کتاب جنس دوم (دو جلدی)

کتاب جنس دوم (دوجلدی) نوشتهٔ سیمون دو بووار با ترجمهٔ قاسم صنعوی است. این کتاب جنجالی که تا مدت‌ها ممنوع بود اما خوانندگان و طرفداران بسیاری داشت، پدیدهٔ زنانگی را از منظرهای گوناگون مورد کاوش قرار می‌دهد.

کتاب جنس دوم در زمان انتشارش بیش از بیست هزار نسخه فروخت و یکی از جنجالی‌ترین کتاب‌های تاریخ فرانسه است.

این کتابْ دوجلدی است و هر دو جلد را می‌‌توانید در یک نسخهٔ ای‌پاب هم‌زمان مطالعه کنید.

درباره کتاب جنس دوم (دوجلدی)

جنس دوم نام مشهورترین اثر سیمون دوبووار، فیلسوف اگزیستانسیالیست و فمنیست پیشرو فرانسوی است. این اثر نخستین بار در ژوئن ۱۹۴۹ منتشر شد و همان زمان هم به عنوان یکی از بحث‌برانگیزترین و شگفت‌انگیزترین کتاب‌های زمان خود شناخته شد. تاثیر این اثر تا حدی بود که کلیساهای کاتولیک، خواندن و بازنشرش را ممنوع اعلام کرده بودند. نویسندگانی مانند فرانسوا ماریاک و آلبر کامو به‌شدت به این کتاب واکنش نشان دادند و زنان به عنوان طرفداران پروپاقرص این کتاب شناخته شدند.

جنس دوم که در دو جلد و هفت بخش نوشته شده است، به بررسی زوایای گوناگون مسئله زنانگی می‌پردازد و نگاهی به جنبه‌های تاریخی، اجتماعی، فلسفی و روانی این پدیده می‌اندازد. در جلد اول این اثر سرنوشت، تاریخ و اسطوره بررسی می‌شوند. در جلد دوم این کتاب نیز به شکل‌گیری، موقعیت، توجیه‌ها و به سوی رهایی پرداخته می‌شود.

کتاب جنس دوم (دوجلدی) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

جنس دوم کتابی است برای تمام زنان و اندیشمندان. این کتاب به درک بهتر ما از زنانگی کمک می‌کند.

درباره سیمون دوبووار

سیمون دو بووار (Simone de Beauvoir)‏ ۹ ژانویه ۱۹۰۸ در پاریس در خانواده‌ای بورژوا به دنیا آمد. نام کامل او سیمون لوسی ارنستین ماری برتراند دو بووار بود. او فیلسوف، نویسنده، فمینیست و اگزیستانسیالیست فرانسوی بود که به عنوان نامدارترین زن روشنفکر جهان شناخته می‌شود. او در رشته‌های ریاضیات و فلسفه و زبان و ادبیات تحصیل کرد و سپس به تدریس فلسفه مشغول شد. در حین گذراندن یک آزمون با ژان پل سارتر آشنا شد و رابطه عاطفی با او برقرار کرد. رابطه‌ای که تا پایان عمرشان ادامه داشت. در آزمون ذکر شده هم مقام دوم را به دست آورد و رتبه اول به سارتر رسید.

سیمون دو بووار را به عنوان مادر فمنیسم می‌شناسند. او کتاب‌های مشهوری از خود به جا گذاشته است. جنس دوم، مرگی بسیار آرام و همه می‌میرند از مشهورترین کتاب‌های او است. او همچنین در سال ۱۹۵۴ جایزه گنکور را از آن خود کرد. او نویسنده بیانیه‌ مانیفست ۳۴۳ بود که زنان بسیاری امضایش کردند و خواستار آزادی سقط جنین شدند. دو بووار در ۱۴ آوریل ۱۹۸۶ در ۷۸ سالگی از دنیا رفت و در گورستان مونپارناس به خاک سپرده شد.

درباره قاسم صنعوی

قاسم صنعوی ۴ آذر ۱۳۱۶ در مشهد متولد شد. او مترجم و سردبیر پیشین مجله سخن است. تحصیلاتش را در رشته زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه فردوسی مشهد تا مقطع لیسانس ادامه داد و بعد در رشته حقوق هم لیسانس گرفت. مدتی در دادگستری مشغول به کار بود اما بعد از آن به کارهای فرهنگی مشغول شد و فعالیت‌های زیای انجام داد.

