
کتاب ویچر (جلد هفتم؛ بانوی دریاچه)
معرفی کتاب ویچر (جلد هفتم؛ بانوی دریاچه)
کتاب ویچر (جلد هفتم؛ بانوی دریاچه) با عنوان اصلی Pani jeziora نوشتهٔ آندره ساپکوفسکی و ترجمهٔ امیرحسین خداکرمی است. انتشارات کتابسرای تندیس این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ویچر (جلد هفتم؛ بانوی دریاچه)
مجموعهٔ «ویچر» در هشت جلد چاپ شده و از پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز است. اولین نسخهٔ لهستانی آن در سال ۱۹۹۳ و اولین نسخهٔ انگلیسی آن در سال ۲۰۰۷ منتشر شد و در بیش از ۸۰ کشور منتشر و به ۲۰ زبان ترجمه شده است. شهرت اصلی آندره ساپکوفسکی بهخاطر این مجموعه داستان است. این اثر در ۱۲ فصل به رشتهٔ تحریر درآمده است. جلد هفتم مجموعهٔ ویچر، «بانوی دریاچه» نام دارد و با صحنهای آغاز میشود که «سیری» در سرزمینی ناشناخته، مشغول شنا در دریاچهای است. شوالیهای او را با بانوی دریاچه اشتباه میگیرد و به سویش میرود، اما سیری هویت خود را آشکار میکند و داستان زندگیاش را برای او بازگو میکند. سپس، روایت به آینده میرود و ماجرای بانوی دریاچه و دوشیزهای جوان را شرح میدهد که در حال خواندن افسانهٔ گرالت و سیری هستند. این جلد سرنوشت بسیاری از شخصیتها را مشخص میکند و نبرد بین خیر و شر، که درونمایهٔ اصلی داستان است، به اوج خود میرسد. ساپکوفسکی با استفاده از افسانههای بومی، دنیایی تخیلی خلق کرده که طرفداران بسیاری در سراسر جهان دارد.
خواندن کتاب ویچر (جلد هفتم؛ بانوی دریاچه) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای تخیلی و فانتزی پیشنهاد میکنیم.
درباره آندره ساپکوفسکی
آنجی ساپکوفسکی یا آندره ساپکوفسکی (Andrzej Sapkowski) ۲۱ ژوئن ۱۹۴۸ به دنیا آمد. او نویسندهای لهستانی است که عمدهٔ شهرت خود را مدیون مجموعه کتابهای ویچر است. این نویسنده پیش از آنکه به رماننویسی روی آورد، بهعنوان نمایندهٔ ارشد فروش در یک شرکت تجاری مشغول به کار بود. آنجی سپکوفسکی برندهٔ جوایز گوناگونی شده است که در ادامه نام برخی از آنها را میبینید؛ جایزهٔ یانوس آ. زادل/ پاسپورت پولیتکی/ گلوریا آرتیس/ جایزهٔ بینالمللی فانتزی جهانی/ جایزهٔ افسانهٔ دیوید گیمل/ جایزهٔ ایگنوتوس/ جایزه انجمن علمی تخیلی اروپا. «ویچر (کتاب اول: آخرین آرزو)» و «حماسهٔ ویچر (جلد دوم: شمشیر سرنوشت)» عنوان کتابهای مجموعهٔ ویچر از آنجی ساپکوفسکی هستند.
بخشی از کتاب ویچر (جلد هفتم؛ بانوی دریاچه)
«فلاتی پهناور و مسطح که انتهایش به کوهی غولپیکر با دامنههای مِهگرفته میرسید، شبیه دریایی سنگی بود. بعضی از قسمتهای این دریای سنگی موج برداشته بودند و پستی بلندیهایی نوکتیز ایجاد شده بودند که شبیه صخرههای تپهای دریایی بودند. لاشهٔ کشتیهایی هم که در جایجای محیط دیده میشدند، این حس را تقویت میکردند؛ لاشهٔ انواع و اقسام کشتیهای کوچک و بزرگ. انگار بعضی از آنها تازگی به آنجا آمده بودند. در حالی که بقیهشان چیزی بیشتر از چند تکه چوب و الوار نبودند و قطعاً برای دهها سال یا حتی قرنها آنجا افتاده بودند.
بعضی از کشتیها واژگون بودند و بعضی روی پهلو قرار داشتند و به نظر میرسید طوفان یا گردباد آنها را به آنجا آورده است. بعضیهایشان هم بین سنگها سرپا بودند، دکلهایشان مغرورانه در آسمان قد کشیده بودند و بادبانهای پارهشان تکان میخوردند، انگار هنوز در اقیانوسها جلو میرفتند. آنها حتی خدمه هم داشتند، خدمهٔ اسکلتی وحشتناکی که بین چوبها و طنابهای پوسیده گیر افتاده بودند و تا ابد محکوم به سفر بودند.
وقتی سوارکار به کشتیها نزدیک شد، دستهای بزرگ از پرندگان سیاه قارقارکنان از روی دکلها، بادبانها، عرشهها و اسکلتها پرواز کردند. آنها برای چند لحظه بالای گودالی عمیق و پهناور که در انتهایش دریاچهای خاکستری و جیوهمانند قرار داشت پرواز کردند. روی صخرهای که مشرف به قبرستان کشتیها بود و روی دریاچه سایه انداخته بود، قصری تاریک و دلگیر دیده میشد.»
حجم
۶۳۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۴۸ صفحه
حجم
۶۳۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۴۸ صفحه