کتاب آقا داداش و حکایتی چند
معرفی کتاب آقا داداش و حکایتی چند
کتاب آقا داداش و حکایتی چند اثر علیرضا هایل مقدم، مجموعه ای است از هفت داستان جذاب کوتاه که بر پایه ی وقایع و تجربیات شخصی مولف به شکلی کاملا آشنا برای خواننده، نوشته شدهاند.
فضای کلی اثر کاملا واقع گرایانه ولی توام با ظرافتهای توصیفی دراماتیک است. در حکایت اول که بلندترین داستان مجموعه است، به زیبایی با تشریح مناسبات خانوادگی یک خانواده سنتی- مدرن متوسط دهه شصت، به نوعی برای خواننده، بطور غیرمستقیم، نوستالژی کودکان و نوجوانان آن دوره را تداعی میکند. سایر داستانها هم با رنگ و بویی از روابط جامعهشناسانه و حقایق زندگی روزمرهی مردم همراه است.
درباره ی کتاب آقا داداش و حکایتی چند
آقاداداش ستون خانواده بود و برای کوچکترین تصمیمها، طرف مشورت پدر، مادر و دیگر اعضای خانواده قرار میگرفت. هرچند جسم رنجورش دیگر تاب و تحمل این محور بودن و عقل کل شدن را از دست داده بود. بیماری خیلی زود، در گرماگرم جوانی به سراغش آمده بود. قبل از این که حتی بتواند لذت بردن از زندگی را تجربه کند...
خواندن کتاب آقا داداش و حکایتی چند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب آقاداداش و حکایتی چند به عموم خانوادههای ایرانی که به احتمال قریب به یقین با یک یا چند حکایت از این مجموعه، در تجربیات شخصی خود مواجه بوده یا شاید در آینده آنها را تجربه نمایند، پیشنهاد میشود.
درباره ی علیرضا هایل مقدم
علیرضا (کاویان) هایل مقدم متولد ۲۹ شهریور ۱۳۴۸ خورشیدی تهران است. او تحصیلات خود را در رشتهی مهندسی مکانیک از دانشگاه پلیتکنیک تهران در سال ۱۳۷۲ به پایان رسانید و اخیرا پس از دو دهه دوری از تحصیل در سال ۱۳۹۷ در رشتهی بازیگری تئاتر از دانشگاه هنر موفق به دریافت درجهی کارشناسی ارشد شد. او پیش از این نیز علاوه بر تجربهی کار ژورنالیستی برای نشریاتی چند، تالیفاتی در زمینهی ادبیات و شعر داشته است. مجموعه حاضر، دومین اثر داستانی کوتاه او است.
بخشی از کتاب آقاداداش و حکایتی چند
"مردن هم لیاقت می خواهد"
با خارج شدن او، آقای جوهری، کارمند تدارکات اداره وارد می شود. در پاسخ به همان سوال، با لهجه ی کردی نیم پز مِن مِن کنان می گوید:" والله چه عرض کنم جناب سروان ... این خانزاده، یک سال دو سال نیس که با مائه. الان درست بیست و سه سال تمومه که من و خیلیای دیگه از پرسنل اداره، با اون همکاریم ...."
"زباله گرد و همزاد"
در یک آن ، فکری ذهنش را مشغول می کند: هرکس در این دنیا همزادی دارد که خودش از وجود آن بی خبر است! این جمله را وقتی که شیشه ی ماشین مدل بالائی را سر چهارراه جهانِ کودک تمیز می کرد، از رادیوی آن شنیده بود. آن موقع متوجه نشده بود که همزاد یعنی چی؟....
"مرغ همسایه غاز نیست"
کشور آلمان به خصوص در نظم و به لحظه بودن، از روزگار قدیم ضرب المثل شده است. اما برای شخص بنده دو تجربه ی شخصی آن هم در دو نوبت، در این کشور رخ داد که کاملا نظرم نسبت به این تفکر عوض شد.....
"نیمه ی گم شده"
بعدها که سنی از من گذشت، متوجه شدم که این حالت را عاشقی و دلدادگی می نامند و حاصل جوش و خروش نهاد آدمی از درون است که البته به لحاظ فیزیولوژیکی نیز با کم و زیاد شدن هورمونهایی که از غدد انسان ترشح می شوند، ارتباط دارند....
"اجل برگشته"
خودم را برای شنیدن بدترین خبر آماده کردم. وقتی به بیمارستان رسیدیم، با عجله به طرف قسمت اورژانس دویدیم و سراغ خواهرم را گرفتیم. گفتند خانم جوانی را آورده اند که از پاشنه ی پا و پیشانی جراحت پیدا کرده است ....
فهرست کتاب آقاداداش و حکایتی چند
- سخنی کوتاه با خوانندگان
- آقاداداش
- حقیقت مثبت وجودی
- مردن هم لیاقت میخواهد
- زباله گرد و همراه
- مرغ همسایه غاز نیست
- نیمه ی گمشده
- اجل برگشته
حجم
۵۳۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۸ صفحه
حجم
۵۳۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۸ صفحه