دانلود رایگان کتاب صوتی داستان «پاچه خیزک» نویسنده «صادق چوبک» با صدای مهدی رضایی
تصویر جلد کتاب صوتی داستان «پاچه خیزک» نویسنده «صادق چوبک»

دانلود و خرید کتاب صوتی داستان «پاچه خیزک» نویسنده «صادق چوبک»

نویسنده:صادق چوبک
امتیاز:
۳.۸از ۳۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی داستان «پاچه خیزک» نویسنده «صادق چوبک»

نمایش صوتی داستان پاچه خیزک، اثر صادق چوبک، ماجرای موشی است که مدت‌ها است در دکان مش حیدر بقال است و او را به تنگ آورده است. بعد از مدت زیادی مش حیدر موش را به چنگ می‌آورد و  می‌خواهد آن را از بین ببرد. نمایش صوتی داستان پاچه خیزک، برنامه شماره چهار کانون فرهنگی چوک است که با صدای مهدی رضایی و علی شمسی می‌شنویم.

درباره‌ی نمایش صوتی داستان پاچه خیزک

نمایش صوتی داستان پاچه خیزک، داستان موش چاقی است که مدت‌ها در دکان مش حیدر بقال، به پذیرایی از خودش مشغول بود که بالاخره در تله گیر می‌افتد. مش حیدر از گرفتن موش خوشحال است و دنبال راهی می‌گردد که سریعتر موش را سر به نیست کنند. هر کدام از آدم‌هایی که در بازار حضور دارند، پیشنهادی برای از بین بردن موش می‌دهند و در نهایت تصمیم می‌گیرند که روی موش نفت بریزند و آتش بزنند...

صادق چوبک در داستان پاچه خیزک، نمایی از جهل، فقر فرهنگی و خشونتی که در طبقات فرودست جامعه رواج دارد را به تصویر می‌کشد.

نمایش صوتی داستان پاچه خیزک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر به داستان‌های کوتاه از نویسندگان معروف ایرانی علاقه دارید، از شنیدن نمایش صوتی داستان پاچه خیزک لذت میبرید. 

درباره‌ی صادق چوبک 

صادق چوبک در تیر ۱۲۹۵در بوشهر متولد شد. او نویسنده ایرانی بود که همراه صادق هدایت و بزرگ علوی ا‌ز پدران داستان‌نویسی‌ مدرن ایرانی است. در بوشهر و شیراز درس خواند و دوره کالج آمریکایی تهران را هم گذراند.در سال ۱۳۱۶ به استخدام وزارت فرهنگ درآمد. او نویسنده‌ی رئالیست است که مشکلات و مسائل زندگی مثل فقر را بی پرده به قلم درمیاورد اما بسیاری او را به علت همین تندی قلم، نویسنده‌ای ناتورالیست می‌دانند.

از آثار مشهور وی می‌توان مجموعه داستان انتری که لوطی اش مرده بود و رمانهای سنگ صبور و تنگسیر نام برد. تنگسیر به ۱۸ زبان ترجمه شده و فیلمی نیز از روی آن ساخته شده است.

چوبک در تیرماه سال ۱۳۷۷ در برکلی درگذشت.

جملاتی از نمایش صوتی داستان پاچه خیزک

مش‌حیدر هولکی، مثل اینکه دید مالش را دارند تاراج می‌کنند، تله را از دست ژاندارم قاپید و گفت:

«محض رضای خدا بدش من، ولش میکنی میره سر جای اولش. سه ماهه جون کندیم تا گیرش آوردیم.»

ژاندارم برزخ شد و گفت:

«مگه می‌خوام بخورمش. تو هم بابا شپیشت اسمش منیژه خانومه.» مش‌حیدر هیچ نگفت و باز گرم تماشای موشِ تو تله شد.

دوباره تله میان جمعیت رو زمین گذاشته شد. غلام پست و یک چاروادار و چند تا کشاورز هم به جمعیت اضافه شدند. یک نفتکش گنده هم از راه رسید و یک راست رفت بغل پمپ‌بنزین ایستاد و لوله‌اش را وصل کرد به انبار و مثل بچه‌ای که پستان دایه را به دهن بگیرد به آن چسبید.

