
کتاب ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
معرفی کتاب ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
کتاب ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد نوشتهی فروغ فرخزاد و توسط نشر دیوار منتشر شده است، یکی از مهمترین مجموعههای شعر معاصر فارسی بهشمار میآید. این کتاب، آخرین دفتر شعر فروغ فرخزاد است که در آن، شاعر با زبانی صریح و تصویری، دغدغههای عمیق انسانی، اجتماعی و شخصی خود را بیان کرده است. ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد شامل چند شعر بلند و چندین قطعه کوتاهتر است که هرکدام، جهانبینی و نگاه خاص فروغ به زندگی، عشق، مرگ، تنهایی و امید را به تصویر میکشد. این مجموعه، نقطهی اوج پختگی زبانی و فکری فروغ فرخزاد محسوب میشود و بسیاری از منتقدان و علاقهمندان شعر فارسی، آن را اثری تاثیرگذار و ماندگار میدانند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
کتاب ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد اثری از فروغ فرخزاد است که در قالب مجموعهای از شعرهای بلند و کوتاه، تصویری از دغدغهها و تجربههای زیستهی شاعر را ارائه میدهد. این کتاب، آخرین دفتر شعر فروغ فرخزاد است و در آن، شاعر با زبانی تصویری و بیپرده، به موضوعاتی چون تنهایی، امید، ناامیدی، عشق، مرگ، کودکی و گذر زمان پرداخته است. ساختار کتاب شامل شعرهایی است که هرکدام با زبانی متفاوت، اما در عینحال پیوسته، جهان ذهنی و عاطفی فروغ را بازتاب میدهند. در این مجموعه، شعرهایی مانند ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، تنها صداست که میماند، پنجره، دلم برای باغچه میسوزد و کسی که مثل هیچکس نیست، جایگاه ویژهای دارند و هرکدام، بخشی از جهانبینی شاعر را آشکار میکنند. فروغ فرخزاد در این کتاب، با بهرهگیری از تصاویر بدیع و زبانی نو، مرزهای شعر معاصر فارسی را گسترش داده است.
خلاصه کتاب ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد مجموعهای از شعرهای فروغ فرخزاد است که در آن، شاعر با نگاهی عمیق و گاه تلخ، به تجربههای زیستهی خود و جامعه مینگرد. در شعر بلند ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، فروغ تصویری از زنی تنها در آستانهی فصلی سرد ارائه میدهد که با یأس، امید، خاطرات و آرزوهایش دستوپنجه نرم میکند. او از گذر زمان، تکرار لحظهها، مرگ نجاتدهنده و خاک پذیرنده سخن میگوید و در میان باد و انزوای کوچهها، به جفتگیری گلها و امکان تولد دوباره میاندیشد. در شعر پنجره، شاعر از نیاز به ارتباط، دیدن و شنیدن سخن میگوید و پنجره را نمادی از امید و آگاهی معرفی میکند. شعر دلم برای باغچه میسوزد، با توصیف باغچهای رو به زوال، به بحرانهای خانوادگی، اجتماعی و زیستمحیطی اشاره دارد و حس تنهایی و بیپناهی را به تصویر میکشد. در تنها صداست که میماند، فروغ به جاودانگی صدا و بیمعنایی توقف در برابر حرکت زندگی اشاره میکند. مجموعه، با شعر پرنده مردنی است به پایان میرسد که در آن، شاعر از دلتنگی، جدایی و مرگ سخن میگوید و پرواز را بهعنوان یادگاری از زندگی توصیه میکند. دغدغههای فروغ در این کتاب، حول محورهایی چون تنهایی، امید، ناامیدی، عشق، مرگ، کودکی و جستوجوی معنا در جهانی متغیر و گاه بیرحم میچرخد.
چرا باید کتاب ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را بخوانیم؟
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد با زبان تصویری و بیپردهی خود، تجربههای انسانی را بهگونهای بیان کرده است که خواننده را به تأمل دربارهی زندگی، عشق، مرگ و امید وامیدارد. این کتاب، نهتنها نقطهی اوج پختگی شعری فروغ فرخزاد است، بلکه نمونهای از تحول شعر معاصر فارسی بهشمار میآید. تصاویر بدیع، صراحت بیان و پرداختن به موضوعات وجودی و اجتماعی، این مجموعه را به اثری متمایز تبدیل کرده است. خواندن این کتاب، فرصتی برای مواجهه با احساسات عمیق، دغدغههای انسانی و نگاه متفاوت به جهان است. همچنین، برای کسانی که به دنبال کشف لایههای پنهان شعر و تجربهی زبان نو در ادبیات فارسی هستند، این اثر میتواند الهامبخش باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد به علاقهمندان شعر معاصر فارسی، کسانی که دغدغهی تنهایی، امید، ناامیدی، عشق و مرگ دارند، دانشجویان و پژوهشگران ادبیات و افرادی که به دنبال تجربهی زبانی متفاوت و تصاویر بدیع در شعر هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
«در کوچه باد میآید در کوچه باد میآید و من به جفتگیری گلها میاندیشم به غنچههایی با ساقههای لاغر کمخون و این زمان خستهٔ مسلول و مردی از کنار درختان خیس میگذرد مردی که رشتههای آبی رگهایش مانند مارهای مرده از دو سوی گلوگاهش بالا خزیدهاند و در شقیقههای منقلبش آن هجای خونین را تکرار میکنند ـ سلام ـ سلام و من به جفتگیری گلها میاندیشم. در آستانهٔ فصلی سرد در محفل عزای آینهها و اجتماع سوگوار تجربههای پریدهرنگ و این غروب بارورشده از دانش سکوت چگونه میشود به آن کسی که میرود اینسان صبور، سنگین، سرگردان. فرمان ایست داد. چگونه میشود به مرد گفت که او زنده نیست، او هیچوقت زنده نبوده است.»
حجم
۱۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۰ صفحه
حجم
۱۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۰ صفحه