دانلود و خرید کتاب چیزی برای از دست دادن ندارید جز جان هایتان سعاد العامری ترجمه بهمن دارالشفایی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب چیزی برای از دست دادن ندارید جز جان هایتان

کتاب چیزی برای از دست دادن ندارید جز جان هایتان

معرفی کتاب چیزی برای از دست دادن ندارید جز جان هایتان

کتاب چیزی برای از دست دادن ندارید جز جان هایتان (سفری هجده‌ساعته با مراد) نوشتهٔ سعاد العامری با ترجمهٔ بهمن دارالشفایی و ویراستهٔ مهدی نوری و علیرضا اسماعیل پور است و نشر مد آن را منتشر کرده است. العامری در این کتاب هجده ساعت از زندگی کارگران غیرقانونی فلسطینی را روایت می‌کند.

درباره کتاب چیزی برای از دست دادن ندارید جز جان هایتان

همه‌ٔ ما با شنیدن نزاع میان اسرائیل و فلسطین به یاد نتانیاهو و محمود عباس و خالد مشعل و دیگر بازیگران اصلی این نزاع می‌افتیم. اما مردم عادی در کجای این مناسبات جای دارند؟ آن‌ها چطور روزشان را به شب می‌رسانند و به چه چیزهایی فکر می‌کنند؟ فرض کنید چهار جوان فلسطینی سوار اتوبوسی شوند که ده شهروند اسرائیلی داخل آن نشسته‌اند. در طول مسیر، بین این آدم‌ها چه می‌گذرد و هرکدام به چه چیزی فکر می‌کنند؟ سعاد العامری در کتاب چیزی برای از دست‌دادن ندارید، جز جان‌هایتان تلاش می‌کند تصویری از همین آدم‌های معمولی ارائه دهد، از دغدغه‌هایشان، آرزوهایشان و بیم‌‌ها و امیدهایشان.

«چیزی برای ازدست‌ دادن ندارید، جز جان‌ هایتان»، سفری هجده ساعته با مراد، دومین کتاب سعاد العامری به شمار می‌آید. در این کتاب یک روز (در واقع هجده ساعت) از زندگی کارگران غیرقانونی فلسطینی را روایت می‌کند، مردانی که هرروز صبح (و در واقع نیمه‌شب) از خانه بیرون می‌زنند تا مخفیانه و با گذر از دل کوه و کمر ار مرز اسرائیل عبور کنند و خود را به یکی از شهرهای آن‌جا برسانند تا کاری پیدا کنند. العامری با این افراد همراه می‌‌شود و روزی را در کنار آن‌ها می‌‌گذراند و وقایع آن روز را لحظه به لحظه ثبت می‌‌کند. نویسنده در این کتاب صرفا به اشاراتی گذرا به پیشینه‌ٔ تاریخی اشغال فلسطین یا مسئلهٔ صدور و لغو جواز کار فلسطینی‌‌ها در اسرائیل بسنده کرده (و شاید این یکی از نقاط ضعف کتاب باشد)، اما در عوض اشغال را از دید کسانی به تصویر کشیده که نه‎‌تنها در رسانه‌‌های جهانی، که حتی در خود فلسطین هم صدایشان به گوش کسی نمی‌‌رسد. العامری سال‌ها در رام‌ الله، در چند کیلومتری مرز اسرائیل، زندگی کرده، اما از حال و روز این کارگران یکسره بی‌خبر بوده ‌است. این بی‌خبری در جای جای کتاب به چشم خواننده می ‌آید، خاصه در قالب سوالات پیش ‌پاافتاده و بعضا خنده‌‌دار سعاد از این کارگران درباره‌ٔ زندگی‌شان. در واقع العامری در این کتاب و نیز کتاب‌‌های دیگرش، از جمله «گلدا این‌جا خوابیده»، می‌کوشد تاثیر اشغال بر زندگی عادی‌‌ترین افراد جامعه را نشان دهد، مردمی که الزاما باورها و مقاصد و اهداف سیاسی خاصی ندارند و فقط می‌‌خواهند نان شب خود را درآورند و بدون دردسر از شهری به شهر دیگر بروند. اما اشغال همه‌ٔ این‌‌ها را از آن‌‌ها دریغ کرده است.

خواندن کتاب چیزی برای از دست دادن ندارید جز جان هایتان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران رمان‌هایی با موضوع مقاومت، رنج، تبعیض و خاورمیانه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره سعاد العامری

سعاد العامری در سال ۱۹۵۱ متولد شده ‌است، یعنی سه سال پس از آغاز اشغال فلسطین و تشکیل دولت اسرائیل. مادرش اهل دمشق بود و پدرش مردی فلسطینی از اهالی یافا که در گرماگرم جنگ ۱۹۴۸ از خانه گریخت. به تعبیر خانم العامری در یکی از کتاب‌‌هایش، نطفهٔ او در بیت‌ المقدس بسته شده، در دمشق به دنیا آمده، در امّان پایتخت اردن بزرگ شده و تا هجده‌سالگی در این شهر زندگی کرده است. سپس برای تحصیل به بیروت رفته و در دانشگاه آمریکایی این شهر معماری خوانده‌ است. العامری تحصیلات معماری‌‌اش را در میشیگان و ادینبرا ادامه داده و سرانجام در سال ۱۹۸۱ به رام الله رفته و استاد دانشگاه بیرزِیت شده‌ است.