او سرپرستی کتابخانه وزارت دادگستری، کارشناس روابط فرهنگی، معاونت اداره کل رایزنی‌ها و نمایندگی‌های فرهنگی در خارج، مدیرکل همکاری‌های فرهنگی و هنری و مدیریت روابط بین‌الملل وزارت فرهنگ و هنر را در کارنامه حرفه‌ای خود دارد. همچنین چند سال نیز سردبیر مجله سخن و مدیر مسئول ماهنامه رودکی (نشریه فرهنگی و هنری وزارت فرهنگ و هنر) بود.

در شهریور ۱۳۵۸، بازنشسته شد و به مشهد بازگشت. قاسم صنعوی آثار نویسندگان بسیاری را مانند سیمون دو بووار، ژان پل سارتر، ژوزه مائورو ده واسکونسلوس، میلان کوندرا، اریک امانوئل اشمیت و اسماعیل کاداره به فارسی ترجمه کرده است. او همچنین جایزه ترجمه برگزیده ادبیات نمایشی برای ترجمه «نیکومد» اثر پیر کورنی را از آن خود کرده است.

بخشی از جنس دوم (دوجلدی)

«زن؟ هواداران فرمول‌های ساده می‌گویند که زن چیزی بسیار ساده است: رحم، تخمدان؛ موجودی ماده: همین کلمه برای تعریفش کافی است. صفت ماده در دهان مرد، طنینی دشنام‌گونه دارد؛ ولی مرد از ویژگی حیوانی خود شرمناک نیست، حتی به عکس، اگر درباره‌اش گفته شود که «او نر است!» احساس غرور می‌کند. کلمه «ماده» معنایی نا مساعد دارد، اما نه از آن رو که زن را ریشه‌وار در دل طبیعت می‌نشاند، بلکه به این سبب که او را در جنسیت خود محدود می‌کند؛ و اگر این جنس، حتی در وجود حیوانات بی‌گناه و معصوم نیز، در نظر مرد قابل تحقیر و حتی دشمن جلوه‌گر می‌شود قطعاً به دلیل احساس مخاصمت‌آلودی است که زن در او برمی‌انگیزد؛ با این همه، مرد برآن است که برای توجیه این احساس، در زیست شناسی توجیهی بیابد. کلمه ماده، انبوهی از تصاویر در او پدید می‌آورد: تخمک مدور بزرگی، اسپرماتوزئید فعال را می‌بلعد و بی‌اثر می‌کند؛ ملکه پرواری و غول‌آسای موریانه‌ها که بر نرهای به بردگی گرفته شده حکمروایی دارد؛ آخوندک و عنکبوت اشباع شده از عشق‌ورزی، یار خود را خرد می‌کنند و می‌بلعند؛ ماده سگ فحل، کوچه به کوچه می‌دود و رگه‌ای از بوهای گندش را به دنبال می‌کشد؛ ماده میمون بی‌آزرم، خود را به معرض تماشا می‌گذارد و با لوندی تزویرآمیز، خود را به در می‌برد؛ و عالی‌ترین نوع جانوران وحشی، ماده ببر، ماده شیر، ماده پلنگ، بنده‌وار در زیر فشار شاهانه سر بر زمین می‌نهند. مرد، تمام موجودات ماده را در آن واحد به صورت بی‌حال، ناشکیبا، محیل، ابله، شهوتران، وحشی، خوار، دروجود زن طرح‌ریزی می‌کند. و واقعیت این است که زن موجودی ماده است. ولی هرگاه از اندیشیدن به نکات مبتذل انصراف حاصل شود، بی‌درنگ دو پرسش مطرح خواهد شد: در طبقه حیوانی، زن نمایشگر چیست؟ و در وجود زن چه نوع ویژه‌ای از ماده صورت می‌پذیرد؟

*نرها و ماده‌ها نمونه‌های دوگانه موجوداتی هستند که در بطن یک نوع، از نظر تولید با هم تفاوت پیدا می‌کنند؛ آن‌ها را فقط از طریق ارتباطی که با هم دارند می‌توان تعریف کرد. اما ابتدا باید خاطر نشان شود که خود معنای «تقسیم» انواع به دو جنس روشن نیست.

در طبیعت، این امر به‌طور کلی و همگانی تحقق نپذیرفته است. اگر بخواهیم فقط از حیوانات سخن بگوئیم، می‌دانیم که در میان تک سلولی‌ها، نظیر نمرویان، آمیب‌ها، باسیل‌ها و غیره، تکثیر امری متمایز از ویژگی جنسی است. سلول‌ها به تنهایی تقسیم می‌شوند و این تقسیم شده‌ها نیز مجدداً تقسیم می‌شوند. در برخی موجودات چند سلولی، تولید ازطریق اسکیزوژنز، یعنی قطعه قطعه شدن موجودی که در اصل فاقد جنسیت است، یا از طریق پلاستوژنز، یعنی قطعه قطعه شدن موجودی که خود براثر پدیده‌ای جنسی تولید شده است، صورت می‌گیرد: پدیده‌های جوانه زدن و بند بند شدن که در شاخه‌ای از آبزیان، مرجان‌ها، اسفنج‌ها، کرم‌ها و...مشاهده می‌شود، نمونه‌های کاملاً شناخته شده این امرند. در پدیده‌های تکثیر و تولید بدون وجود نر، تخم بکر بدون دخالت نر به صورت نطفه رشد می‌کند؛ نر، در این میان هیچ سهمی ندارد یا نقشی فرعی و در درجه دوم اهمیت دارد. تخم‌های بارور نشده زنبور عسل دوباره تقسیم می‌شوند و زنبور عسل‌های نر به وجود می‌آورند؛ در میان شته‌ها، نرها در خلال یک سلسله نسل‌ها حضور ندارند و تخم‌هایی که بارور نشده‌اند، شته‌های ماده پدید می‌آورند. تولید مثل مصنوعی و بدون دخالت نر، در مورد جوجه تیغی دریایی، ستاره دریایی و قورباغه صورت گرفته است. با این همه، در میان موجودات تک سلولی دیده می‌شود که دو سلول با هم یکی شوند و چیزی را که به تخم باور شده موسوم است، پدید آورند. برای این که تخم‌های زنبور عسل، زنبور ماده تولید کنند و تخم‌های شته، شته نر پدید بیاورند، عمل باروری ضروری است. بعضی زیست شناسان از این امر چنین نتیجه گرفته‌اند که حتی در میان انواعی که به نحوی یک جانبه قادرند به دوام ادامه دهند، نوکردن تخمه از طریق آمیزش کروموزوم‌های بیگانه برای جوان کردن تخمه و قوت تبار، امری ضروری است؛ به این ترتیب می‌توان چنین اندیشید که در پیچیده‌ترین شکل‌های زندگی، ویژگی جنسی، سهم لازم را دارد؛ تنها اورگانیسم‌های ابتدایی می‌توانند بدون جنسیت تکثیر پذیرند، و ضمناً به این ترتیب، نیروی حیاتی خودرا نیز تحلیل می‌برند. اما این فرضیه

امروزه یکی از ساختگی‌ترین نظریه‌ها است؛ ناظران ثابت کرده‌اند که تکثیر بدون دخالت نر، ابدالدهر می‌تواند ادامه یابد بی آن که هیچ‌گونه انحطاطی دیده شود؛ این امر به‌خصوص در مورد باسیل‌ها مشاهده می‌شود؛ تجربه‌های تولید بدون دخالت نر، بیش از پیش متعدد و جسورانه شده است، و در بسیاری انواع، نر همچون عاملی اساساً بی‌فایده به نظر می‌رسد. از سویی، مفید بودن مبادله بین سلول‌ها، به فرض هم که از آن یاد شود، امری توجیه نشده به نظر می‌رسد. زیست شناسی، تقسیم جنس‌ها را قبول می‌کند، ولی به فرض هم که سرشار از اعتقاد به وجود هدف غائی باشد نمی‌تواند بر اساس ساخت سلولی و یا قوانین تکثیر سلولی یاهر گونه پدیده ابتدایی دیگر به این استنتاج دست یابد.»