مش‌حیدر چشم از تله بر نمی‌داشت. ریش حنائی رنگ و روفته‌ی چرکی داشت. چشمانش کجکی، مثل چشم مغول‌ها بالای گونه‌های برجسته‌اش فرو رفته بود. طاقت نیاورد که تله بیکار رو زمین بماند؛ باز آن را برداشت و از پشت میله‌های زنگ زده‌اش موش را تماشا کرد و بعد با لذت گفت:

«جالا باید این ولدلازّنارو یجوری سر به نیّسش کنیم که تخم و ترِکش از زمین بره. این پدر منو در آورده. منو از هّسی ساقط کرده. یه خیک پنیرمو به تمومی نفله کرده و هر چه صابون داشتم جویده و خاک کرده.» بعد رویش را به نعلبند کرد و گفت: «حالا تو میگی چیکارش کنیم که باعث عبرت موشای دیگه هم بشه؟»

معرفی نویسنده
عکس صادق چوبک
صادق چوبک
ایرانی | تولد ۱۲۹۵ - درگذشت ۱۳۷۷

صادق چوبک را همراه صادق هدایت و بزرگ علوی از پدران داستان‌نویسی نوین ایرانی می‌دانند. او در تیر ۱۲۹۵ در بوشهر به دنیا آمد. پدرش تاجر بود، اما او دنباله رو شغل پدرش نشد و به کتاب روی آورد. در بوشهر و شیراز درس خواند و دوره کالج آمریکایی تهران را گذراند. در بیست و یک سالگی به استخدام وزارت فرهنگ درآمد.

الناز باقرزادگان
۱۳۹۸/۱۱/۲۰

چقدر دلم برای موشه سوخت.....خوب شد که اونجوری تموم شد

Mohammad Bagheri
۱۳۹۹/۰۱/۰۶

داستان خاطره انگیزی بود‌.

che014
۱۳۹۹/۰۲/۰۳

خیلی جالب بود خیلی از ادم ها با بی رحمی تمام با چیزهایی که ازشان خوششان نمیاید رفتار میکنن ولی در این داستان از اینجور ادم ها انتقام گرفته شد

raaaz
۱۳۹۹/۰۱/۲۲

جگرم حال اومد.انسان با سادیسم متولد میشه،فقط کافیه زورش به یه موجود نرسه.چوبک رو دوست دارم.

Ms.vey
۱۳۹۹/۱۰/۲۲

شاید منظورش این بود با نفرت و کینه اتیش تو زندگی خودمونم میزنیم برام اموزنده بود

bahrami
۱۳۹۹/۰۲/۱۳

چقدر مخوف و دردناک بود. ):

عالی بود
۱۳۹۹/۰۱/۱۰

عالی بود

Aref1215
۱۴۰۳/۰۸/۰۷

یک اثر عالی و داستانی پند آموز دقیقاً حال جامعه امروز مارو شرح میده . برنامه ریختن یک گروه برای آتیش زدن و زجر دادن کسی که اخرش منجر به آتیش گرفتن خودشون و همه دوروبریهاشون میشه .

NafiesehKiani
۱۴۰۱/۱۲/۲۹

موسیقی متن چقدر غریب بود . البته غریبِ آشنا . زمانی عاشق کتاب‌های دو تا صادق بودم. چوبک و هدایت ولی سالهاست نمی‌دانم دیگر دوستشان دارم یا نه . چوبک را باید هزاران بار خواند و شنید.

Aesculapius_99
۱۴۰۱/۰۵/۲۷

گویندگی رو زیاد دوست نداشتم اما خود داستان قشنگ بود. قبلاً «عدل» رو از همین نویسنده گوش داده بودم. شباهت سبکی زیادی بینشون هست. گوش کنید. 👻

زمان

۱۶ دقیقه

حجم

۱۴٫۸ مگابایت

قابلیت انتقال

دارد

زمان

۱۶ دقیقه

حجم

۱۴٫۸ مگابایت

قابلیت انتقال

دارد

قیمت:
رایگان