بخشی از کتاب چیزی برای از دست دادن ندارید جز جان هایتان

«من از بچگی بزدل بودم. مادرم که به این نکته پی برده بود، مدام ضرب‌المثلی قدیمی را تکرار می‌کرد: هزاربار بترس و یک بار نمیر. اخیراً، در همین هفت هشت روز اخیر، هزاربار این ضرب‌المثل را با خودم تکرار کرده‌ام. الف مرّة جَبان ولا مرة الله یرحَمُه.

در طول دو شنبهٔ متوالی، مضطرب و نگران و مردد بودم. حالا سرانجام ساعت ده و بیست وپنج دقیقهٔ شنبه‌شب فرارسیده بود. گوشی تلفن را برداشتم و به محمد، برادر مراد، زنگ زدم.

«برویم.» حرفم را کوتاه و ساده زدم تا نظرم را تغییر ندهم یا از فاش‌شدن اضطراب شدیدم جلوگیری کنم.

«همین الان.» جواب سرراست محمد اضطرابم را بیش‌تر کرد. تلفن را قطع کردم و دویدم سمت دستشویی. اسهال گرفته بودم. کم‌تر از نیم‌ساعت بعد، محمد دم خانه‌مان بود.

قاطعانه گفت: «برویم.» و با هم از در ورودی بیرون زدیم. گوشی‌اش زنگ خورد. قلبم یک لحظه ایستاد، اولین لحظه از لحظه‌هایی پرشمار در ساعات آینده. محمد مدتی ساکت بود و با جدیت گوش می‌داد. درنهایت، بعد از مکثی طولانی، با صدایی پریشان جواب داد: «خلاص یا زَلَمة.... (بس است، مرد...) لازم نیست توی دلمان را خالی کنی... ما به قوت قلب نیاز داریم، نه برعکس...» بعد انگار دور تازه‌ای از اعتراض‌ها شروع شد.

«همین‌جاست. بیا خودت باهاش حرف بزن.» محمد گوشی‌اش را به دستم داد.

«سعاد، برادرم ماهر می‌خواهد با شما حرف بزند.»

«مرحبا، دکتورة سعاد. کیفک؟ (چطورید؟)» صدای زیر ماهر کرکننده بود. دستم را دراز کردم و گوشی را تا جایی که می‌شد از گوشم دور نگه داشتم، اما باز هم فریادهایش را می‌شنیدم. جوری فریاد می‌زد که انگار از سیارهٔ دیگری زنگ زده است. درواقع همین‌طور هم بود. نمی‌دانم این چه اخلاقی است که ما فلسطینی‌ها داریم؛ وقتی پای تلفن حرف می‌زنیم، بخصوص تلفن راه دور، شروع می‌کنیم به عربده‌زدن. از زمان جنگ جهانی اول، یعنی از همان وقتی که عثمانی‌ها مردم فلسطین را با تلفن آشنا کردند، ما به دو سنت امپراتوری عثمانی وفادار مانده‌ایم: مکالمهٔ تلفنی با صدای بلند و جنگ‌های بی‌پایان.»

ابراهیم سعیدی نژاد
۱۴۰۲/۱۰/۰۵

. این کتاب، همین کتاب "چیزی برای از دست دادن ندارید جز جان‌هایتان" نوشته‌ی "سعاد العامری" از نشر مد و با ترجمه‌ی "بهمن دارالشفایی" یکی از بدترین کتاب‌هایی بود که امسال خواندم. کتابی که نویسنده‌ی فلسطینی‌الاصل‌اش که در بیروت بزرگ شده

- بیشتر
Zarrin.V
۱۴۰۲/۱۱/۱۶

کتابی روان که نویسنده همراه با کارگرانی که برای پیدا کردن کار، قاچاقی با همه خطراتی که تهدیدشون میکنه وارد اسراییل میشن

نون صات
۱۴۰۳/۰۲/۲۵

بسمه نزدیک به نیمه شب است؛ آخرین لحظات هشیاری... شاید بهترین زمان برای پرداختن به هر آنچه در تمام روز، هشیاری، درگیر آن نبوده‌ایم؛ "دیگران". سفری کوتاه همراه با "دیگران" سفر گروهی از مردمان فلسطین، در جستجوی کار، در سرزمین خودشان؛ اسرائیل

فریبا
۱۴۰۳/۰۲/۳۱

این روایت مستند برای ما که رابطه‌ی دوگانه‌ی پرابهامی با مردم فلسطین و لبنان داریم تاثیرگذاره و دریچه‌ی جدیدی به شرایط این منطقه برامون باز می‌کنه.

mahsaalimirzaei
۱۴۰۳/۰۱/۳۱

متن بسیار کشدار و از نظر روایی فاقد جذابیت برای من بود. تنها نکته‌ی مثبت ترجمه‌ی روان کتاب بود.

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۷۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۱۷۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان