دانلود و خرید کتاب گفت‌وگوی مد و مرگ جیاکو مولئوپادری ترجمه زیبا ستاری
تصویر جلد کتاب گفت‌وگوی مد و مرگ

کتاب گفت‌وگوی مد و مرگ

معرفی کتاب گفت‌وگوی مد و مرگ

«گفت‌وگوی مد و مرگ» نوشته جیاکومولئوپادری(۱۸۳۷-۱۷۹۸)، فیلسوف و شاعر ایتالیایی است. سخن از فلسفه که به میان میاد ذهن آدمی ناخوداگاه درگیر پیچیدگی آن می‌شود اما فلسفه‌ی جیاکومو لئوپاردی در مد و مرگ، شیرین و ساده است. این اثر در اصل به زبان ایتالیایی بوده و در سال ۱۸۵۷ بدست چارلز ادواردز به انگلیسی برگردانده شده است. با وجود گذر نزدیک به دو قرن از نگارش آن، یازده داستان این کتاب هنوز ملموس و تازه‌اند، چرا که در مورد موضوعاتی نوشته شده‌اند که از دیرباز دغدغه‌ی ذهن بشر بوده و هستند و بی‌آنکه سعی در اثبات چیزی داشته باشند، دیدگاه ما را نسبت به خویش و دیگران تغییر می‌دهند. گفتگوهایی که حاکی از نگرش خاص نویسنده‌ی آن در عمر کوتاه سی و هشت ساله‌ی او به دنیا و پدیده‌های آن است. او در گفتگوی طنز‌آمیز اما ناآرام مد و مرگ، قدرت عجیب ولی نامعقول مد را به تصویر می‌کشد. گفتگوی زمین و ماه، طبیعت و مرد ایسلندی، هرکول و اطلس، خورشید و ستاره شناس، رایش و مومیایی‌هایش در کنار توصیف پرنده‌ای کوچک همه خواننده را به دنیایی آشنا اما دست نخورده می‌کشاند جایی که هنوز مجال برای کشف بسیار است.
باران
۱۳۹۷/۱۱/۲۰

خیلی خوب بود، از خواندنش لذت بردم... پیشنهاد می کنم بخوانید حتما 🌺🌺

کاوه
۱۳۹۵/۱۲/۱۰

نکته هایی بسیار جالب و نغز

اگه قرار بود دوباره، با همۀ خوبی‌ها و بدی مثل قبل زندگی کنیم، هیچ کس دوست نداشت از نو متولد بشه. زندگی وقتی قشنگه که، راجع بهش ندونیم. مثل آینده.
باران
فهمیدم چقدر پوچه که فکر کنی اگه با بقیه زندگی کنی و کسی رو اذیت نکنی، کسی هم تو رو اذیت نمی‌کنه.
باران
به‌علاوه، تو دنیا رسم و رسومی به راه انداختم که زندگی، چه بدن چه روح، بیشتر مرده است تا زنده. انقدر که میشه گفت این قرن، قرنِ مرگه.
باران
هرچند آدما، حرف و قضاوت رو مدام اشتباه می‌گیرن و بر اساس فرضیاتی که خودشون درست کردن و فکر می‌کنن درسته، نتیجه گیری می‌کنن.
باران
در واقع، فکر می‌کنی که از بین رفتن حس، خودش یه حسه؟
باران
معمولاً همه فکر می‌کنن که دریانوردها و سربازها چون همیشه تو خطرن، زندگی براشون کم ارزش تره. ولی به همین دلیل من معتقدم، کمتر کسی به اندازۀ اونا زندگی رو دوست داره. همه ما، قدر خیلی از نعمتها رو نمی‌دونیم. اما اونا چون از خیلی چیزا محرومن، قدر چیزایی رو می‌دونند که حتی نمی‌شه نعمت حسابشون کرد. تا حالا ‌کسی یه تیکه زمین برای ایستادن رو، نعمت حساب کرده؟ هیچ کس به‌جز دریانوردها و بیشتر از همه، ما. چون نمی‌دونیم بالاخره خشکی پیدا می‌کنیم یا نه. با این فکر می‌خوابیم و وقتی هم که بلند می‌شیم دوباره به همین فکر می‌کنیم. اگه اتفاقاً، از دور قله ای، کوهی، جنگلی یا چیزی مثل اینا رو کشف کنیم از خوشحالی بال در می‌آریم، و اگه رو خشکی قدم بذاریم، تا چند روز از اینکه دوباره رو زمین سفت پا می‌ذاریم احساس خوشبختی می‌کنیم.
باران
در تو ای مرگ، روح برهنۀ ما می‌ارامد؛ نه مسرور، بلکه ایمن از رنج کهن.
باران
حماقته که آدما به‌خاطر ‌لذتهای الکی و چیزای بدرد نخور، با هم دیگه بجنگن و برای هم کلی دردسر و نگرانی درست کنن. این خیلی ناراحت کننده است و بهشون صدمه می‌زنه. هر قدر بیشتر دنبال خوشبختی می‌گردن کمتر پیداش می‌کنن.
باران
به نظر می‌رسه هیچ کدوم از قضاوتهای بشر قابل اعتماد نیست. مگه اینکه کاملاً براساس تجربه و حواس پنجگانه باشه.
باران
تو این دنیا، زندگی، چرخۀ دائم تولید و تخریبه. و هردوی اینا اونقدر به هم نزدیکن که یکی دائم به سمت اون یکی درحال حرکته و تو دنیا هر کدوم که از کار بایسته اون یکی روهم از بین می‌بره. پس، هر چیزی که فارغ از درد بشه به دنیا آسیب می‌زنه.
باران

حجم

۶۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

حجم

۶۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان