دانلود و خرید کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب دوم) آیزاک آسیموف ترجمه سعید سیمرغ
تصویر جلد کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب دوم)

کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب دوم)

معرفی کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب دوم)

کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب دوم) نوشتهٔ آیزاک آسیموف و ترجمهٔ سعید سیمرغ است. انتشارات کتابسرای تندیس این رمان معمایی آمریکایی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب دوم)

کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب دوم) یکی از کتاب‌های مجموعهٔ «داستان‌های بیوه مردان سیاه» است. در این رمان، شش دوست محترم و اعضای باشگاه بیوه‌مردان سیاه یک بار دیگر بازگشته‌اند تا با دوازده معمای منطقی دیگر دست‌وپنجه نرم کنند. برای آن‌ها چه چیزی می‌تواند لذت‌بخش‌تر باشد از شامی مجلل و گفت‌وگویی که طی آن، همراه با پیشخدمت باهوش و وفادارشان «هنری»، پرده از راز معماها بردارند و ذهنشان را به کار وادارند. آن‌ها می‌خواهند بدانند که راز قتل زنی بیمار که گمان می‌رود به مرگ طبیعی درگذشته، چیست. آن‌ها به ردوبدل‌کردن یک شیء مرموز که نکتهٔ کلیدی یک عملیات جاسوسی است، می‌پردازند. آن‌ها درمورد محل مستعمره‌ای در کرهٔ ماه که پاسخ یک مثلث عشقی است، حرف می‌زنند. آن‌ها شیوهٔ روشن‌کردن کبریت را که پرده از راز یک سرقت بزرگ برمی‌دارد، کندوکاو می‌کنند و... .

خواندن کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب دوم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان معمایی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آیزاک آسیموف

آیزاک آسیموف در ۲ ژانویهٔ ۱۹۲۰ به دنیا آمد و در ۶ آوریل ۱۹۹۲ میلادی از دنیا رفت. او نویسنده‌ای آمریکایی - روسی‌تبار بود که داستان‌هایی در گونه‌های علمی، علمی - تخیلی، خیال‌پردازانه و وحشت می‌نوشت. این نویسنده در استان اسمالنسک در شوروی در خانوادهٔ آسیابانی یهودی متولد شد. در پنج‌سالگی خانواده‌اش به آمریکا مهاجرت کردند. ازآنجاکه در خانه با او به زبان‌های ییدیش (زبان یهودیان اروپای شرقی) و انگلیسی صحبت می‌کردند، به هر دو زبان روان سخن می‌گفت، اما روسی نیاموخت. خواندن را از پنج‌سالگی آموخت و از آن هنگام در امور ادارهٔ مغازهٔ لبنیات فروشی به خانواده کمک کرد. در همان مغازه مجله‌های علمی - تخیلی هم فروخته می‌شد و آیزاک کوچک آن‌ها را می‌خواند. او در حدود یازده‌سالگی شروع به نوشتن داستان کرد و چند سالی بیشتر نگذشته بود که توانست داستان‌هایش را به مجله‌های عامه‌پسند بفروشد. در هجده‌سالگی نخستین داستانش را به نام «گشتی در حوالی سیارک وستا» نوشت که در شمارهٔ اکتبر ۱۹۳۸ مجلهٔ «داستان‌های حیرت‌آور» چاپ شد. سه سال بعد در سال ۱۹۴۱، داستان دیگری با عنوان «شبانگاه» به مجلهٔ یادشده فروخت که در آن زمان برترین مجله در این عرصه بود. او با نگارش «قوانین سه‌گانهٔ رباتیک» مشهور شد. دانشنامهٔ بریتانیکا این نویسنده را واضع واژهٔ رباتیک در زبان انگلیسی می‌شناسد. آیزاک آسیموف بیش از ۵۰۰ عنوان کتاب در تمام دسته‌های اصلی رده‌بندی دوی (به‌جز فلسفه) دارد و سیارک «آسیموف ۵۰۲۰» به افتخار او نام‌گذاری شده است.

