دانلود و خرید کتاب تنگسیر صادق چوبک
تصویر جلد کتاب تنگسیر

کتاب تنگسیر

نویسنده:صادق چوبک
انتشارات:انتشارات معین
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۱۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب تنگسیر

کتاب تنگسیر نوشتهٔ صادق چوبک است. انتشارات معین این رمان مشهور، معاصر و ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب تنگسیر

کتاب تنگسیر حاوی یک رمان مشهور ایرانی به قلم نویسنده‌ای مشهور به نام صادق چوبک است. این رمان که برخی آن را با فیلم سینمایی «تنگسیر» به‌کارگردانی امیر نادری و با بازی بهروز وثوقی به خاطر می‌آورند، در جنوب ایران می‌گذرد. این اثر برابر است با نخستین رمان این نویسنده و در سال ۱۳۴۲  منتشر شده است. «زائر محمد» یا «زارمحمد» نام قهرمان این است؛ یک دلاور و جوانمرد تنگسیری که از بی‌عدالتی‌های اجتماعی به تنگ آمده است. او مردی است ساده و پاک و خانواده‌دوست، ولی برخی از شهرنشینان بندری سرمایه و دارایی او را به امانت گرفته و خرج کرده‌اند. زائر محمد بر آن می‌شود تا از آنان انتقام سختی بگیرد. پس با زن و ۲ فرزندش وداع می‌گوید تا برای نگاهبانی از درستکاری و آبرو و مردانگی خود آخرین راه چاره را در پیش گیرد. گفته شده است که زائر محمد، نمایانگر بهترین و درخشان‌ترین ویژگی‌های سلحشوری و جوانمردی است و از نادرآدم‌های نوشته‌های صادق چوبک است که آگاهانه و با وجود ایمان دینی استوار خود، برای انتقام آماده می‌شود و آن را به خداوند واگذار نمی‌کند. این رمان با آمیزه‌ای از رگه‌های اجتماعی و سنت‌های مردم تنگستان و برشی تاریخی از اواخر دورهٔ قاجار است. «تنگسیر» به مرد و زنی از مردم تنگستان که از توابع دشتستان است، گفته می‌شود.

خواندن کتاب تنگسیر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره صادق چوبک

صادق چوبک در ۱۴ تیر ۱۲۹۵ به دنیا آمد و در ۱۳ تیر ۱۳۷۷ درگذشت. او داستان‌نویسی ایرانی و متولد بوشهر بود. در بوشهر و شیراز درس خواند و دورهٔ کالج آمریکایی تهران را گذراند. در سال ۱۳۱۶ به استخدام وزارت فرهنگ در آمد. اولین مجموعه داستان او با نام «خیمه‌شب‌بازی» در سال ۱۳۲۴ منتشر شد. برخی منتقدان، صادق چوبک را در زمرهٔ نویسندگان ناتورالیست دانسته‌اند؛ به این معنی که سیاهی‌ها و زشتی‌های جامعه در آثار او با زبانی ساده و به‌روشنی ترسیم شده است. بیشتر داستان‌های او دربارهٔ تیره‌روزی مردمی است که اسیر خرافه و نادانی و پایبند به مذهب خویش هستند. چوبک باتوجه‌به خشونت رفتاری‌ای که در طبقات فرودست دیده می‌شد، سراغ شخصیت‌ها و ماجراهایی رفت که هر کدام بخشی از این رفتار را بازتاب می‌دادند و به‌شدت به درهٔ تاریکی می‌بردند. او با منعکس‌کردن چرک‌ها و زخم‌های طبقهٔ رهاشدهٔ فرودست، نه در جست‌وجوی درمان آن‌ها بود و نه تلاش داشت پیشوای فکری نسلی شود که تاب این‌همه زشتی را نداشت؛ به همین دلیل چهرهٔ کریه و ناخوشایندی که از انسان بی‌چیز و گرسنه و فاقد رؤیا ارائه می‌دهد، نه‌تنها مبنای آرمان‌گرایانه ندارد بلکه نوعی رابطهٔ دیالکتیکی است بین جنبه‌های مختلف خشونت. او در بیشتر داستان‌های کوتاه خود و رمان «سنگ صبور»، رکود و جمود زیستی‌ای را به تصویر کشیده است که اجازهٔ خلق باورهای بزرگ و فکرهای مترقی را نمی‌دهد. از این منظر، طبقهٔ فرودست به‌عنوان مظلوم اما به‌شکل گناه‌کار ترسیم می‌شود. صادق چوبک را همراه با صادق هدایت و بزرگ علوی، پدران داستان‌نویسی نوی ایران می‌دانند. از آثار این نویسنده می‌توان به رمان‌ها و داستان‌های«تنگسیر»، «انتری که لوطی‌اش مرده بود»، «روز اول قبر»، «سنگ صبور» و نیز نمایشنامه‌های «توپ لاستیکی» و «هفخط» اشاره کرد.

