
کتاب حسرت و رویا
معرفی کتاب حسرت و رویا
کتاب حسرت و رویا نوشتهٔ ملیکا دستاری و ویراستۀ معصومه طالبی سهزابی و مهتاب جامعی توسط نشر مانا ایده منتشر شده است. این اثر، داستانی از دوران کودکی و نوجوانی را در بستری از خاطرات، دوستیها، جداییها و تجربههای تلخوشیرین زندگی روایت میکند. حسرت و رؤیا با نگاهی به روابط دوستانه، خانواده و دغدغههای رشد و بلوغ به مسائل هویت و احساسات نوجوانان میپردازد. نسخۀ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب حسرت و رویا
کتاب حسرت و رؤیا اثری داستانی است که در قالب روایت اولشخص، زندگی یک کودک و سپس نوجوان در دوران معاصر را دنبال میکند. فضای داستان در شهری جنوبی و در میان خانوادهای معمولی شکل میگیرد و نویسنده، ملیکا دستاری با جزئیات فراوان، دنیای ذهنی و عاطفی شخصیت اصلی را به تصویر میکشد. کتاب با نثری توصیفی و گاه شاعرانه، به تجربههای روزمره، دوستیهای دوران مدرسه، بازیهای کودکانه، نخستین مواجهه با شکست و جدایی و همچنین دغدغههای هویتیابی میپردازد. روایت، از زاویه دید یک دختر نوجوان است که در مسیر رشد با چالشهای اجتماعی و خانوادگی روبهرو میشود و در این میان، نقش دوستیها و خاطرات مشترک در شکلگیری شخصیت او برجسته میشود. اثر، با تمرکز بر احساسات، خاطرات و رؤیاهای شخصیتها، تصویری از گذار کودکی به نوجوانی و دغدغههای این دوران ارائه میدهد.
خلاصه داستان حسرت و رویا
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان حسرت و رؤیا با روایت دختری آغاز میشود که شبها به آسمان نگاه میکند و در دل تاریکی، خاطرات و تنهاییهایش را مرور میکند. او در روزهای آغازین مدرسه، با ورود به محیطی جدید و آشنایی با همکلاسیهایی چون «مهدی»، «سام»، «افشین» و «مهرداد»، نخستین تجربههای دوستی و رقابت را لمس میکند. روایت، از دل بازیها و ماجراجوییهای کودکانه، بهتدریج به دغدغههای عمیقتر نوجوانی و هویتیابی میرسد. شخصیت اصلی در کنار دوستانش با چالشهایی مانند پذیرفتهشدن در گروه، آزمونهای دوستی، حسادت، شکست و جدایی روبهرو میشود. ماجراهایی مانند شرکت در مسابقۀ بادبادکبازی، خرید وسایل از بازار و سفرهای خانوادگی، بستری برای نمایش رشد تدریجی شخصیت و شکلگیری پیوندهای عاطفی هستند. جداییهای ناخواسته، دلتنگی برای دوستان و تلاش برای بازگشت به جمع، بخش مهمی از روایت را تشکیل میدهد. کتاب با تمرکز بر احساسات متناقض، امیدها و حسرتهای نوجوانی، تصویری از رشد و بلوغ در بستر روابط انسانی ارائه میدهد.
چرا باید کتاب حسرت و رویا را خواند؟
این کتاب با روایت صمیمی و سرشار از جزئیات، تجربههای مشترک بسیاری از نوجوانان را بازتاب میدهد و به دغدغههای هویت، دوستی، جدایی و بلوغ میپردازد. خواننده با دنیای ذهنی شخصیت اصلی همراه میشود و میتواند با احساسات، ترسها و امیدهای او همذاتپنداری کند. حسرت و رؤیا فرصتی برای مرور خاطرات کودکی و نوجوانی و بازاندیشی دربارۀ روابط انسانی و نقش آنها در شکلگیری شخصیت است.
خواندن کتاب حسرت و رویا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانان، جوانان و بزرگسالانی که به داستانهای رشد، بلوغ و روابط دوستانه علاقه دارند، مناسب است؛ همچنین برای کسانی که دغدغۀ هویت، دوستی و تجربههای گذار از کودکی به نوجوانی را دارند، میتواند خواندنی باشد.
بخشی از کتاب حسرت و رویا
«شبها به آسمان مینگریست و با آسمان تیرهی دلش سخن میگفت. آری تنها شبها بود که به آسمان مینگریست؛ شب بیشتر به مانند خودش بود. همانقدر تیره به مانند قلب داغ دیدهاش. همانقدر پهناور به سان تمام خاطراتش. همانقدر یکتا به اندازهی تمامی تنهاییهایش؛ و همانقدر غیر منتظره. مگر آسمان سپید روز میدانست به ناگه رنگ میبازد و به سیاهی مطلق تبدیل میشود.کارش شده بود. شبها به خرابههای خانهی قلبش میرفت و به آسمان تیرهی خاطراتش مینگریست و میگریست.آن دخترک درخت بهاری بود. که سیل شکوفههای آرزوهایش را با خود برده و زخم دیدهی تقدیر خویش بود. تقدیری کهن. که نه خود آن را ساخته بود و نه در آن دست داشت...او پرندهای نوآموز بود. که تازه پرواز در دل غم را آموخته بود. حق داشت که بدین حال درآید. پرنده است دیگر گاهی بیهیچ دلیلی به دست سنگ سنگدلان بالهای جاودانگیاش زخم میشوند و میشوند. داغی بر دلش»
حجم
۵۳۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۳۳ صفحه
حجم
۵۳۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۳۳ صفحه