کتاب زمینه و زمانه پدیدارشناسی
معرفی کتاب زمینه و زمانه پدیدارشناسی
کتاب زمینه و زمانه پدیدارشناسی نوشتهٔ سیاوش جمادی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی جستاری در زندگی و اندیشههای هوسرل و هایدگر.
درباره کتاب زمینه و زمانه پدیدارشناسی
کتاب زمینه و زمانه پدیدارشناسی دربردارندهٔ زندگینامه و شرحی بر آرای ادموند هوسرل و مارتین هایدگر است. سیاوش جمادی اثر حاضر را در ده بخش نگاشته است. عنوان فصف\لهای کتاب حاضر عبارت است از «تمهیدات»، «مبانی و نتایج پدیدارشناسی هوسرل»، «پدیدارشناسی بعد از هوسرل»، «هوسرل و درخشش شاگرد سرکش»، «پدیدارشناسی هرمنوتیکی و هستیشناسی بنیادین»، «بنیادهای هستی انسان»، «گسترش پدیدارشناسی هرمنوتیکی و نقد آن»، «هایدگر و مسئله عمل: از نازیسم تا وارستگی»، «زندگی و اندیشه هایدگر بعد از جنگ» و «پایانِ یک آغاز (نقدها و تأثیرات)».
هوسرل و هایدگر در واقع بنیانگذاران دو جریان اصلی پدیدارشناسی هستند که نویسنده در اثر حاضر به شرح زندگی و اندیشههای آنها اختصاص دارد؛ اما بر حسب طرحی که در نظر است، این پژوهش باید خشت اول و گام آغازین در راه پژوهشی جامعتر و گسترده باشد که زندگی و اندیشه پدیدارشناسان دیگر از جمله امانوئل لویناس، ژان پل سارتر، موریس مرلو ـ پونتی، پل ریکور و رهیافتهای پدیدارشناختی متفکرانی چون هانس گئورگ گادامر، هانا آرنت، ژاک دریدا، موریس بلانشو و خوسه اُرتگا ای گاست را نیز دربر گیرد. نویسنده تأکید کرده است که در این اثر هدف صرفاً بازخوانی و تکرار پژوهشهای غربی و آموزش ملانقطیوارِ اندیشهها فرادید نبوده، بلکه او کوشیده تا زمینههای تاریخی، فرهنگی و زندگینامهای پیدایش و بالش پدیدارشناسی را از فرانتس برنتانو و حتی از مباحث حکمت مسیحی و اسلامی قرون وسطی پی گیرد و جهان پدیدارشناسان را در مناسبت با متن و زمینه تاریخی و زندگینامهای آنها و در بستر چالشهای فلسفی و غایات روشنفکران اروپایی شخصاً موضوع پژوهش قرار دهد.
ادموند هوسرل (Edmund Husserl) در ۸ آوریل ۱۸۵۹ به دنیا آمد. او فیلسوف بزرگ آلمانی و برجستهترین چهرهٔ سنت پدیدارشناسی و بنیانگذار آن است. این فیلسوف در دانشگاههای گوتینگن و فرایبورگ در سمت استاد فلسفه تدریس کرد و کوشید مانند برتراند راسل، برای فلسفه یک مبنای ریاضی پیدا کند. برای این منظور از منطق «فرانتس برانتانو» کمک گرفت. در سال ۱۸۷۸ به برلین رفت و در سخنرانیهای «کارل وایراشتراس» و «لئوپولد کرونکر» شرکت کرد. در سال ۱۸۸۲ رسالهٔ دکتری خود را در ریاضیات محض و تحتعنوان «مقدمهای بر نظریهٔ محاسبهٔ متغیرها» زیر نظر لئوپولد کرونکر به پایان رساند. در طول سالهای ۱۸۸۴ تا ۱۸۸۶ در وین در کلاسهای درس فرانتس برنتانو شرکت کرد. در سال ۱۸۹۱ نخستین کتاب خود به نام «فلسفهٔ حساب: پژوهشهای روانشناختی و منطقی» را که به برنتانو تقدیم کرده بود، به چاپ رساند. در طول سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۰۰ با «گوتلوب فرگه» آشنا شد که انتقادات او از دیدگاههای هوسرل در فلسفهٔ حساب در تغییر توجه هوسرل، منجر به چاپ پژوهشهای منطقی در سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۰۱ شد. هوسرل در سال ۱۹۱۶ به دانشگاه فرایبورگ رفت و در آنجا صاحب کرسی فلسفه و جایگزین «هانریش ریکرت» شد. «ادیت اشتاین» و مارتین هایدگر در خلال این سالها بهعنوان دستیار با او کار کردند. کتاب «تأملات دکارتی: مقدمهای بر پدیدارشناسی» بر اساس سخنرانی هوسرل در دانشگاه سوربن پاریس و در تالار دکارت، با عنوان «درآمدی بر پدیدارشناسی استعلایی» در ۲۳ و ۲۵ فوریهٔ سال ۱۹۲۹ نوشته شده است. ادموند هوسرل در ۲۷ آوریل ۱۹۳۸ در فرایبورگ درگذشت. کتاب «پژوهشهای منطقی» یکی دیگر از آثار مکتوب او است.
