کتاب روزی روزگاری در آمریکا
معرفی کتاب روزی روزگاری در آمریکا
کتاب روزی روزگاری در آمریکا نوشتۀ سرجو لئونه و لئوناردو بنهونوتی با ترجمۀ حسین عیدیزاده در نشر افکار به چاپ رسیده است. این کتاب، فیلمنامۀ فیلم مشهور و تحسینبرانگیز روزی روزگاری در آمریکا (Once Upon a Time in America) است.
درباره کتاب روزی روزگاری در آمریکا
روزی روزگاری در آمریکا فیلمنامهای مفصل با جزئیات فراوان است که بر اساس رمان اوباش از هری گِری نوشته شده است. فیلمنامه، ترکیب غمانگیزی از نوستالژی، تراژدی و واقعگرایی دارد. متنی که از طریق الگوهای داستانپردازیاش، رشد گانگستریزم را در آمریکا به نمایش میگذارد. فیلم آن، تنها نوستالژی یک دوران نیست، بلکه نوستالژی سینما هم هست. ترکیبی از غم غربت، آگاهیِ تراژیک، واقعگرایی کلاسیک و فرمولهای ژانر.
دستاورد کارِ گروهیِ فیلمنامهنویسان که یک منتقد باسابقهٔ آمریکایی (استوارت کامینسکی) نیز در میانشان حضور دارد، همان چیزی است که روایت پرپیچوخم و ۴ساعتهٔ فیلم به آن نیاز دارد. مترجم در برگردان گفتوگوها سعی کرده است لحن شخصیتها متناسب با حالوهوای آنها تغییر کند، نکتهای که در متن اصلی نیز رعایت شده است.
داستان فیلمنامه دربارۀ ۳ دورۀ کودکی، جوانی و میانسالی شخصیت اصلی فیلم، ندولز است که در سالهای ۱۹۲۲، ۱۹۳۳ و ۱۹۶۸ روایت میشود.
خواندن کتاب روزی روزگاری در آمریکا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران فیلمنامه پیشنهاد میکنیم.
درباره سرجو لئونه
سرجو لئونه (۳ ژانویه ۱۹۲۹ تا ۳۰ آوریل ۱۹۸۹)، فیلمنامهنویس٬ تهیهکننده و کارگردان مهمی است. اهمیت او بیش از آنکه به کیفیت فیلمهایش مربوط باشد، به استراتژی فیلمسازیاش برمیگردد. او با زنده کردن ژانرِ تاریخی و ملیِ سینمای آمریکا در این سوی اقیانوس اطلس، عبارت غریب و هجوآمیز «وسترن اسپاگتی» را به سینمای ایتالیا آورد و برای مدتی کوتاه به هدفاش که ساختنِ فیلم ایتالیایی با زبان بینالمللی و قابلیت تجاری در سراسر جهان بود، دست یافت.
ترکیب قهرمانپروری و ریشخند در سه وسترن آغازینش بهدلیل سادگی و لحن بیپیرایهشان محبوبِ مردم و بهواسطهٔ بر هم زدنِ قواعدِ آشنا و قالبهای مرسوم، مورد توجه منتقدان بود. او سینمای تجاری را به فرمولهایی عادت داده بود که حتی خودش نمیتوانست از آنها بگریزد. به خاطر یک مشت دلار، روزی روزگاری در غرب و خوب بد زشت ساختههای او هستند.
بخشی از کتاب روزی روزگاری در آمریکا
«۱. داخلی. شب. تالار خیمهشب بازی سایهها (۱۹۳۳)
تصاویر عروسکها و موسیقی خیمهشب بازی، نماهای آغازِ یک فیلم را تداعی میکند. عناوین بر پرده میآیند و گهگاه تصاویری مبهم آن را قطع میکنند. عروسک ها، ساکنان دنیای سایهها هستند که در انتظار عروسکگردانی باهوش میرقصند و تعظیم میکنند و داستانی قدیمی را برای حاضران تعریف میکنند. تنها چند نفر در سالن هستند، پراکنده نشستهاند و چرتزنان و با چشمان نیمهباز به عروسکها نگاه میکنند. در پسزمینهٔ صحنه، مجسمهٔ بزرگ بودا قرار دارد.
ناگهان یکی از دو درِ کشویی که به خیابان باز میشود، با صدایی بلند گشوده میشود. سه مرد وارد میشوند. کسی به آنها توجهی نمیکند به جز خانمی چینی. او تازه از راهپلهٔ پشتی ساختمان وارد شده و با چشمان نگران سه مرد را میپاید.
یکی از مردها (پاسکوال) کنار در میایستد. دو نفر دیگر در سالن میچرخند. دنبال صندلی مناسب نمیگردند. آنها به چهرههای تماشاگران که با نور چراغ قوه دو مرد روشن شده است خیره میشوند؛ نگاهی سریع و حرفهای که خشونت زیر پوستشان را پنهان نمیکند.
درشت هیکلترین و قلدرترین مرد (سال) کنار یکی از تماشاچیان که چرت میزند میایستد و کلاهش را برمیدارد. مرد ـ که نشئه است ـ به زور چشمانش را باز میکند و سعی میکند به چهره او دقیق شود. پیش از آن که قیافهٔ سال را ببیند، سال کلاهش را دوباره روی سرش میگذارد و میرود. او مردی نیست که سال به دنبال اش بوده است.
رفیقش (کارمین۳) ردیفهای پشتی را می گردد که از همه جا تاریکتر است. به زن و مردی میرسد که کنار هم نشستهاند و صورت مرد پشت صورت زن پنهان است. کارمین سر زن را ـ که حدوداً چهل ساله است ـ به عقب میبرد، تا صورت مرد را ببیند. مرد، جوان به نظر میرسد و چند روزی است که اصلاح نکرده است. کارمین ناامید شده، غرغر میکند و میرود.
مرد سعی میکند برای زن خودشیرینی کند و به همین دلیل بازوی کارمین را میگیرد. کارمین چراغ قوه را در جیبش میگذارد و از همان جیب هفتتیری لوله بلند بیرون میکشد و رو به مرد میگیرد. مرد که میداند کارمین به چه چشم دوخته دست او را رها میکند. مرد ترسیده است. کارمین می داند مرد را ترسانده، نگاهی به زن میاندازد و لوله هفتتیرش را به طرف او میگیرد.»
حجم
۳۲۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۲۶ صفحه
حجم
۳۲۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۲۶ صفحه