کتاب سندروم آهن ربای انسانی

کتاب سندروم آهن ربای انسانی (چرا عاشق کسانی می‌شویم که آزارمان می‌دهند؟) با عنوان اصلی The Human Magnet Syndrome: Why We Love People Who Hurt Us نوشتهٔ راس روزنبرگ و ترجمهٔ زهرا باختری توسط انتشارات چترنگ منتشر شده است. نویسنده در این اثر به بررسی پیچیدگی‌های عشق و جستجوی شریک عاطفی مادام‌العمر می‌پردازد. نویسنده، راس روزنبرگ، این اصطلاح را ابداع کرده تا نیروی محرکه جاذبه در عشق ناکارآمد را به شکلی مختصر و مفید به تصویر بکشد. این کتاب پدیده‌ای را آشکار می‌سازد که بسیاری از افراد را به سمت شرکای عاطفی آسیب‌زا و خودشیفته جذب می‌کند، که اغلب یادآور یکی از والدینشان هستند. همچنین توضیح می‌دهد که چرا بسیاری از ما در روابط ناکارآمد و سمی باقی می‌مانیم، حتی با وجود آسیب‌ها و بی‌توجهی‌ها. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب سندروم آهن ربای انسانی

کتاب سندروم آهن ربای انسانی اثر راس روزنبرگ، حول محور این ایده می‌چرخد که همهٔ ما در روابط عاشقانه مانند آهن‌رباهای انسانی عمل می‌کنیم. ما به طور مقاومت‌ناپذیری جذب تیپ‌های شخصیتی متضاد خود می‌شویم. این جاذبه، به‌ویژه در مورد افراد دارای پیشینهٔ عاطفی ناسالم، می‌تواند به روابطی ناکارآمد منجر شود که در آن فرد هم‌وابسته به سمت فرد سلطه‌جو کشیده می‌شود و رابطه‌ای پر از عشق، درد، امید و ناکامی شکل می‌گیرد. این کتاب بر پایه بیش از دو دهه تفکر و تجربه نویسنده به‌عنوان روان‌درمانگر، متخصص اعتیاد، مشاور، مربی و صاحب کسب‌وکار نوشته شده است. روزنبرگ با بررسی کشمکش‌های شخصی خود با روابط ناکارآمد، به نگارش این اثر پرداخته و نظریه «زنجیره خویشتن» را معرفی می‌کند تا جذابیت دائمی بین تیپ‌های شخصیتی متضاد مانند هم‌وابسته‌ها و سلطه‌جویان را تبیین و حتی اندازه‌گیری کند. این نظریه انواع روابط، از سالم تا ناکارآمد، را توضیح می‌دهد. عنوان فصل‌های این کتاب عبارت است از «اجتناب‌ناپذیری آیندۀ ما»، «هم‌وابسته‌ها، سلطه‌جویان و «رقص» آن‌ها»، «محرک‌های رابطۀ سلطه‌جو و هم‌وابسته»، «زوج عجیب‌وغریب ولی طبیعی»، «معرفی نظریۀ زنجیرۀ خویشتن»، «اختلالات سلطه‌جویی عاطفی ــ تعریف اختلال»، «سندروم آهن‌ربای انسانی»، «ریشه‌های هم‌وابستگی»، «ریشه‌های اختلالات سلطه‌جویی عاطفی»، «هم‌وابستگی»، «اختلال شخصیت خودشیفته»، «اختلال شخصیت مرزی»، «اختلال شخصیت ضداجتماعی»، «چرا دستمان به هم‌وابسته‌ها می‌رسد، ولی به سلطه‌جویان عاطفی نه؟»، «قانون طلایی» مشاغل یاری‌دهنده» و «نتیجه‌گیری: هرگز برای تبدیل شدن به کسی که می‌توانستید باشید دیر نیست».

خلاصه کتاب سندروم آهن ربای انسانی

کتاب سندروم آهن ربای انسانی» به تحلیل چرایی جذب افراد به کسانی می‌پردازد که به آن‌ها آسیب می‌رسانند. این پدیده به «نیروی عشق» شبه‌مغناطیسی تشبیه شده که افراد را به طور ناخودآگاه و ناخواسته به سمت شرکای عاطفی آسیب‌زا، به ویژه خودشیفته‌ها، سوق می‌دهد. کتاب نشان می‌دهد که چگونه رابطه‌هایی که با شور و هیجان آغاز می‌شوند، می‌توانند به تدریج به وضعیت‌های دردناک و ناامیدکننده تبدیل شوند، به خصوص برای کسانی که در کودکی از عشق بی‌قیدوشرط محروم بوده‌اند. نویسنده از تجربه شخصی خود در روابط ناکارآمد استفاده می‌کند تا به خوانندگان کمک کند الگوی تکراری جذب به شرکای عاطفی آسیب‌زا را بشناسند و چرخه جنون در روابط را متوقف کنند. این کتاب توضیح می‌دهد که چگونه «سندروم آهن ربای انسانی» می‌تواند به روابط طولانی‌مدت ناکارآمد بین شخصیت‌های هم‌وابسته و سلطه‌جو منجر شود و برعکس، در روابط سالم به تقویت و حمایت متقابل می‌انجامد.