بخشی از کتاب تنگسیر

«باز بچه‌ها خندیدند و محمد به طرف نخلستان راه افتاد. کنده‌های نخل‌ها پشت ماسه تپه‌ها پنهان بودند و پیش‌ها وپنگ‌های آبستن خرما، از سر تپه دیده می‌شد. همچنان که از ماسه تپه بالا می‌رفت، کم کم کنده‌های زمخت نخل‌ها هم بالا می‌آمدند و از تپه که سرازیر می‌شد، باز کنده‌ها پنهان می‌شدند و باز بالای ماسه تپه دوم که رسید دوباره اندام بلند نخل‌ها از ته کنده پدیدار می‌گشت.

محمد این منظره را بسیار دیده بود و هر وجب صحرا، برایش رنگ و بو و شکل خود را داشت. می‌دانست چه وقت، جای ماسه تپه‌ها عوض می‌شود. با عشقبازی طوفان‌های دیوانه و با رمل‌های بیابان آشنا بود. یک وقت صبح از خواب پا می‌شدی می‌دیدی ماسه تپه‌ای که دیروز آن‌سوی صحرا بوده، راه افتاده خودش را کشانده و رفته یک میدان آن طرف تر نشسته. خودش این گردبادهای کورکننده سوزان را فراوان دیده بود.

رسید به جایی که دیگر ماسه تپه نبود. زمین ماهور ماسه‌زار تا کنار نخلستان کشیده شده بود. سیاهی نخلستان دور نبود. داربست‌های خشکیده و خورشید مکیده چرخ چاه‌های کج و کوله، گله به گله، تو زمین‌های صیفی‌کاری نشسته و افق را خط خطی کرده بودند. هندوانه‌های درشت و خطمخالی و سبز، تو جالیزها به خواب رفته بودند. نخل‌ها شق و رق و لاغر و سياه سوخته، پشت سر هم سرک می‌کشیدند.

حالا تنها بود. مردان دیگر از رو ماسه تپه شکم‌گنده‌ی که دامنه‌اش به نخلستان کشیده می‌شد، پشت سر او نگاه می‌کردند. تمام هوش و حواسش تو نخلستان بود. پشت سرش را نگاه نمی‌کرد و می‌دانست مردها از رو تپه او را می‌پایند. نخلستان به پیشوازش در حرکت بود. چشمان وحشی سیاه درشتش تو انبوه کنده نخل‌ها می‌دوید. پاهایش تو ماسه‌های نرم دفن می‌شد و جا پاهای گنده بی‌قواره‌ای که نوک شستشان رو ماسه‌ها کشیده شده بود، پشت سرش ریسه می‌شد.

اگه تو نخلسون گیرش بیارم حسابش پاکه. گمون نمی‌کنم خودشم بخواد از نخلستون بیاد بیرون. اگر بیادش بیرون، باز می‌کشمش تو نخلسون. به غیر از تو نخلسون نمی‌شه کارش را ساخت. تا تاریک نشده باید کارش را تموم کنم. آفتو داره می‌شینه. اگه هوا تاریک بشه بد می‌شه. تو نخلسون زودتر از تو صحرا تاریک می‌شه.»»

معرفی نویسنده
عکس صادق چوبک
صادق چوبک
ایرانی | تولد ۱۲۹۵ - درگذشت ۱۳۷۷

صادق چوبک را همراه صادق هدایت و بزرگ علوی از پدران داستان‌نویسی نوین ایرانی می‌دانند. او در تیر ۱۲۹۵ در بوشهر به دنیا آمد. پدرش تاجر بود، اما او دنباله رو شغل پدرش نشد و به کتاب روی آورد. در بوشهر و شیراز درس خواند و دوره کالج آمریکایی تهران را گذراند. در بیست و یک سالگی به استخدام وزارت فرهنگ درآمد.

سجاد پیرزاد
۱۴۰۳/۰۲/۱۴

خفن بود

Ava
۱۴۰۳/۰۱/۲۲

از صفحات کتاب عکس گرفته شده و داخل اپ گذاشته شده و خوندنش واقعا کار سختی بود

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۷۶,۰۰۰
تومان