید تشویق کنند. زمانی که ما میپذیریم والدینمان هرگز آنطور که ما میخواهیم نمیشوند، میتوانیم دیگر دنبال عشق و پذیرش از سمت آنها نباشیم؛ دراینصورت دلهایمان شادتر میشود. چه ما را دوست داشته باشند چه نداشته باشند، دیگر بیشتر از این به والدینمان وابسته نباشیم. عشقورزیدن به خودمان مسئولیتمان میشود و این چیزی است که همهٔ ما میتوانیم آن را انجام دهیم چراکه ما خودمان منبع این عشق هستیم.
یکی از بزرگترین موانع عشق به خود، ارتباط ما با والدینمان است. این کتاب میتواند کاری کند تا شما بتوانید اختلافاتی که در کودکی داشتید را حل کنید و بتوانید در آرامش با خانواده و دیگران زندگی کنید.
خواندن کتاب دوباره والد خودت شو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب، مناسب برای افرادی است که در کودکی آسیب دیدهاند و نیازهایشان محقق نشده است. اگر دوست دارید والدینتان به شما عشق بورزند و این خواسته محقق نشده است یا نسبت به آنها بیاحساس شدهاید، این کتاب میتواند به شما کمک کند تا توسط خودتان به آرامش برسید.
میتوانید یاد بگیرید والدی محبوب و حامی خود باشید. مهم نیست والدین شما در قید حیات هستند یا نه. اگر در گذشته کاری بوده است که موفق نشدند در حق شما انجام دهند میتوانید یاد بگیرید خودتان آن را انجام دهید.
بخشی از کتاب دوباره والد خودت شو
«اغلب اوقات، اتفاقهای مهمی که به دلم میافتد را نادیده میگیرم. آخر سال ۲۰۱۷ بهجای یکی از همکارانم که مشکل پزشکی داشت و نمیتوانست کار کند به شرکت قبلیام برگشتم ولی نسبت به انجام این کار مردد بودم.
ابتدا، میخواستم پیشنهادشان را قبول نکنم. درحالی که رئیسم نوع کار را پشت تلفن به من توضیح میداد قلبم فریاد میزد: «نه». من هرگز درست از حسابداری لذت نبردم و حتی تصور انجامدادن دوبارهٔ این کار حس ناخوشایندی به من میداد. مهمتر از همه میدانستم برگشتن به این کار آرامشی که تا کنون با والدینم ساخته بودم را مختل میکند. کار شخصی خودم را بهعنوان معلم خصوصی بهمدت دو سال داشتم و در چند ماه اخیر والدینم از صحبتکردن با من درمورد مسیر کاریام دست کشیدند. پذیرفتن این شغل پارهوقت در رشتهٔ قبلیام فقط برای والدینم یادآور این میشد که من این کار ثابت و تماموقت را انجام نمیدهم و آنطور که آنها فکر میکنند من باید پول به دست بیاورم، درآمدی ندارم. یعنی پدر و مادرم دوباره قرار است غر بزنند؟ نه ممنون!
هرچند بعد از چندین بار متقاعدکردنم از طرف ناظر مالی شرکت بالاخره قبول کردم. همچنین بخشی از وجودم دوست داشت بگوید: «بله». برای کل سال با تولید کم در آن شرکت کار میکردم و این حقوق اضافه به من کمک میکرد تا بتوانم هزینهٔ برخی از کتابهای آیندهام را بپردازم. نهتنها این، بلکه ارتباط خوبی با همکاران سابقم دارم. بنابراین خودم را مسئول میدانستم تا با حسننیت به آنها کمک کنم. همچنین احساس میکردم هرکس که مریض است ارزش این را دارد که استراحت کند و آسودهخاطر باشد و درحالی که مرخصی هست باید ذهن آرامی داشته باشد. حتی گاهی دلسوزیام برای آنها و نداشتن قدرت نه گفتن، من را به دردسر میانداخت مانند اوقاتی که با شرایطی موافقت میکردم که بعداً باعث پشیمانیام میشد.
درست همانطور که پیشبینی کرده بودم در کمتر از دو هفته که به کار سابقم برگشته بودم والدینم دوباره بحث شغلی من را مطرح کردند. ابتدا نسبتاً از دست پدرم عصبانی بودم؛ زیرا با وجود اینکه دیر نشده بود دائم برای سرکاررفتن، من را هول میکرد. علاوهبر نوشتن، یکی از دلایلی که درخواست دادم بعدازظهرها سر کار بروم این بود که دوست نداشتم پدرم من را صبحها به آنجا برساند. فکر میکردم اگر من را سر کار نرساند این فرصت را ندارد که مرا هول کند. ظاهراً اشتباه میکردم. احساس نظارتی که پدرم داشت آنقدر قوی بود که فکر میکرد باید به من بگوید که خانه را زود ترک کنم هرچند که اصلاً نمیدانست زمان گزارش من چه ساعتی است. خوشبختانه غرزدنها زمانی که من قاطعانه گفتم وقتشناس هستم به پایان رسید. سر کار بهشدت استرس داشتم و یادآوریهای مکرر پدرم کمکی نمیکرد.»
حجم
۱۱۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۱۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
نظرات کاربران
عالی بود
بسیار کتاب خوبی میتونه باشه توی دو منظر ۱. درک و تقویت و کنترل بهتر احساسات ۲. ترمیم روابط فرزند و والدین و پیشنهاد میکنم اگر قصد دارین به منظور ترمیم رابطتون با پدر و مادرتون کتاب رو مطالعه کنید، فصل ۸ مهم
عالی بود