چرا باید کتاب سندروم آهن ربای انسانی را بخوانیم؟

کتاب سندروم آهن ربای انسانی را بخوانید تا درکی عمیق از الگوهای جذب عاطفی خود به دست آورید و چرایی کشش به روابط ناکارآمد یا سالم را کشف کنید. این کتاب به شما کمک می‌کند تا نیروی مغناطیسی نامرئی که عشاق را به هم متصل می‌کند، بشناسید و بفهمید چگونه پیشینه عاطفی و تجربیات کودکی بر انتخاب شریک عاطفی شما تأثیر می‌گذارد. با نظریهٔ «زنجیره خویشتن» ارائه شده در این کتاب، می‌توانید روابط خود را بهتر تحلیل کرده و در مسیر بهبودی و دگرگونی گام بردارید تا به عشقی حقیقی و پایدار دست یابید.

خواندن کتاب سندروم آهن ربای انسانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد می‌شود که در روابط عاطفی خود با الگوهای تکراری و ناکارآمد مواجه هستند، به دنبال درک عمیق‌تری از چرایی جذب خود به شرکای عاطفی آسیب‌زا یا خودشیفته هستند، احساس می‌کنند در چرخه عشق و ناکامی گیر افتاده‌اند و می‌خواهند این چرخه را بشکنند، در کودکی والدین بدرفتار، کم‌توجه یا غایب داشته‌اند و می‌خواهند تأثیر آن را بر روابط بزرگسالی خود بفهمند، مشاوران، روان‌درمانگران، متخصصان اعتیاد و افرادی که در مشاغل یاری‌دهنده فعالیت می‌کنند و هرکسی که آرزوی یافتن شریک عاطفی رؤیاهایش را دارد و می‌خواهد رابطه‌ای پایدار، دوطرفه و باثبات را تجربه کند.

درباره راس روزنبرگ

راس اِی. روزنبرگ، متخصص برجسته در حوزه روابط ناکارآمد، هم‌وابستگی، اعتیادهای جنسی و اینترنتی، مشاور و روان‌درمانگر با سابقه‌ای درخشان است که از سال ۱۹۸۸ به فعالیت حرفه‌ای مشغول است. او بنیانگذار و مدیر مرکز مشاورهٔ «مراقبت بالینی مشاوران» در حومهٔ شمالی شیکاگو است. نخستین کتاب روزنبرگ با عنوان سندروم آهن ربای انسانی، حاصل ۲۵ سال تجربهٔ او در زمینه سلامت روان و خدمات اجتماعی است. او همچنین سخنرانی توانا و مدرس سمینارهای تخصصی از جمله سمینار «سلطه‌جویان عاطفی و هم‌وابسته‌ها: درک فرایند جذب» بوده که در ۲۷ ایالت آمریکا برگزار شده است. خدمات روان‌درمانی او با باور عمیق به قدرت شفابخش روابط درمانی، مراجعانش را به سمت تعادل، آرامش درونی و شکوفایی فردی رهنمون می‌سازد. وی پس از این کتاب، راهنمایی برای هم‌وابسته‌ها جهت دستیابی به روابط سالم تألیف کرده است.

بخشی از کتاب سندروم آهن ربای انسانی

«در میان همۀ سلطه‌جویان عاطفی (و مبتلایان به اختلالات شخصیتی)، افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی به مراتب موذی‌تر، سلطه‌جوتر و آسیب‌زننده‌تر هستند. به علاوه، آن‌ها در میان مبتلایان به اختلالات سلطه‌جویی عاطفی از همه خودشیفته‌تر هستند. طبق چهارمین ویراست نسخۀ بازنگری‌شدۀ دی‌اس‌ام، مشخصۀ اختلال شخصیت ضداجتماعی نادیده گرفتن و نقض حقوق دیگران است که در کودکی یا اوایل نوجوانی شروع می‌شود و تا بزرگسالی ادامه پیدا می‌کند.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی الگوی فکری، ادراکی و ارتباطی نابهنجار و مخربی در ارتباط با دیگران دارند. آن‌ها فاقد همدلی‌اند، کمتر احساس گناه یا ندامت می‌کنند و با بی‌پروایی هر کاری که لازم باشد انجام می‌دهند تا به خواسته‌های منفعت‌طلبانۀ خود برسند. آن‌ها عموماً فریب‌کار، حسابگر و خودخواه‌اند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی تکانشی، پیش‌بینی‌ناپذیر و مستعد شکستن یا نادیده گرفتن قواعد و قوانین هستند. این افراد به نیازهای دیگران بی‌اعتنا هستند؛ به ویژه نیازهای کسانی که با آن‌ها در رابطۀ عاطفی قرار دارند. آن‌ها اغلب دیگران را در نظر نمی‌گیرند و در بیشتر روابطشان بی‌مسئولیت هستند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی به طور مکرر دچار مشکلات شغلی می‌شوند، چراکه یا اخراج می‌شوند یا کارشان را ترک می‌کنند یا به سادگی هروقت خسته یا آزرده شوند از شغلشان بیرون می‌آیند. این افراد که بی‌اختیار دروغ می‌گویند و سودجویان چیره‌دستی هستند، عموماً در روابط خود بی‌وفا و اهل سوءاستفاده‌اند. آن‌ها اغلب سابقۀ مشکلات حقوقی دارند و توانایی دعوا، پرخاشگری و خشونت را نیز دارند.»