بخشی از کتاب بیوه مردان سیاه (کتاب دوم)

«ماریو گونزالو میزبان ضیافت آن ماه بیوه مردان سیاه، اگرچه در کت اسپرت قرمز روشنش، خوش‌تیپ به نظر می‌رسید، اما کمی هم بی‌تاب می‌نمود او با صدایی آهسته به جفری اولان، وکیل رسمی باشگاه گفت: «آدم بی‌خودیه، ولی مسئلهٔ جالبی براش پیش اومده. از فک و فامیل‌های صاحبخونه‌مه ما داشتیم راجع به این موضوع باهم حرف می‌زدیم و من فکر کردم که ممکنه موضوع جالبی باشه.»

اولان که اولین جام نوشیدنی در دستش بود، به نشانهٔ عدم تأیید، اخمی کرد و گفت: «اون یه کشیشه؟»

گونزالو گفت: «نه، کشیش کاتولیک نیست. فکر کنم بهش می‌گن مهتر. اون عضو یه شاخهٔ کوچیک قدیمی مسلکه. یادم باشه به تام بگم بهتره یه خورده زبونش رو کنترل کنه.»

اولان همچنان با اخم گفت: «ماریو، اگه تو کسی رو بدون این‌که هیچ شناختی ازش داشته باشی، فقط به خاطر اینکه یه مسئله‌ای داره دعوت کنی، باعث می‌شی که ما شب نچسبی داشته باشیم. اون مشروب می‌خوره؟»

ماریو گفت: «فکر نکنم. اون سفارش آب گوجه‌فرنگی داده.»

اولان گفت: «منظورت اینه که ما هم نباید بخوریم؟» و جرعه‌ای بزرگ و غیر عادی از نوشیدنی‌اش را نوشید.

«معلومه که می‌خوریم»

«میزبان تویی ماریو، ولی فکر کنم بدترین میزبان باشی!»

میهمان که کنار دیوار ایستاده بود، لباسی تیره و دلگیر پوشیده بود و ظاهری محزون داشت، که ممکن بود نتیجهٔ این باشد که گوشهٔ خارجی چشمانش به صورت طبیعی به سمت پایین مایل بود. صورت تازه تراشیده‌شده‌اش برق می‌زد و کمی رنگ‌پریده می‌نمود و تضاد عجیبی با لباس‌های تیره‌اش داشت. نامش رالف مرداک۴۱ بود.

چشمان امانوئل روبین که از پشت عینک درشت و خنده‌دار دیده می‌شد، می‌درخشیدند و ریش تنکش از شدت انرژی حرف‌هایی که می‌زد می‌لرزید برای این‌که میهمان را سبک و سنگین کند، قبل از آن‌که شام دوستانهٔ آن شب آغاز شود، شروع به مانور توضیحی در تجزیه و تحلیل تند و تیز ماهیت طبیعی تثلیث کرده بود.

مرداک عکس‌العملی نشان نداد و صورتش، مانند صورت هنری، پیشخدمت باشگاه که مثل همیشه بدون هیچ نگرانی کارش را انجام می‌داد، آرام ماند.

او گفت: «این اشتباه معمولاً توسط کسانی به‌وجود می‌آد که می‌خوان رازهای خلقت رو با استدلالات پیش پا افتاده شرح بدن. با این فرض که قوانینی که از طریق تفکر منطقی به دست اومدن ممکنه در مورد همه‌چیز در دنیایی وسیع‌تر به کار گرفته بشن. در بعضی زمینه‌ها ممکنه بتونن، ولی ما از کجا باید بدونیم که کجاها می‌شه و کجاها نمی‌شه؟»

روبین گفت: «این نوعی تجاهله.»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۶۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۰۲ صفحه

حجم

۲۶۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۰۲ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان