دانلود و خرید کتاب کامو و سارتر؛ ماجرای یک دوستی و جدالی که به آن پایان داد رونالد آرونسون ترجمه مژگان اصلیان
تصویر جلد کتاب کامو و سارتر؛ ماجرای یک دوستی و جدالی که به آن پایان داد

کتاب کامو و سارتر؛ ماجرای یک دوستی و جدالی که به آن پایان داد

معرفی کتاب کامو و سارتر؛ ماجرای یک دوستی و جدالی که به آن پایان داد

کتاب کامو و سارتر؛ ماجرای یک دوستی و جدالی که به آن پایان داد نوشتهٔ رونالد آرونسون و ترجمهٔ مژگان اصلیان است و مهرگان خرد آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب کامو و سارتر؛ ماجرای یک دوستی و جدالی که به آن پایان داد

دوستیِ سارتر و کامو از طرف کامو در سال ۱۹۳۸ و از طرف سارتر در سال ۱۹۴۲ با مکاشفه‌ای از روی اشتیاق در ارتباط با کتاب‌های نخستینِ یکدیگر آغاز شد. پس از ملاقات اولیه در سال ۱۹۴۳، رابطه‌شان به‌سرعت شکل گرفت. هر دوی آن‌ها در فلسفه و سیاست جاه‌طلبی‌های یکسانی داشتند، بنابراین در مورد همکاری‌های مختلف صحبت می‌کردند و نظرات مشابه ارائه می‌دادند. موضوع ابتدایی در شکل‌گیری رابطه‌شان آزادی فرانسه بود، به همین سبب آن‌ها به نویسندگان مطرح اگزیستانسیالیسم در فرانسه تبدیل شدند که شور فرهنگیِ پس از جنگ را ایجاد کردند. کامو تلاش می‌کرد همکاری با سارتر را انکار کند، درحالی‌که دوستش او را سرمشق نظریهٔ جدید خود دربارهٔ تعهد قرار داد. هر دوی آن‌ها فعال مدنی و روشنفکرانی بودند که مسیرهای موازی را دنبال می‌کردند؛ کامو به‌عنوان سردبیر نشریهٔ کُمبا که یکی از بهترین روزنامه‌های پاریس بود و سارتر به‌عنوان پایه‌گذار و مدیر مجلهٔ له تاون مدرن که بلافاصله بعد از تأسیس به یکی از برجسته‌ترین نشریات سیاسی و فرهنگی فرانسه تبدیل شده بود.

همچنان‌که آن‌ها در جامعه بیشتر نفوذ می‌کردند، چپ‌گرایی غیرکمونیستی‌شان به دلیل آغاز قطب‌بندی شرق و غرب تحت فشار قرار گرفت. این قطب‌بندی که با سخنرانی «پردهٔ آهنین» چرچیل در اوایل سال ۱۹۴۶ مطرح شد، با ورود آرتور کوستلر ضدکمونیست و با دو کتابش به نام‌های ظلمت در نیمروز و مقالات او به نام یوگی و کمیسر به حلقهٔ گروهیِ آن‌ها پیوست، در پاریسِ سقوط‌کرده مطرح شد. نظریات شخصیِ کوستلر از آن‌ها می‌خواست که یا علیه کمونیسم یا موافق آن باشند.

چنین فشارهایی با حوادث چند سال اخیر تشدید شده بود و همینْ نوشته‌های سارتر و کامو و مواضع سیاسیِ در حال تحول آن‌ها را مشخص‌تر کرد. گفت‌وگوهای سارتر و کامو را اگرچه در نوشته‌هایشان می‌توان تشخیص داد، اما آن‌ها نامی از یکدیگر نمی‌بردند و تنها افکار خود را در رابطه با دیگری ادا می‌کردند.

هنوز دوستی‌شان برقرار بود، اگرچه اغلب به جهات مخالف هم کشیده می‌شدند، اما تا جایی که ممکن بود مستقل. در واقع می‌توان گفت این استقلال تا زمانی ادامه داشت که جنگ سرد به جنگ گرم تبدیل شد و در کنار پیشرفت کارهایشان، سرانجام مجبور بودند موافق یا علیه کمونیسم باشند. رابطه‌شان تا لحظهٔ طغیان ادامه داشت، اما بعد از جدایی و حتی تا زمان مرگ کامو به بحث با یکدیگر می‌پرداختند.

این داستانی حیرت‌انگیز است، پس چرا قبلاً به‌طور کامل گفته نشده بود؟

یک یا دو روایت مختصر دربارهٔ آن نوشته شده است، اما تعدادی محدود از نویسندگان معدودی به بررسی مسائل بین کامو و سارتر پرداخته‌اند و هیچ‌کس ماجرای کامل این رابطه و پایان آن را بازگو نکرده است.

کتاب کامو و سارتر؛ ماجرای یک دوستی و جدالی که به آن پایان داد به همین موضوع مهم و جالب توجه می‌پردازد.

فصل‌های کتاب از این قرار هستند:

۱: اولین مواجهات

۲: اِشغال، مقاومت، آزادی

۳: تعهدات پس از جنگ

۴: نقطهٔ عطف کامو

۵: نقطهٔ عطف سارتر

۶: خشونت و کمونیسم

۷: انفجار

۸: «ترتیب مسائل و اقدامات جدی»

۹: بازیابی صداهایشان

۱۰: خروج ممنوع

خواندن کتاب کامو و سارتر؛ ماجرای یک دوستی و جدالی که به آن پایان داد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که به زندگی کامو و سارتر علاقه دارند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کامو و سارتر؛ ماجرای یک دوستی و جدالی که به آن پایان داد

«اولین ملاقات ژان پل سارتر و آلبر کامو ژوئن ۱۹۴۳، در افتتاحیه مگس‌ها نمایش‌نامهٔ سارتر بود. به گفتهٔ سیمون دو بووار؛ «زمانی‌که سارتر در لابی ایستاده بود، مردی جوان که رنگ پوستش کمی تیره بود، جلو آمد و خود را معرفی کرد، او آلبر کامو بود.»

یک سال پیش از این افتتاحیه، رمان او به نام بیگانه منتشر شده بود که یک شاهکار ادبی بود. همچنین شش ماه پیش از آن نیز مقالهٔ فلسفی او افسانهٔ سیزیف چاپ شده بود. این مرد جوان الجزیره‌ای به دلیل جنگ در فرانسه فراموش شد. در آن دوران او دوران نقاهت خود از بیماری سل را در شهر لو پانلیه که نزدیک به شامبون بود دوران نقاهت خود را می‌گذراند، در نوامبر ۱۹۴۲ و در حین تهاجم متفقین به آفریقای شمالی فرانسوی و در نتیجهٔ تهاجم آلمان به فرانسهٔ اشغال‌نشده، از همسرش دور شد. او قصد داشت با رمان‌نویس و فیلسوف معروفی که به‌تازگی نمایش‌نامه‌نویس نیز شده بود، ملاقات کند، نویسنده‌ای که مقاله‌ای طولانی دربارهٔ کتاب‌های کامو منتشر کرده بود.

ملاقات کوتاهی بود: «من کامو هستم.» سارتر بلافاصله «او را شخصیتی بسیار دوست‌داشتنی» یافت.

کامو ماه نوامبر به پاریس رفت تا برای گالیمار ناشر خود (و سارتر) کار کند. همان زمان دوستیِ آن‌ها به‌طور جدی شروع شد. در اولین ملاقات آن‌ها در کافه دو فلور جایی که سارتر و بووار در آنجا وقت سپری می‌کردند، غذا می‌خوردند و معاشرت داشتند، هر سه به‌طور عجیبی با هم گرم گرفتند. آن‌ها گفت‌وگو را شروع کردند و هر دو علاقهٔ خود به مجموعه شعر گرفتن سمت چیزها از شاعر سورئالیست فرانسیس پونژ نشان دادند. به گفتهٔ بووار، اشتیاق کامو به تئاتر چیزی بود که یخ بین آن‌ها را شکست، در واقع او رهبریِ یک گروه تئاتر سیاسی غیرحرفه‌ای را در الجزیره بر عهده داشت. سارتر نیز از نمایش‌نامهٔ جدیدش خروج ممنوع صحبت کرد و شرایطی که منجر به نگارش آن شده بود را بازگو کرد. او به کامو پیشنهاد داد تا نمایش را روی صحنه ببرد و نقش اصلی را هم بازی کند. کامو ابتدا تردید داشت اما زمانی‌که اصرار سارتر را دید، موافقت کرد. آن‌ها چندین تمرین در اتاق هتلی که بووار در آن اقامت داشت انجام دادند، زیرا قرار بود که با کم‌ترین هزینه تولید و برگزار شود.

«آمادگی و جسارت کامو باعث شد تا پیش ما محبوب شود. او همچنین به ما نشان داد که زمان کافی برای در دسترس بودن را دارد. تازه به پاریس آمده بود. متأهل بود اما همسرش در شمال آفریقا مانده بود.»

سارتر از کار کامو در نقش گارسین راضی بود، اما حامی مالی او کنار کشید و همسر کامو که قرار بود در نمایش خروج ممنوع بازی کند، به دلیل فعالیت مشکوک ضدحکومتی دستگیر شد. بعد از آن، این فرصت در اختیار سارتر گذاشته شد تا اثرش را به‌طور حرفه‌ای در پاریس روی صحنه ببرد و کامو به‌اجبار از این کار کناره‌گیری کرد؛ اما پیوند دوستی محکم‌تر شد.»

Afshin Janani
۱۴۰۲/۰۸/۳۰

متاسفانه ترجمه نه تنها روون نیست بلکه خیلی جاها قابل فهم هم نیست.

mt
۱۴۰۲/۱۰/۲۰

ترجمه بد نیست ! یکجوری سرگذشتنامه ان دو نفر هستش

حجم

۳۹۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۳۲ صفحه

حجم

۳۹۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۳۲ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰
۷۰%
تومان