کتاب خداحافظ کلمبوس
معرفی کتاب خداحافظ کلمبوس
کتاب خداحافظ کلمبوس نوشتهٔ فیلیپ راث و ترجمهٔ سرور کرم پور دشتی است. انتشارات فرمهر این مجموعه داستان کوتاه را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب خداحافظ کلمبوس
کتاب خداحافظ کلمبوس حاوی یک مجموعه داستان کوتاه است. این مجموعه، اولین اثر فیلیپ راث است و برای اولینبار در سال ۱۹۵۹ به چاپ رسیده است. این نویسنده در این داستانها، شخصیتهایی را برای ما به تصویر میکشد که هر کدام نگرشی متفاوت نسبت به زندگی، دین و سنتها دارند و تنها وجه مشترک همهٔ آنها آمریکایی - یهودی بودنشان است. فیلیپ راث با روایتی جذاب و طنزی ظریف، انسانهایی را به ما معرفی میکند که بسیار ملموس، آشنا و دوستداشتنی هستند و ما را همراه با خود به سفری در هزارتوی داستانها میبرند. این مجموعه داستان، گوشهای از مسائل و فرهنگ یهودیانی را به تصویر میکشد که در تقابل بین سنتهای قدیمی و آمریکایی قرن بیستم قرار گرفتهاند و بهدنبال یافتن راهی برای شناخت بهتر خود و جهان اطرافشان هستند.
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب خداحافظ کلمبوس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره فیلیپ راث
فیلیپ راث در سال ۱۹۳۳ در نیوآرک در نیوجرزیِ آمریکا زاده شد. او فرزند یک خانوادهٔ آمریکایی و نوهٔ یک خانوادهٔ یهودی اروپایی بود که در موج مهاجرت قرن نوزدهم به آمریکا کوچ کرده بودند. فیلیپ در بخش کمدرآمد شهر بزرگ شد. او پس از دبیرستان به دانشگاه باکنل رفت و مدرک کارشناسی گرفت. سپس تحصیلاتش را در دانشگاه شیکاگو ادامه داد و در همان دانشگاه هم به تدریس ادبیات پرداخت. او در دانشگاه پنسیلوانیا نیز ادبیات تطبیقی درس میداد که در نهایت در سال ۱۹۹۲ بازنشسته شد. فیلیپ راث در سال ۱۹۹۰ با کلر بلوم بازیگر انگلیسی ازدواج کرد که این رابطه در سال ۱۹۹۴ به جدایی انجامید. این نویسنده از سال ۱۹۹۲ وقت خود را فقط صرف نویسندگی کرده است. او نخستین نویسندهٔ زندهٔ آمریکایی است که مجموعه آثارش از سوی کتابخانهٔ آمریکا منتشر شده است. اولین کتاب او خداحافظ کلمبوس و حاوی ۵ داستان کوتاه بود که در سال ۱۹۵۹ منتشر شد؛ اثری با نگاهی طنزآمیز و شوخطبعانه به زندگی یهودیان در آمریکای پس از جنگ. این کتاب جایزهٔ کتاب ملی برای داستان را برای او به ارمغان آورد؛ اگرچه برخی از درون جامعهٔ یهودیان بهخاطر آنچه او تصویر کرده بود، محکومش کردند. اولین رمان او با عنوان «رها» اثری واقعگرایانه است که به مسائل اجتماعی و اخلاقی دههٔ ۱۹۵۰ میلادی آمریکا میپردازد. فیلیپ راث این شیوه را در کتاب «وقتی که او خوب بود» نیز پی گرفت. او با سومین رمانش «شکایت پورتنوی» بیشتر مشهور شد. این کتاب یک بازنمایی طنازانه از جهان یهودیان طبقهٔ متوسط نیویورک در قالب الکساندر پورتنوی است. رمانهای «خشم» و «شوهر کمونیست من» نیز از دیگر آثار فیلیپ راث هستند.
بخشی از کتاب خداحافظ کلمبوس
«معمولا صبحهای یکشنبه به این صورت میگذشت: ساعت نه و نیم گلدی قهوه را بهراه میانداخت و اپستین برای خرید ماهی دودی و روزنامهٔ خبر یکشنبه به سر خیابان میرفت. وقتی ماهی دودی بر روی میز قرار میگرفت، نانها در فر برشته میشد و بخش تصاویر روزنامهٔ خبر در چند سانتیمتری بینی گلدی قرار میگرفت، شیلا خمیازهکشان با لباس خانهای که تا روی مچ پایش بود، از پلهها پایین میآمد. همه بر سر میز مینشستند تا غذا بخورند و شیلا از اینکه پدرش روزنامهٔ خبر را خریده بود و بابت آن «پول به جیب فاشیستها ریخته بود،» بدوبیراه میگفت. بیرون از خانه، غیریهودیان داشتند به کلیسا میرفتن. همیشه به همین ترتیب بود، البته بهجز اینکه در طول سالها روزنامه به بینی گلدی نزدیکتر و از قلب شیلا دورتر شده بود؛ شیلا روزنامهٔ پُست را سفارش میداد.»
حجم
۲۵۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۳۳ صفحه
حجم
۲۵۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۳۳ صفحه