مارتین هایدگر در ۲۶ سپتامبر ۱۸۸۹ به دنیا آمد و در ۲۶ مهٔ ۱۹۷۶ درگذشت. او یکی از معروفترین فیلسوفان قرن بیستم میلادی و اهل آلمان بود. مطالعهٔ الهیات را از سال ۱۹۰۹ در دانشگاه فرایبورگ آغاز کرد و پس از آن به فلسفه روی آورد. مدتی از اعضای حزب نازی و نمایندهٔ این حزب در دانشگاه فرایبورگ بود. فعالیت ذهنی و فلسفی او همواره تحتتأثیر استادش «ادموند هوسرل» بود. فلسفهٔ او بر دیدگاههای بسیاری از فیلسوفها اثر گذاشت؛ از جمله «میشل فوکو»، «ژاک دریدا» و «هانس گئورگ گادامر». هایدگر با شیوهای نو به تفکر دربارهٔ وجود هستی پرداخت. او عالم را نه مجموعهای از اشیا و موجودات بلکه شبکهٔ نسبتهای دازاین با وجود میدانست و ازاینرو در عالم بودن را بهعنوان یکی از عناصر وجود دازاین معرفی میکرد. از زمان انتشار کتاب «هستی و زمان» (۱۹۲۷)، مارتین هایدگر یکی از تأثیرگذارترین چهرهها در اندیشهٔ معاصر باقی مانده است. او به مفاهیمی مانند زمان، حدود نظریه، تاریخ هستی، منشأ اثر هنری، زبان، اثر ادبی و شعر و سیاست پرداخته است. در نظر هایدگر، تاریخ متافیزیک برابر است با تاریخ غفلت از وجود و افتادن در ورطهٔ موجودانگاری. مقصود او از این تعبیر آن است که تاریخ کنونی فلسفه با خلط موجودشناسی و وجودشناسی، از شناخت وجود بهمعنای اصیل آن بازمانده است. از کتابهای او میتوان به «متافیزیک نیچه»، «پدیدارشناسی روح هگل»، «مسائل اساسی پدیدارشناسی»، «متافیزیک چیست؟»، «چه باشد آن چه خوانندش تفکر»، «پایان فلسفه» و «سرآغاز کار هنری» اشاره کرد.
خواندن کتاب زمینه و زمانه پدیدارشناسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفهٔ پدیدارشناسی و علاقهمندان به مطالعهٔ زندگینامه و آثار هوسرل و هایدگر پیشنهاد میکنیم.
درباره سیاوش جمادی
سیاوش جمادی متولد بهمن ۱۳۳۰ در تهران، نویسنده و مترجم آثار فلسفی و ادبی است. او مدرک کارشناسی خود در رشتهٔ حقوق را در سال ۱۳۵۳ از دانشگاه تهران، مدارک کارشناسی ارشد خود را در رشتههای فلسفه غرب و ادبیات انگلیسی را به ترتیب از دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه آزاد اسلامی دریافت کرده است. شناختهشدهترین اثر او «زمینه و زمانهٔ پدیدارشناسی» نام دارد. او برای تألیف این اثر موفق به کسب جایزهٔ بیستوپنجمین دورهٔ کتاب سال در فلسفه شده است. از دیگر آثار او میتوان به ترجمهٔ کتابهای «متافیزیک چیست؟»، «چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟» و «هستی و زمان» اثر مارتین هایدگر، «هایدگر و سیاست» اثر میگل دبیستگی، «نامههایی به میلنا» از فرانتس کافکا، «نیچه: درآمدی به فهم فلسفهورزی او» اثر کارل یاسپرس و «زبان اصالت در ایدئولوژی آلمانی» اثر تئودور آدورنو اشاره کرد.
بخشی از کتاب زمینه و زمانه پدیدارشناسی
«هستی و زمان اساساً و عامداً ساختاری سراسر هستیشناختی و، در نتیجه، غیرسیاسی دارد. همان طور که پلسنر همزمان در مقام فردی دموکرات و شاهد گفته است، اساساً هستی و زمان هیچ روزنهای به سوی عمل سیاسی باز نمیکند. چرا؟ زیرا سیاست نظراً به هستیشناسی ناحیهای و عملا به میدان جولان منتشران تعلق دارد.
همین حکم در مورد ملیت و قومیت نیز صادق است. همه اینها و بیش از همه نژاد به حیطه فروافتادگی و واقعبودگی تعلق دارند. آنچه کمتر مورد توجه واقع شده این است که حتی اگر هایدگر در بندهای ۶۲ و ۷۴ آن گاه که از مصممیت پیشتاز سخن میگوید، دازاین اصیل و مرگآگاه را قهرمانی بداند که تقدیر تاریخی آینده قومش را رقم میزند، باز هم نه به قومیت، نه به ملیت، و نه به نژاد، بلکه به تقدیرِ ملی اصالت داده است. چرا؟ چون قومیت، نژاد، سنت و مانند آنها چیزهایی نیستند که ما از میان امکانات فراپیشِ خود برگزیده باشیم. ما خود را در آنها مییابیم، ما پیشاپیش در آنها افتادهایم، آنها جزوی از بودگی و واقعبودگی ما هستند. تعلق و توسل به آنها و گم و گور شدن در آنها به شدت منفی، اسفل و حاکی از بیاصالتی است. حتی اگر هایدگر خود یزید زمان بوده باشد، هستی و زمان شاهکاری منسجم، روشمند، استوار بر طرحی نبوغآمیز و برخوردار از مضامینی کمابیش بیچون و چراست ــ این کتاب از زیر عبای پدیدارشناسی هوسرل برآمده، و با التزام و تقید سرسختانه به پدیدارشناسی خاص خود، پرده از بنیادهای هستی انسان بماهو انسان برمیدارد؛ نه با روش استدلالی که ابطالپذیر باشد، بلکه از طریق پدیدارشناسی که تحلیل نمیکند، بل میگذارد تا چیزها خودشان خود را نشان دهند. ما انتقاد پلسنر را بر این امر گواه آوردیم که هایدگر نه قائل به نسبیت تاریخی است و نه به فرد اصالت میدهد. فرادهش دازاین ممکن است در هر برهه تاریخیای واقعبودگی خاصی را به او حواله کند، اما اولا، دازاین در هر زمانی اگزیستانس، هستیتوانش و امکان خویشمند بودن تا سر حد مرگ دارد، و ثانیاً، دازاین در هر برهه تاریخی تاریخمند و زمانمند است. این چیزی است که پلسنر دقیقاً به آن توجه دارد. در هستی و زمان بنیادهای ساختار هستی دازاین به لحاظ تاریخی، قومی و نژادی توصیف نمیشود. دازاین ممکن است یهودی یا مسیحی یا مسلمان باشد. دازاین ممکن است ترک یا عرب یا آلمانی باشد.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۰۱۵ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۰۱۵ صفحه